ملیحه سلطانی، فهیمه موذن
امسال برای کسانیکه تست زدند، بی خوابی کشیدند، 16 ساعت در شبانه روز درس خواندند، توی کتابخانه با کابوس کنکور از جا پریدند! لا به لای تست فیزیک و ادبیات، با حرص ناهار و شامشان را قورت دادند، یک سالی را تقریبا بدون تفریح سپری کردند تا وارد دانشگاه بشوند، اتفاق ویژه ای است. اولا بهتان تبریک می گوییم که پس از پشت سر گذاشتن این شرایط دشوار ، قبول شدید و رسما به خیل دانشجویان پیوستید و ثانیا از شما تشکر می کنیم که با همت بلندتان یک تعدادی از صندلی های دانشگاه را پر کردید و از خالی بودن نجات دادید. مهم نیست که عاشق علم هستید یا برای فرار از بیکاری و سربازی به دانشگاه میروید، در هر حال ورود به دانشگاه، می تواند شروع یک مسیر تازه در زندگی باشد. هر چند دانشگاه رفتن هدف نیست، وسیله ای است برای رسیدن به اهداف بزرگ تر که بعد از دانشگاه رفتن می توانید به آن برسید. در این پرونده سعی کردیم از ترم اولی ها و تجربه جدیدشان صحبت کنیم؛ از چالش ها، استرس ها، بایدها و نبایدهایی که فکر کردیم می تواند به درد یک ترم اولی بخورد. امیدواریم خواندن این پرونده کمی از سوتی هایتان را در روزهای اول و ترم اول کم کند! دانشجویان گرامی با ما همراه باشید.
لطفا این تکه را حماسی قرائت کنید ترم اولی ها! بسته آموزشی که باز شده و در پی می آید برای در رفتن از انگ ترمکی بودن شماست تا به چشم برهم زدنی شما را به مرحله ترمولک و سالک که از مراحل پیشرفته دانشجویی است برسانیم. به ما، اعتماد کنید.
-1 کاملا تابلو است که از وقتی فهمیده اید چه رشته و دانشگاهی قبول شده اید دل توی دلتان نیست و تمام راه های برون رفت از خانه به سوی دانشگاه را مویرگی شناسایی کرده اید وبا عزمی راسخ می خواهید تا مرحله دکترا بکوب دانش بجویید. اما بالاغیرتا اول مهر را بی خیال شوید دیگر، چون تجربه ثابت کرده است؛ اولا روز اول مهر همه استادها نمی آیند! ثانیا همه کلاس ها برگزار نمی شود!
-2 سعی نکنید همان روز اول همه جاذبه های گردشگری دانشگاه را کشف کنید. رعایت نکردن این مهم شما را به شدت ترمکی می نمایاند! به محض ورود خونسردی خود را حفظ کرده و فقط سرویس بهداشتی را پیدا کنید. اگر هم از کسی قصد سوال کردن دارید حداقل بالای سرتان را نگاه کنید که یک وقت زیر تابلواش نایستاده باشید. یک ضرب المثل ترمکی هست که میگه: نگران نباش رفیق! روزاول دانشگاه چشم هر چیزی رو نمی بینه!
-3 آن دسته از عزیزانی که هنوز اضطراب جدایی از جامدادی گل گلی خود حاوی لوازم تحریر رنگ و وارنگ مثل خودکار اکلیلی، روان نویس های عطری و همچنین دفترهای سیمی و غیرسیمی با طرح دارا و سارا و... را دارند؛ قابل درک هستند. نگارنده هم همین مشکل را داشت. لذا در این مورد خاص می توانند قاچاقی و به صورت دوره ای از آن ها استفاده کنند.
-4 اتاق آموزش دانشگاه جایی است برای مسائلی مثل انتخاب واحد و ... یک وقت نروید بگویید کتاب هامونو کی می دین. آنجا شبیه دفتر مدرسه است اما دفتر مدرسه نیست!
-5 دانشجویان گرامی به طور کلی از پوشیدن لباس به سبک خانم وکیل ها؛ آقا دکترها، مهندسان و... خودداری کنید و نکته مهم اینکه پسرها سعی کنند کلا بی خیال کیف سامسونت بشوند.
-6 آقایان بزرگواری که به دنبال کیس مناسب می گردند احتیاط کنند! چون گاهی تشخیص استاد از همکلاسی به سختی تشخیص همکلاسی از استاد است! برای اینکه خلط مبحث نشود و همان اول ترم توسط استاد نقره داغ نشوند، بگذارند چند جلسه بگذرد و ضمن تشخیص استادان از دانشجویان، جزوه تولید بشود بعد درخواست جزوه کنند و در نهایت از کانال خانواده اقدام کنند.
-7 به داستان تکان دهنده زیر دقت کنید و عبرت بگیرید؛ ترم اول بود. یه روز امتحان داشتیم اونم از نوع �اوپن بوک �. برگه مو دادم و اومدم بیرون. یکی از بچه های پاستوریزه کلاس با شوق و ذوق اومد بیرون و گفت: یه چیزی بهت می گم به کسی نگی. امروزاولین تقلب زندگیمو انجام دادم! هیچ کسی ام چیزی نفهمید!
تفاوت خوابگاه دختران و پسران
در بیان تفاوت خوابگاه دختران و پسران می توان به دو مورد کلی اشاره کرد؛ در خوابگاه دختران برخلاف میلشان به میزان فراوان از درودیوار رشته هایی بلند به نام �مو � یافت می شود و از آن جا که بیشتر آن ها وسواس تمیزی دارند اطراف و اکناف را مرتب برس می کشند. در خوابگاه پسران به همان میزان و کیفیت لنگه جوراب سالم یا مجروح پیدا می شود با این تفاوت که آنقدر کسی آن ها را بر نمی دارد تا در محیط تجزیه شوند.
دختران معمولا نسبت به لوازم شخصی خود بسیار حساسند و در موارد محدودی این حساسیت در مصرف خوراکی هایشان نیز مشاهده شده است. در خوابگاه پسران اما مورد داشته ایم که طرف از خواب بیدار شده و رفته است سر کلاس و غیر از گروه خونی و اثر انگشت، بقیه مواردش از بروبچ هم اتاقی بوده است!
نکات کلیدی برای ادامه حیات در خوابگاه
1 - تا حد امکان سعی کنید روی هیچ چیز حساسیت نشان ندهید و آتو دست کسی نداده باشید تا بعدا علیه خودتان استفاده شود! مثلا از همین الان تمرین کنید که حتی اگر سوسک دیدید بگویید: آخی ی ی .. چه بال های قهوه ای شکلاتی نازی داره...
2 - سعه صدر داشته باشید و تا جایی که ممکن است از خودتان انعطاف نشان بدهید چون با آدم های متفاوت مواجهید که فرهنگ و سبک زندگی خاص خودشان را دارند. مثلا اگر موقع استحمام از اتاق بغلی صدای نخراشیده ای به گوشتان رسید کافیست زیر دوش آب سرد بایستید و برای تمدد اعصاب چند بار نفس عمیق بکشید. حتما جواب می دهد.
3 - اگر می خواهید از خانه خوراکی ببرید، دقت کنید که به یخچال نیاز نداشته باشد. چون ممکن است اتاقتان یخچال نداشته باشد و مجبور شوید خوراکی هایتان را در یخچال خوابگاه بگذارید. عزیزان دقت کنند که تاکنون درطولِ تاریخِ خوابگاه دانشجویی هیچ موجودی در برابر وسوسه های شکم محنت دیده اش مصون نبوده است! از ما گفتن بود.
4 - کسی را آزار ندهید تا کسی آزارتان ندهد! (همان کِرم نریزید تا کِرم نریزندِ خودمان)
5 - تمام خرج و مخارجتان و یا اگر از کسی پول قرض گرفته اید یا قرض داده اید را بهتر است یادداشت کنید تا حساب کار دستتان باشد و بعد از پایان تحصیل که تلاش هایتان برای پیدا کردن کار بی نتیجه ماند، رقم صحیح و واقعی هزینه های دانشگاه را بکوبید توی سرتان نه رقم های نجومی که دردش بیشتر است!
6 - اگرشبی در اتاقتان جشن گرفتید مراعات بچه های اتاق های کناری را بکنید. در غیر این صورت منتظر باشید که نصف شبی با صدایی هولناک از خواب بپرید و این سوال علمی برایتان پیش بیاید که چرا بچه های اتاق کناری خودشان را به در و دیوار می کوبند در صورتی که آنها ذراتِ گازی شکلِ معلق در هوا با انرژیِ جنبشیِ بالا نیستند!؟
-7 مراقب راهنمایی های بعضی از ترم بالایی ها باشید. برخی از آن ها به صورت گروهی و هماهنگ شده در کمین ترمک ها هستند تا دستشان بیندازند. مثلا اگر کسی با لبخند شیطانی به شما نزدیک شد و گفت برای رفتن به سالن tv )سالن تلویزیون( باید بروید از نگهبانی بلیت تهیه کنید و بقیه هم تایید کردند؛ آن قدرهوشیار باشید تا بتوانید یکدستی بزنید و نسخه طرف را بپیچید!
سیر تحول ظاهر دانشجویان در طول ترم!
دوستان ترم اولی، آراستگی ظاهر خیلی مهمه تو دانشگاه، اما بالاغیرتاً ثبات داشته باشین و بدونین سیر تحول ظاهر دانشجویان گرامی یه قانون علمی و حساب شده است که مو لای درزش نمیره، اما شما سعی کنین شاملش نشین! چون بیشتر آقایون روز اولی که وارد دانشگاه میشن، با موهای آب و شونه کرده، کت و شلوار اتو کرده، عینک تر و تمیز میان! اما از اواسط ترم به نوعی کشف و شهود درونی میرسن و میفهمن ظاهر اهمیتی نداره! لذا کم کم کفششون رو واکس نمیزنن و در مرحله بعد با صندل و دمپایی میان! کم کم جوراب هم پاشون نمی کنن! همچین که انگار اومدن سرکوچه ماست بخرن! کت هم که دیگه ندارن و اگه حراست دانشگاه گیر نده ترجیح میدن اونقدر به جای ظاهر روی درس تمرکز کنن که با زیرپوش و پیژامه راه راه حضور پیدا کنن! موی سرشون هم به مرور ژولیده تر میشه تا جایی که انگار یک آشیانه کلاغ به جای مو روی کله شون حضور داره! عینکشون هم اونقدر چرب و چیلی میشه که انگار تو خمره عسل فرورفته! نهایتش خیلی دیدشون کور بشه عینک رو هم با گوشه تیشرت پاک میکنن که مگس و زنبورها ازش دور بشن! اما وضعیت درباره خانم ها کمی متفاوت و برعکس این قضایاست، یعنی هرچه قدر به سمت آخر ترم میرن هی تیپشون مجلسی تر میشه! انگاری اومدن تو جشن عروسی رامبد جوان و نگار جواهریان شرکت کنن! خب خانم ها و آقایون ترم اولی، چرا از اول یک ظاهر تر و تمیز انتخاب نمی کنین که باثبات باشه؟
ترم اولی های گرامی در این مطلب از یکسری نبایدها برایتان می گوییم؛ آن بایدها، را هر 8 ساعت یکبار مرور کنید که یادتان نرود، این نبایدها را هم سعی کنید انجام ندهید. حالا اگر قاطی کردید و عکس عمل کردید، مسئولیت سوتی هایتان را شاید داعش قبول کرد، نگران نباشید!
▪ مرعوب ترم بالایی ها نشوید
اگر هر حرکتی در دانشگاه می کنید، با پوزخند ترم بالایی ها مواجه می شوید، اعتماد به نفستان را حفظ کنید. اینها جنگ های روانی است که ترم بالایی ها راه می اندازند تا شما دستپاچه شوید و سوتی بدهید تا بیشتر بخندند. اگر در مورد خود این عزیزان تحقیق کنید
متوجه می شوید این ها خودشان ترم اول، استادهای خانمشان را �خانم اجازه؟ � صدا می زدند یا کلا ترم اول را با خودشان مداد گُلی می آوردند یا از آموزش دانشکده شان پرسیدند لباس فرم باید از کجا تهیه کنند یا اگر بیشتر تحقیق کنید می فهمید شب های اول خوابگاهی شدن، هر شب به بهانه دل درد برای مامانشان گریه می کردند. همین عزیزانی که وقتی شما ازشان برای انتخاب واحد می پرسید، روی زمین از خنده غلت می زنند، دیده شده ترم اول از استاد درس عملی پرسیدند، دفتر چند برگ بردارند؟ پس اصلا در مواجهه با سال بالایی ها دست و پایتان را گم نکنید و با خیال راحت سوتی بدهید. سوتی دادن مال دانشجوی ترم اولی است!
▪ شکست عشقی نخورید!
شما به عنوان یک جوان حق دارید که به فکر زندگی تان در آینده باشید و به ازدواج فکر کنید اما بالاغیرتا همین ترم اول را بی خیال عاشق شدن شوید. بعضی از دانشجویان هنوز پایشان به دانشگاه نرسیده، عاشق می شوند! نه این که ما مخالف ازدواج دانشجویی باشیم نه اما باور کنید هر همکلاسی که جزوه هایش را تمیز می نویسد یا بهتان تقلب می رساند، لزوما همسر فداکار و شایسته ای برای شما نمی شود. پس لطفا دانشگاه را با بنگاه همسریابی اشتباه نگیرید. مرسی اَه...
▪ مرزهای شوخی را جدی بگیرید
درست است که در دانشگاه فضای بازتری را تجربه می کنید، اما از مزه پراکنی بیش از حد سر کلاس ها حداقل تا زمانی که به شناخت نسبی از استادان نرسیده اید، جدا خودداری کنید. بعضی استادان هر بی انضباطی یا بی احترامی که حس کنند، موقع دادن نمرات لحاظ می کنند، پس حد و مرزهای ارتباط را درتعامل با استادان حفظ کنید تا پایان ترم خدای ناکرده، نقره داغ نشوید! اما کلاس های استادانی را که یک پا درس زندگی هم می دهند از دست ندهید.
▪ هر کتاب درسی را نخرید!
استادان ممکن است به صورت مکرر کتاب های مختلفی را به شما معرفی کنند. از آنجا که بیشتر دانشجویان هشتشان گرو نهشان است، لازم نیست تمامی کتاب های معرفی شده را بخرید. فقط کتاب های تخصصی را تهیه کنید که در طول ترم، مدام به آن نیاز دارید و یا کتاب هایی که بعدا منابع امتحانی برای کنکور کارشناسی ارشد و دکترا است و به دردتان می خورند. کتاب هایی را که تنها در طول ترم، به یک فصل آن نیاز دارید را می توانید امانت بگیرید.
▪ نه سیب زمینی باشید و نه جوگیر شوید
فعالیت های جانبی و داوطلبانه و شرکت در تشکل های مختلف، فرصت مغتنمی است که در این گروه ها، تجارب زیادی کسب کنید. در تاریخ معاصر ایران هم همیشه دانشجو، در متن تحولات سیاسی اجتماعی بوده است. پرواضح است که از شما هم به عنوان یک دانشجو انتظار می رود با آگاهی از مسائل روز جامعه، در این گروه ها فعال باشید. پس نه آنقدر نسبت به اوضاع و احوال اطرافتان، بی تفاوت باشید که گلاب به رویتان، شبیه سیب زمینی به نظر بیایید و نه خیلی جوگیر شوید که از درس بیفتید!
برای این که با یک پیش زمینه ذهنی وارد دانشگاه شوید و خیلی در پس زمینه خاطرات ترم اول بودنتان، سوتی های ناجور ثبت نشود، یکسری نکات تستی، تشریحی را در ادامه با هم مرور می کنیم به این امید که به دردتان بخورد.
▪ ▪ سواد به مدرک نیست!
مدرک تحصیلی تان فقط بخشی از سواد شماست! از دوران دانشجویی به عنوان فرصتی برایشناختن خودتان و همین طور وسعت جهان بینی تان، استفاده کنید. به همین منظور، کارتدانشجویی فقط برای رزرو کردن ژتون غذا و خندیدن به عکس های پرس شده بالاخص بینی مبارکتان نیست! در بعضی از دانشگاه ها، با کارت دانشجویی تان می توانید، بلیت های نیم بها برای سینما، تئاتر و مکان های تفریحی و... تهیه کنید. خیلی زشت است آخرین فیلمی که در سینما دیدهاید، �کلاه قرمزی � باشد. معمولا به دانشجوها، برای نمایشگاه های کتاب، بُن خرید می دهند. همینطور هر از گاهی موقع رفت و آمد بین تریا و سلف و دانشکده، یک سری به کتابخانه هم بزنید، ثوابدارد! تا جایی که می توانید در کنار مطالعات تخصصی، مطالعات غیردرسی داشته باشید. فایده اش را بعد از دانش آموختگی متوجه می شوید. از ما گفتن بود!
▪ ▪ به دوران پسا دانشجویی تان جدی فکر کنید
همین اول کاری نمی خواهیم ناامیدتان کنیم؛ اما خودتان حتما از اوضاع شیرتو شیر بازار کار خبر دارید. بعد از دانش آموختگی هم در بیشتر مواقع، هیچ فرش قرمز یا صورتی یا گلبهی برای شما پهن نمی کنند! فقط دلتان را به مدرکی که می گیرید، خوش نکنید. تا جایی که می توانید در دوران دانشجویی، مهارت های مختلف )رایانه، زبان، نوشتن مقاله و حتی شکستن یخ حوض!( کسب کنید. در بیشتر دانشگاه ها، کلاس ها و دوره های مهارت آموزی رایگان یا با هزینه های کم، برگزار می شود، تا جایی که به درستان لطمه نمی خورد، در این دوره ها شرکت کنید. بازار کاری که قرار است بعد از دوران دانشجویی وارد آن بشوید، بس ناجوانمردانه و گلادیاتوروارانه، مهارت می خواهد و مرد کُهن!
▪ ▪ کار دانشجویی بروم یا نروم؟
اگر جزو آن دسته ای هستید که هزینه تحصیلتان را خودتان باید تأمین کنید که هیچی دیگر، باید درکنار درس تان، کار هم بکنید. نابرده رنج، مدرک میسر نمی شود. اما اگر جزو دانشجویانی هستید که والدین گرامی تان، ماه تا ماه کارت اعتباری همایونی تان را شارژ می کنند، باز هم اگر شرایط برایتان مقدور است، یک کار پاره وقت با ساعاتی محدود را تجربه کنید. شاید بعدا آن سابقه و تجربه کاری به دردتان خورد.
▪ خطر مشروط شدن در کمین است
بسیاری از افرادی که تازه وارد دانشگاه می شوند، به دلیل دوره فشرده ای که برای کنکور درس خوانده یا خرخوانی کرده اند، ترم اول را کلا با بی خیالی طی می کنند و خوب در نهایت مشروط می شوند! حالا درست است که بهتان گفتند بروید دانشگاه، دیگر لازم نیست زیاد درس بخوانید ولی بعضی دانشجویان عزیز کلا لای کتاب ها را باز نمی کنند؛ در حالی که معمولا درس های ترم اول،پایه تحصیلی دانشجو محسوب میشود و بسیار مهم است. بعضی از استادان هم، عین خود زندگی اند!یعنی یک امتحانی می گیرند که تا عمر دارید همه اش از آن، درسمی گیرید! بعضی استادان هم برای اینکه گربه را دم حجله بکشند، به جای امتحانات ترم اول، انتقام می گیرند تا حساب کار دست دانشجوها بیاید، پسمراقب باشید �گیم اُور � نشوید.
منبع : ضمیمه روزنامه خراسان بخش سلام زندگی 95/6/31
اینم pdf شه
http://zendegisalem.khorasannews.com...r/pagepdf/5058