.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
صدا آدما هِی میره تو مُخ
گُر میگیریم لایِ حسرت مدام...
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
به نظر من گاهی وقتها درس خوندن شبیه یک قورباغه ی بزرگه
که باید اونو بخوریم
ولی نمیدونم چجوری باید خوردش
اول باید قورباغه رو به قطعات کوچکتر تقسیم کرد و خورد؟ یا درسته قورتش داد؟
بابا انگیزه چیه افتاده سر زبون این ملت
هیچ نوع بشری تلاش و زحمت رو به نشستن و کیف کردن ترجیح نمیده پس همیشه انگیزه برای نشستن بیشتر از انگیزه برای پا شدنه!
انگیزه جایی معنی داره که تو شروع کنی و در ادامه ممکنه گاهی خسته بشی و بخوای جا بزنی ولی اون هدف نهایی که داره دوباره روشنت میکنه که پاشو عزیز اگه منو میخوای بای پای لرزش هم بشینی. انگیزه یه موضوع درونیه اینایی که با یه جمله خوشگل بدست میاد انگیزه نیست جوِ ! احتمال تجربه کردید که بعد از دو روز خودش تموم میشه. لپ کلام اینکه انگیزه بعد از عمل ( به شرط اینکه یه هدف واقعی داشته باشی) خودش میاد.
برای اون عزیزایی که حس و حال ندارن دو تا نکته دارم :
1- اگر برای درس حال نداری برای دانشگاه هم نباید حال داشته باشی!
2- آقاجان دست کار میکنه ولی چشم میترسه ؛ اندک اندک شروع کن که مطمئنا جمع مستان می رسند
واقعا که حرفاتون متینه . من همیشه فک میکنم کسایی که رشته خوبی قبول میشن عاشق درس خوندنن . یعنی عاشق تلاش .
منم همین مشکلو دارم . به پزشکی علاقه زیادی ندارم اما باید قبول شم . خیلی وقتام به دوستام میگم که من باید قبول شم ولی شاید اصلا تحصیلو ادامه ندم .
خیلیام میگن اقا چون علاقه نداری پس قبول نمیشی . چون دیدم خیلیا مث من علاقه نداشتن ولی خب قبول شدن میگم منم قبول میشن
راستشو بخواین زندگی من بعد از کنکور ( به شرط قبولی ) میفته تو دست خودم . یعنی وقتی که قبول شم اون موقع میتونم برنامه هایی که واسه زندگیم دارم رو پیاده کنم
الان زندگیم تو دست خونوادمه و حوصله سربر .
اما تقریبا یه ماهی میشه نمیدونم انگار یه مریضی افتاده تو جونم حال درس خوندنو ندارم . برنامه ریزیم دارم . بیشتر مشکل انرژیه . و صد البته کانون .
بعضی وقتا که به نظر میرسه نمیرسم واسه ازمون حال و حوصله درس خوندن ندارم . شده بختک به جونم افتاده .
به هر حال خدا هممونو ختم به خیر کنه
داداش بخودت تلقین نکن
منم همین چن روز پیش عین تو شده بودم اگه دیده باشی تاپیکم زده بودم
میشه فقط یه بار این کاریو که میگم بکنی
همین الان هرچی فکر هس بریز بیرون هرچی
و فقط مدام به خودت تلقین کن
من پزشکی قبول میشم...من دهن کنکورو سرویس میکنم ( اگه خاستی فحشم بده )
و جمله هایی شبیه این خیلی این کارو انجام بده
نزار ذهنت تورو کنترل کنه تو اونو کنترل کن !
من از ۱۱ الی ۱۲ . رسیدم ۵ تو ایام عید . چیکارش کنم ؟ نمیشه خوند خدایی ... هیچ جوره
Sent from my SM-A710F using Tapatalk
ولی من انقد الان راضیم نسبت به قبلم..از صبح میریم اردو تا هشت شب. .عین چی میخونیما ولی باز. احساس میکنم مثلا خیلی زیاد اونقدر که باید نمیشه از لحاظ کمیت .با توجه به اینکه ایام عید همه خیلی میخونن.
مثلا برنامه دیروزم که خوندم اینه:درس 4 تاریخ ادبیات 1--عربی مباحث مهموز و مضاعف و جامد و مشتق و ضمایر و تجزیه ترکیب و ثلاثی مجرد و مزید و لازم و متعدی --3 درس اول علوم اجتماعی--7 درس اول ادبیات دوم--5 درس اول منطق---بخش 2 اقتصاد--درس یک زبان 3---تو رو خدا راهنمایی کنید .خودم همش میترسم نکنه اونقدری نباشه که به هدفم برسم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)