خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
    نمایش نتایج: از 16 به 26 از 26
    1. Top | #16
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط nodetboy نمایش پست ها
      سعی کنید شرایط مناسبو خودتون‌بسازید،درضمن اکثر رتبه برترها اونطوری که شما میگین نیستن،حداقل اونایی که من میشناسم اینطوری نیستن
      من تو سال کنکورم از تعمیرکاری شیرالات خونه دخالت داشتم،تا خرید خونه و...
      هیچ چیزی بهونه نمیشه که شما موفق نشید
      امروز تو جشن قلمچی از زندگی یه سری رتبه برترا فیلمایی پخش کردن ،فقط مونده بودم چطوری اینا تو این شرایط تک رقمی شدن
      حرف خودمم دقيقا همين بودااا
      خودمم اينو تاييد نميكنم كه رتبه هاي برتر مرفه بي غمن!حرف من نشون دادن و برجسته كردن اون حرف بي ارزش اخبار نبود!چون هر كسي شرايط متفاوت وخاص خودش رو داره
      خودم ميشناسم رتبه ي 2رقمي اي كه شرايط فوق العاده سختي داشته جوري كه خود من نميتونم تصورشو كنم ولي تونسته و رسيده به چيزي كه ميخواسته!
      حرفم اين بود "كه خونواده حرف از حمايت ميزنن ولي در واقع خيلي اوقات اين حمايتِ نيست!واسه همين بايد خودمون رو با شرايط موجود وفق بديم و جلو بريم!"



      ویرایش توسط M o h a m m a d : 03 شهریور 1396 در ساعت 13:07

    2. Top | #17
      کاربر اخراجی

      Tajob
      نمایش مشخصات
      کی این تاپیکو زدددد....ولی بازم مرسی.......بچه ها من مشکلم خیلی کمتر شده ینی یکی دو روز اول ک رفتم اتاق داداشم بدرسم این وضعیت بود و هی بقیه میومدن تو اتاقو اینا و حرف میزدن و شوخی و.... کللن هر کاری ولی من رفتم باهاشون حرف زدم ینی حرف ک ن دعوا گفتم اگ شما دو دیقه یه بار بیاین ک من رتبه م از پارسال ک شرایطم اونقد خوب بوددد بدتر میشه پس چرا موندم پشت کنکور یه خورده خودمو زدم به مظلومی و موش شدمگریه هم کردممم......گفتن تا 10 رز دیگه واسه اتاقم کولر میگیرن من و آبجیم بری اونجا بدرسیم...از وقتی باهاشون حرف زدم دیگه بیشتر مراعات میکنن و حواسشون هست ......ایر پلاگم گرفتم میزنم به گوشم صدا بقیه رو کمتر بشنوم ...بعد به خودم میگم بزار بیان و برن چی میشه مگه فرض میکنم اینا عین مراقبای سر آزمون یا کنکورن و بیشتر تمرکزو تمرین میکنم واسه اون موقه.....فقط یه ماه باید تحمل کنم بعدش اتاق خودمو خواه داشت اونجا دیگه نمیان اصلن.....الان دیگ فقط کاری داشته باشن میان حرفم نمیزنن ینی خواستن باهام حرف بزننم من جوابشونو نمیدم انگار ک هیچکس نیست خودشون میفهمن میرن.....ینی سعی میکنم تمرکز کنم و اونموقه کسی یا چیزی جز کتاب توجهمو جلب نکنه و حساسیتمو کمتر کردم.......و مررررسی از همه ک جواب دادن

    3. Top | #18
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Fatyma.mlhnsb نمایش پست ها
      کی این تاپیکو زدددد....ولی بازم مرسی.......بچه ها من مشکلم خیلی کمتر شده ینی یکی دو روز اول ک رفتم اتاق داداشم بدرسم این وضعیت بود و هی بقیه میومدن تو اتاقو اینا و حرف میزدن و شوخی و.... کللن هر کاری ولی من رفتم باهاشون حرف زدم ینی حرف ک ن دعوا گفتم اگ شما دو دیقه یه بار بیاین ک من رتبه م از پارسال ک شرایطم اونقد خوب بوددد بدتر میشه پس چرا موندم پشت کنکور یه خورده خودمو زدم به مظلومی و موش شدمگریه هم کردممم......گفتن تا 10 رز دیگه واسه اتاقم کولر میگیرن من و آبجیم بری اونجا بدرسیم...از وقتی باهاشون حرف زدم دیگه بیشتر مراعات میکنن و حواسشون هست ......ایر پلاگم گرفتم میزنم به گوشم صدا بقیه رو کمتر بشنوم ...بعد به خودم میگم بزار بیان و برن چی میشه مگه فرض میکنم اینا عین مراقبای سر آزمون یا کنکورن و بیشتر تمرکزو تمرین میکنم واسه اون موقه.....فقط یه ماه باید تحمل کنم بعدش اتاق خودمو خواه داشت اونجا دیگه نمیان اصلن.....الان دیگ فقط کاری داشته باشن میان حرفم نمیزنن ینی خواستن باهام حرف بزننم من جوابشونو نمیدم انگار ک هیچکس نیست خودشون میفهمن میرن.....ینی سعی میکنم تمرکز کنم و اونموقه کسی یا چیزی جز کتاب توجهمو جلب نکنه و حساسیتمو کمتر کردم.......و مررررسی از همه ک جواب دادن
      پس بيراه هم نبوده اينجا خيليا به من دلداري دادن و راهكار ارائه دادن
      يه جورايي متوجه شدن كه مشكل شوما حل شده:دي
      موفق باشيد




    4. Top | #19
      کاربر اخراجی

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط M o h a m m a d نمایش پست ها

      خيلي حال زاري دارم نه!؟خخخخخ
      بااااو بيخيال من خودم اومدم نميدونم تات يا اوني كه منشن كرده رو دلداري بدم(:دي آخه منم واقعا نفهميدم طرف حساب كيه فقط ديدم از حال خودم دور نيست چند خطي نوشتم)
      ولي خودم بيشتر دلداري گرفتم
      تچكر از شوما
      واقعن چرا همه دارن به شما دلداری میدن تاپیک واس ماست...............ینی یاد اونایی افتادم که میرین باهاشون درد و دل میکنی و از بدبختیاتون میگین ینی هر کاری میکنن بهتون ثابت کنن از شما بدبخت ترن..........

    5. Top | #20
      کاربر نیمه فعال

      divoone-shodam
      نمایش مشخصات
      سلام بر دختر باهوش و زرنگ
      یه کی رو میشناختم توی اتاق 3*3 درس میخوند تو روستای خودمون . زمانی که کولر اصن معنی نداشت و رتبه یک حقوق کارشناسی ارشد شد .

    6. Top | #21
      کاربر اخراجی

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط maryam23 نمایش پست ها
      اون اتاق همیشه که گرم نیست فوقش دو ماه شهریور و مهر گرم و از اون طرف ایشون که تو کتابخونه نمیتونه بخونه یعنی جای شلوغ تمرکز نداره؟ پس چجوری میخواد آزمون های آزمایشی کلم چی رو بده؟ شاید سر آزمون اصلی چند نفر اونجا برن و بیان و حرف بزنن اون موقع چی؟
      عزیزم من اهل قشمم اینجا از 12 ماه سال 9 ماهشو واقعن نیازه کوار ینی بدون کولر نمیشه زندگی کرد بخدا....حالا اون مشکلم قراره حل بشه و مامانم اینا قول دادن حداکثر تا یه ماه دیگه جورش کنن....کتابخونه رو گفتم نمیشه چون راهش دوره بحث تمرکز نیست .....بخدااا شرایطم عین آزمون و کنکور نبوددد ینی خیلی خیلی بدتر آزمون میری ک آرومه فقط مراقبا بعضی وقتا از جلوت رد میشن یا یه کوچولو حرف میزنن...شراط من سخت تر بود ینی زیاد تو اتاقم رفت و آمد بود هر 5 دیقه یه بار در باز مشد یکی میومد دره هم بد صدایی داشت...بعدش فقط رفت وآمد ساده هم نبود هی حرف میزدن و شوخی و مسخره بازی و اینا ینی واقع نمیشد تمرکز کرد تو اون شرایط..ینی مطمعنم رتبه ی یکم همچین شرایطی داشت با اون هوشش رتبه ی 10هزارم نمیشد چی گفتم........ولی با خانوادم خیلی جدی حرف زدم و الان اوضام خیلی خیلی فرق کرده و بهتر شده

    7. Top | #22
      کاربر اخراجی

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hamedzr نمایش پست ها
      سلام بر دختر باهوش و زرنگ
      یه کی رو میشناختم توی اتاق 3*3 درس میخوند تو روستای خودمون . زمانی که کولر اصن معنی نداشت و رتبه یک حقوق کارشناسی ارشد شد .
      دختر باهوش و زرنگ تیکه بود ............گفت ما جنوبی ایم و بدون کولر نمشه زندگی کرد ........خدایا منو بکش هزار دفه گفتم اینو

    8. Top | #23
      کاربر اخراجی

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط M o h a m m a d نمایش پست ها
      پس بيراه هم نبوده اينجا خيليا به من دلداري دادن و راهكار ارائه دادن
      يه جورايي متوجه شدن كه مشكل شوما حل شده:دي
      موفق باشيد
      خخخخ آره ....شما هم اگ یه دفه با خونوادتون خیلی جدی حرف بزنین مطمعنم مشکلتون حل میشه......امیدوارم شمام موفق باشین دوست عزیز

    9. Top | #24
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      ببينيد من نمي دونم كدوم شهر هستيد، اما تو تهران پانسيون ها و كمپ هاي مطالعاتي خوبي هست ضمن اينكه ميگيم كتاب خونه اصلا چرا نگيم؟! خيلي هم خوبه. پاي ثابت دانشجوهاي پزشكي كتاب خونس. اتفاقا خيلي هم خوبه.
      به نظرم خودتونو درگير مشكل نكنيد،
      براش راه حل پيدا كنيد.

    10. Top | #25
      کاربر اخراجی

      Tajob
      نمایش مشخصات
      مشکل من حل شده ......اگ بشه تاپیکو ببندین خوب میشه

    11. Top | #26
      TAT
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      @Tia

      لطفا تایپیک بسته شود ممنون

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن