باور كن من آرزومه ظرفيت دانشگاه ها اينقدر زياد بشه كه هر كي دلش ميخواد هر رشته اي بره بخونه ، هميشه گفتم كاش همه پزشكي قبول شيم. نه اينكه قانوني تصويب شه يه عده فقط بتونن راحتتر برن كاش براي همه بود
باور كن من آرزومه ظرفيت دانشگاه ها اينقدر زياد بشه كه هر كي دلش ميخواد هر رشته اي بره بخونه ، هميشه گفتم كاش همه پزشكي قبول شيم. نه اينكه قانوني تصويب شه يه عده فقط بتونن راحتتر برن كاش براي همه بود
يه روزي ،يه جايي ، يه جوري ،يه كسي ،يه چيزي ...صبر داشته باش ،صبر داشته باش ...
داستان خودمو ميخوام تعريف كنم در حد كليد اسرار
من پارسال كه كنكور داشتم جريان اين سهميه اينا نبود ديگه ، باباي منم ٢٠ درصد هست و خودش البته با سهميه دكتر شد
پارسال بابام ديد من خيلي بهم فشار مياد و حالم بد ميشه و خلاصه داغونم دوستاي صميميم رفتن باكو و مجارستان و منم زير فشار كنكور له ميشم پاشد رفت كميسيون بلكه درصدش رو ٢٥ كنن (خدا وكيلي عين ٧ سال رو جبهه بود فقط هر تيري ميخورد جا خالي ميداد)
من ديگه تا نتايج كميسيون بياد كارم شده بود دعا و گريه و زاري كه اي خدا ميشه فقط يكبار يه كار من درست شه؟؟
همون موقع يه دختر توي كلاسمون داشتيم كه باباش شهيد شده بود ( قاعدتا توي جنگ نبود چون دخترش ١٩ سالشه ) ولي به طرز دلخراشي باباشو كشته بودن ، معلم ما شروع كرد تو كلاس گفت آره فلاني اصلا در حد دندانپزشكي نيست و ال و بل و خيلي تخريب كرد دختره رو ، منم امپرم زِد بالا داغ كردم شروع كردم نطق و سخنراني و دفاع كردن از دختره مظلوم و سر آخر گفتم حاضرم من پزشكي قبول نشم ولي اين دندونپزشكي قبول شه .
ارديبهشت ماه پارسال بود كه همون روز توي نت خوندم اين برنامه ششم توسعه رو تازه داده بودن بيرون و قرار شد به ما هم سهميه بدن . درست همون روز كه من شبش تا صبح بخاطر جواب كميسيون كه همون ٢٠ درصد بود گريه كرده بودم و صبح توي كلاس از اون دختر دفاع كردم.
راستي اون دختر هم دندونپزشكي قبول شد .
يه روزي ،يه جايي ، يه جوري ،يه كسي ،يه چيزي ...صبر داشته باش ،صبر داشته باش ...
حالا من دقيقا امروز صبح پرسيدم ، بهم جواب داد گفت الان خبرشو ميذاريم قراره هجدهم اطلاعيه بزنيم
يه روزي ،يه جايي ، يه جوري ،يه كسي ،يه چيزي ...صبر داشته باش ،صبر داشته باش ...
فكر نكنين اينارو گفتم كه مثلا شما هم اينجور فكر كنين و كمتر مارو نفرين كنين ، نه شما مختار سبك زندگي خودتون و حرفايي كه ميزنين هستين
فقط خواستم تجربه مو بگم كه بعضي وقتا كه از همه جا قطع اميد كردي يه جوري از يه جا كارت رديف ميشه كه از تعجب وا ميموني
يه روزي ،يه جايي ، يه جوري ،يه كسي ،يه چيزي ...صبر داشته باش ،صبر داشته باش ...
اینو لایک ..خدایی پارسال بعد کنکور دیدم هیچی ب هیچیه..زدم دانشگاه بدون کنکور کامپیوتر تهرانو زدم..تموم مراحل ثبتنامشم تایید شد..فقط مشکل تجدید زیست شناسی برای سربازی انداخته بودم پاسش نکردم ..دیدم گیر میدن...اومدم خونه نشستم گفتم امسالم روش بخونیم ببنیم چی میشه ما کِ سهمیه ام نداریم....یهو این خبر سهمیه زیر 25درصدیا رو چن ماه پیش شنیدم..اصن ازین رو ب اونروشدم ///فکرشوو بکننن دانشگاه بدون کنکور it کجا و پزشکی جوونز کجا
آخييي ايشالا قبول شي ولي خوب بخون اين يك ماهو ، به اميد اين نباشي كه با سهميه حتما قبول ميشي ها ، خودتم بايد خيلي تلاش كني . خيلي ها توي اون تاپيكاي منفي دي بهمن كه ميخواستن سر به تن ما نباشه و ميترسيدن ما هم بريم جزو سهميه اونا پشت كنكور بودن حتي با سهميه ٢٥
خلاصه همه سعيتو بكن اين يك ماه رو
يه روزي ،يه جايي ، يه جوري ،يه كسي ،يه چيزي ...صبر داشته باش ،صبر داشته باش ...
دانشجویی به استادش گفت : استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش میکنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمیکنم
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت : آیا مرا میبینی؟
دانشجو پاسخ داد : نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلماً شما را نمیبینم
استاد کنار او رفت و به او نگاه کرد و گفت : تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید!
موندم اگه خدا یه لحظه پشت کنه بهم چی میشه
وارد حاشیه نشین ، بهانه هم نیارین هیچ رتبه ی یکی نبوده که تلاش نکرده باشه و با سهمیه اومده باشه بالا ، این جور موضوعات بیشتر توجیه کم کاری خودمونه تا واقعیت ماجرا
یه داستان داریم که یه مرد ثروتمندی یه باغ بزرگ داشت صبی کارگر میگیره براش و میگی مثلا بیست سکه میدم اینجا کار کنید اونام قبول می کنن باز چند ساعت بعد کارگر میگیره با همون بیست سکه
همینجور ادامه میده تا یک ساعت قبل غروب که باز یه سری کارگر استخدام میکنه با دستمزد بیست سکه
غروب کارا تموم میشه
میرسه به دستمزد دادن
به همه ۲۰ سکه میده کارگرای صبی اعتراض می کنن که یعنی چی ما از صب کار می کنیم بعضیا یکی دو ساعته اومدن فقط
مرد ثروتمنده میگه مگه حقوقی که بهت قول داده بودم ندادم
کارگرای صبی میگن دادی
ثروتمنده نیگه پس به شما ربطی نداره به بقیه چقد میدم
پول خودمه دلم میخواد
جریان سهمیه اینجوریه که مثلا فرض کن یه دانشگاه واسه یه رشته ۲۰ تا صندلی جا گذاشته و بس
حالا بنیاد شهید میاد با پول خودش ۸ تا صندلی به اونا اضافه می کنه و اون صندلی میشه مال سهمیه ها
از یه طرف اگه بنیاد شهید اون پولو نده اون صندلی ها اصلا اضافه نمیشن و به کسی ربطی نداره
حالا برا پر شدن این صندلا توسط سهمیه دارا بازم بنیاد شرط میذاره که یه درصدایی باید کسب شه
هر ساله چون همه نمیتونن اون درصدارو کسب کنن از صندلی ها خالی میمونه مثلا ۲ تا از ۸ تا
اینو بنیاد میده به دانشجو های عادی
یعنی اونام خوش بحالشوت میشه و اگه سهمیه نبود قبول نمیشدن هر چند خودشون سهمیه ندارن
از یه طرفم چون رقابت سهمیه دارا و بقیه جداس بازم خوش بحال بقیه میشه چون شدت رقابت کمتره براشون
در نتیجه وجود سهمیه به نفع همه اس
نمیدونم چرا بعضیا اینو درک نمی کنن
در مورد بیسوادی نسلمونم چون بعضیا کنکورو اخر کار میدونن دیگه نمیدرسن در نتیجه ربطی به فقط سهمیه دارا نداره
پ.ن: سهمیه ندارم بابام اون موقع ۱۰ سالش بوده سر جمع
پ.ن۲: کاش یکم بیشتر همو درک کنیم نه اینکه دل همو بشکنیم
ویرایش توسط Healer : 08 خرداد 1396 در ساعت 01:32
This time,this is my fight song
Take -backe -my life Song
Prove - I'm - alright Song
My power's turned on
Starting right now,i'll be strong
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)