تو به هیچکس غیر از خودت نیاز نداری
-تو به شکل احمقانه ای خودشیفته ای باید مدام مراقب غرورت بود
ولی من دلم میخواست باهات بسازم ادی چون دوست داشتم
-دوسم داشتی؟؟؟الان منظورت ازین حرف چیه؟
((Venom))
- باید بری پنی سیلین بزنی دوباره ؟
+ آره
- پنی سیلین درد داره ولی دردش شیرینه
+ آره منم دردشو دوست دارم
- خیلی شیرینه
میدونی دردش مثل اینه که یکیو دوست داشته باشی بعد اون برای همیشه رفته باشه ...
[ به افق خیره میشود ]
رها کن رئیس
مکالمه خودم با یکی از دوستام هفته قبل می خواستم بگزارمش /دخترا نخونن وگرنه دیگه به شوهره اجازه تنهایی سفر رفتن رو نمی دن
+وسط حرف بهش گفتم رفتی انتالیا زن وبچت رو هم بردی
-گفت اسکلمیری رستوران همرات غذا می بری
+گفتمش **** تو دهنت
+تو عمرم اینقدر از مثال طرف متقاعد نشده بودم
برای انکساگر بتوانم یک دل را از شکستن باز دارم،به بیهودگی زندگی نخواهم کرد .که ایمان دارد ناممکن وجودندارد/دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
اگر یارای آن داشته باشم که یک تن را از رنج برهانم ، یا دردی را تسکین بخشم ، یا انسانی تنها را یاری کنم، که دیگر بار بسوی شادی بازگردد ، به عبث زندگی نخواهم کرد
من برای این هدف می خواهم پزشک شوم
ویرایش توسط ali.asghar : 30 بهمن 1397 در ساعت 08:30
داخل تاکسی، من جلو نشستم، یه آقاهه با دخترش و دوستِ دخترش عقب نشستن
دوستِ دختر آقاهه: آقای راننده بفرمایید کرایه تون
آقاهه: دخترم چرا زحمت کشیدی کرایه ی مارو هم دادی، وظیفه ی من بود
دوستِ دختر آقاهه: عمو فقط کرایه ی خودمو دادم
آقاهه: دختره ی پدرسگ چندین بار من کرایه ی تو رو دادم چی می شد تو هم یه بار کرایه ی مارو می دادی
آدم دو ساعت بشینه نوار خالی گوش بده ولی این طوری ضایع نشه، خیلی فجیع بود، دلم برا آقاهه سوخت
+هی بپیچون باشه
_دقت کردم که هی میپیچونم ،دست خودم نیست
+مرموز خان
_آقا من چیز خاصی ندارم
+اقا شبیه مامورای اف بی ایی
_درووووغ
.
.
.
مرموزم ؟
می : گشنمه
آجی: من ی چیپس قایم کردم
من : بیار بخوریم
آجی:پس برو ماست بیار
می: نمیخام اصن
در همین حد تن لش
تو به هیچکس غیر از خودت نیاز نداری
چند سال پیش توی مغازه مون:
+ پسرم یه نوشابه ی خنک برام میاری؟ درونم داره آتیش می گیره
- چشم حاج آقا، بفرمایین بشینین تا بیارم خدمتتون
چند جرعه از نوشابه رو خورد، کمی که خنک شد با چشمایی که ازشون غم می بارید زل زد تو چشمام
- حاج آقا از چیزی ناراحتین؟
+ می گم پسرم ای کاش من زودتر بمیرم
- نگین حاج آقا، خدا عمر طولانی و باعزت بهتون بده
+ نه پسرم، بمیرم بهتره، این طوری بقیه هم اذیت نمی شن ...
چند هفته بعد داشتم می رفتم مغازه که یه اعلامیه رو دیوار توجهمو جلب کرد
رفتم نزدیک تر
همون حاج آقا بود
برا همیشه رفته بود
.
.
.
...
ﺍﺯ دكتر ﻣﺼﺪﻕ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﻓﺮﻕ ﺑﻴﻦ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ فاسد ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﻳﻚ ﻣﺪﯾﺮفاسد ﻏﺮﺑﻰ ﭼﻴﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺍﺳﺖ!
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭتان ﭼﻴﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻰ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺭﺍﻋﻮﺽ ﻛﻨﻰ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﻘﻂ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﻴﺞ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻰ، ﻭﻟﻰ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻰ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻞ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﻰ ﻭ ﻛﺎﺷﻰ ﻭ ﺳﺮﺍﻣﯿﮏ ﻫﺎﻯ ﺩﻭﺭ ﻭ ﻭﺭ ﺁﻧﺮﺍ ﺑشکنی ﻭ ﺳﻴﻤﺎﻥ ﺯﻳﺮ ﺁﻧﺮﺍ ﻫﻢ ﺧﺮﺩ ﻛﻨﻰ و بوى گندى راتحمل کنی،
ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻰ ﺁﻧﺮﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻰ.!
خدا همیشه انلاینه ... کافیه دلت رو بروز رسانی کنی... اون موقع می بینی ک در تک تک لحظات کنارت بوده و هست و خواهد بود...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)