خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
    نمایش نتایج: از 16 به 17 از 17
    1. Top | #16
      کاربر فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Kavian نمایش پست ها
      قطعا تو این انجمن 10 نفر هم پیدا نمیشن که رو حرف من صحه بذارن
      اما موضوعی که میخوام مطرح کنم خیلی مهمه
      و امیدوارم دوستانی که میخونن و آزمون آزمایشی هم شرکت کردن و می کنن ازم خرده نگیرن
      ببینین بسته به اعتماد به نفسی که هر فردی کم و بیش داره میشه فرآیند کنکور رو راحت تر یا سخت تر پیش برد
      هیچ الزامی نداره که کسی که میخواد موفق بشه همرنگ جماعت بشه کما اینکه نقل قولی از یک بزرگی میگه (سوء تفاهم نشه ، من فقط نقل به مضمون میکنم) :


      اگر 50میلیون نفر یک به یک چیز احمقانه اعتقاد داشته باشن اون چیز کماکان احمقانست

      من به هیچ وجه قصد متفاوت جلوه کردن یا خودنمایی ندارم صرفا برای روشن شدن موضوع برای دوستانم قصد دارم شرایط خودم رو شرح بدم
      ببینید ، بنده تیزهوشان کرج (ناحیه 3) تحصیل کردم - جایی که از دیدی که از بیرون بهش دارن بی نهایت با داخلش متفاوته - ممکنه اساتید بنامی توش باشن اما دانش آمزان بنام قطعا درصد زیادیش رو بخودشون اختصاص ندادن
      بیشتر درس خونن تا با هوش (بیشتر)
      من هیچوقت آزمون آزمایشی شرکت نکردم و همیشه اعتقاد داشتم آدمی که بخواد یه کاری رو بکنه بی هیچ امکانات خاصی یا ببخشید بدون چوب تر هم اون کار رو به بهترین نحو انجام میده و کسی هم که نخواد هر کاری هم بکنی اون کار رو انجام نمیده
      ما از اول تابستون تو مدرسمون شروع کردن تو گوشمون خوندن که آقا برو فلان آزمون بیا فلان آزمون
      مقاومت کردن جلوی این موج بزرگ برای منی که اراده کرده بودم گوشم بدهکار اینا نباشه خیلی سخت بود
      ولی شد
      من به خودم اتکا کردم . همین و بس
      اقرار میکنم که از اول تابستون هم نخوندم (به دلیل طرحی که توی جشنواره جوان خوارزمی داشتیم) یعنی نشد که خوب بخونم
      ولی با کلاس پیش میرفتم
      پاییز هم تقریبا هیچی
      تا اینکه دی به خودم اومدم دیدم امتحانات ترمه و من هیچ ( فقط از تابستون پایه رو بلد بودم تا حدودی و فیزیک و دیفرانسیل)
      دی بهترین زمان برای درس خوندن هر کنکوری یه بنظرم . بعدش عید
      شروع کردم ، امتحانارم خوب دادم . یه بنده خدایی بهم گفت تو که واست مهم نیست بیا این آزمون جمعبندی دی قلمچی رو بده
      جاس یکی از دوستان دادم . چون امتحان پایان دی شرایطم خوب بود تقریبا (فکر میکنم نزدیک هزار منطقه 2 شدم)
      باز بهمن ول کردم
      شیمی 0 بودم . دینی 30
      دیدیم نمیشه . از اول اسفند کنکور رو بظور جدی خود خود خودم شروع کردم ، شیمی رو رسوندم به 50 ( راهش رو برای هر کسی که دوست داشته باشه تو مدت کم برسه عرض میکنم) دینی رسیدم به 80 و درس های دیگه رو کم کم جلو بردم .
      تنها آزمونی که ثبت نام کردم آزمون های جمعبندی ( 4 آزمون پایان سال) سنجش بود که بینهایت راضی ام و توصیش میکنم
      عید که فرصت بینظیری بود هم بدون غارنشینی ( جمع کردن موبایلو کامپیوتر و قرنطینه و غذا نخوردن و ........... ) پیش بردم در حد شب زود خوابیدن و 4 صبح بیدار شدن 10 11 ساهت خوندن
      به عمرم اینقدر فکرش هم نمیکردم درس بخونم ، ولی خوندم
      آزمون های سنجش رتبه هام بجز اولی همه زیر 1000 منطقه شدن ، (بهترینش 534) و از اول اردیبهشت یک روز در میون از زرد قلمچی یه عمومی میزنم
      میانگین عمومیام رسید به 80 ، می بینید ؟ اصلا کار خارق العاده ای نکردم ، فشار ممتدی هم روم نبوده ، ولی خواستم و شد
      تخصصیام هم سلام میرسونن ، سمت 50 ، 60 میچرخن تو روزای آخر
      البته این تو تخصصی ها حد آرمانیم نبود
      ولی باز رتبه ای که میخوام رو میارم
      و خدارو شکر میکنم که ارادم جواب داد و جلوی این جو کاذب و اعصاب خرد کن آزمون های آزمایشی که دکانی بیش نیستن وایسادم و نتیجه مورد قبول رو تا اینجا گرفتم (مورد قبول خودم رو)
      اینم بگم که از لحاظ مالی هیچ مشکلی نبود . و چو من اراده به خوندن کرده بودم خانواده هم فشاری نیاوردن چون زحمت کافی م رو میدیدن


      کنکور هیچ چیز عجیبی نست ، این جو عجیب و غریب و محیرالعقولی که براش ساختن صرفا دلیلش رسیدن به سود و منفعت طلبی یکسریه که از تز رایج "خواهی نشوی رسوا" دارن نهایت بهره رو میبرن
      راه ساده ی کنکور رو هر کسی دوست داشته باشه و لایق بدونه در اختیارش میذارم با کمال میل
      و به شرط اینکه """"بخواد""""
      چیزی هم که بینهایت ازش خوشحالم این بود که یک هفته در میون شنبه ها میرفتم مدرسه ، همه بلانسبت میزدن تو سر و کله هم ببینن این ترازش چند شده اون یکی چند شده
      من با فراغ بال میشستم یه گوشی نرم نرمک و چراغ خاموش مسیرم رو میرفتم و شاید هم گهی تو دلم به بعضیاشون میخندیدم که فکر میکردن با چه چیز عجیبی مواجهن

      در هر صورت دو هفته دیگه کنکوره و من هیچ پیشمونی که از این تصمیم ندارم هیج ، خیلی هم از این که تونستم عملیش کنم به خودم میبالم ( و از درصدام راضی )
      عذرخواهی میکنم اگر جایی دوستی برداشتی به مضمون خودستایی داشته
      حقیقتا اینطور نبوده
      امیدوارم همگی موفق باشید و در سلامت کامل

      قصد بحث کردن با کسی رو ندارم در این مورد چون نظر و عمل هر کسی برای خودش محترمه ، فقط خواستم شاید به تعداد کمتر از انگشتای یک دست از دوستان رو از این آپشنی که پیش روشون هست و شاید به فکرش هم نیفتادن مطلع کنم و بگم هیچ کاری نشد نداره
      فقط کافیه با تمام وجود بخوایش و به خودت اعتماد داشته باشی
      اینا شعار نیست
      راه داره و دوستانه در اختیار هر کسی که بخواد قرار خواهم داد ( می دونم ، دارم برای چندمین بار میگم )
      باز هم میگم :
      موفق باشید

      این پست شاید یک لایک هم نگیره ( و این همون تفاوتیه که اوایل سخته ولی بعد که ازش بگذره ازش لذت میبرین )
      سلام ؛ دیدگاه های خیلی خیلی جالب و منطقی ای داری همشهری عزیز !!!
      راستش میخواستم بهت بگم که تو شاید میتونستی تک رقمی شی ولی . . .
      یه جاهایی گفتی ول کردم . بعد جای دیگه ای گفتین که خانواده زحمت کافی ام رو میدیدن !! یکم تناقض داره . . .
      سوال آخری که داشتم این بود که معلم ریاضی تون آقای حیدری بودن؟؟راضی این ازشون؟
      هیچ وقت با ادم احمق بحث نکن
      او تو را تا سطح خودش پایین می اورد
      وبا تجربه ای که در ان سطح دارد
      تو را شکست می دهد.

    2. Top | #17
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط a.ka نمایش پست ها
      سلام ؛ دیدگاه های خیلی خیلی جالب و منطقی ای داری همشهری عزیز !!!
      راستش میخواستم بهت بگم که تو شاید میتونستی تک رقمی شی ولی . . .
      یه جاهایی گفتی ول کردم . بعد جای دیگه ای گفتین که خانواده زحمت کافی ام رو میدیدن !! یکم تناقض داره . . .
      سوال آخری که داشتم این بود که معلم ریاضی تون آقای حیدری بودن؟؟راضی این ازشون؟
      سلام دوست عزیز
      درست میگید اما 2 مدت وجود داشت
      یکی زمانی که شدید نمیخوندم ولی در هر حال میخوندم کم و بیش ( مثل پاییز و اواسط زمستون )
      یکی هم زمانی که شدید "مجبور" شدم که بخونم (چون کلا مثل 90 درصد با منطق مشخصی با فلسفه کنکور مخالفم )

      راستش رو بخواین من آدمیم که توقعم کلا از خودم خیلی بالاس (خوب یا بد) به همین خاطر خانواده تقریبا مطمئن بودن ( در ضمن نگرانی های طبیعی و زیادشون ) من به چیزی که میخوام میرسم اما خب زمانی هم که درس نمیخوندم رو به بیکارگی و بطالت نمی گذروندم و این باعث شد خانواده ازم خرده نگیرن

      در مورد آقای حیدری اصلا من کسی نیستم که بخواد اظهار نظر بکنه ، درجه یک
      اما مشروط به یک چیز : این که حتی یک جلسه هم ازشون عقب نیفتی ( مخصوصا اینکه ریتم درس دادنشون خیلی سریعه ) اگر عقب بیفتی همینطوری تو جلسات بعدی بیشتر و بیشتر احساس ضعف خواهی کرد مخصوصا تو مباحث تحلیلی و گسسته (باز پایه رو میشه آدم خودش جمع کنه)
      من فکر نمی کردم نتونم به تنهایی تحلیلی بخونم در نتیجه یسری کلاساشون رو نرفتم ( اشتباه خیلی بزرگ ) و الانم که اینجام شاید کلا به 2 3 تا تحلیلی از 8 تا جواب بدم
      این شرط تنها شرط استفاده از کلاسشون نیست ، مهمتر از اون اینه که تمام کارهایی که میگن و آزمون هایی که میدن باید انحام بشه بی نقص
      یعنی از هر معلمی جا بمونی از آقای حیدری جاموندن عواقبی داره که الان گریبان خودمو گرفته

      موفق باشین
      ویرایش توسط Kavian : 08 تیر 1396 در ساعت 12:06

    صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن