من که مشهد نبودم اما خواهرم خیلی ترسیده بود بنده خدا صداش در نمیومد
فکر کنم من از مشهد دور شدم خدا نارحت شده
ارتفاع چشمم خیلی زیاده
ادمایی که ازش افتادن هیچوقت دیده نشدن
گفتم دوستت دارم
.
و همه چیز فرو ریخت
.
چون جان دادن دسته گنجشکها
.
در بی قراری درخت زیر دستان صاعقه
.
👤یحیی صفی آریان
خیلی ترسناک بود
به لطف خدا و وجود مبارک امام رضا مشکلی پیش نیومد
بچه ها دعا کنید امشب اتفاقی پیش نیاد از اون موقع تا حالا نزدیک 100 تا پس لرزه داشته من خودم 3 تاشو حس کردم
هیچ وقت با ادم احمق بحث نکن
او تو را تا سطح خودش پایین می اورد
وبا تجربه ای که در ان سطح دارد
تو را شکست می دهد.
......ترس نداره ک.....ی بار اینجا زلزله اومد ساعت فک کنم ۲شب...من ی ذرشو فهمیدم یادمه قبل از خوابیدن درس دفاعی ک واسه خطرات زلزله بودو خونده بودم بعد دقایقی بعداز زلزله مامانم ابجی کوچیکه رو بغل کرده بودو داد میزد اون برقوو روشن کن..من میترسیدم دست بزنم ک یهوو برق بگیرتم....خیلی خوب بود تا صب همه تو پارکا بودن.....فرداشم مدرسمون تعطیل شد
البته فک کنم یکم ضعیف بوده.......خدا ب همه مشهدی ها صبر بده.
ویرایش توسط -Sara- : 16 فروردین 1396 در ساعت 21:38
آره هیجان انگیز بود. یادمه یه خانمه تو کوچه میگفت امروز دیدم اینجا به هم شماره دادن حتما بخاطر اونه
یه عده هم همیشه حرفشون اینه که بی حجابی و گناهان مردم علت این بلایا هستند
یه عده هم هستن که نجات یافتن خودشون رو لطف خدا میدونن. خدا اگه میخواست کلا زلزله اتفاق نمیفتاد وگرنه عاشق چشم و ابروی تو نیست که نجاتت بده
هیچ وقت با ادم احمق بحث نکن
او تو را تا سطح خودش پایین می اورد
وبا تجربه ای که در ان سطح دارد
تو را شکست می دهد.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)