خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 18
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      مراسم ازدواجِ دو مولتی یوزرِ انجمن کنکور !

      شبی در تاپیکی به نام

      اسم عمه ی نفر قبلی چیه...؟



      دو اکانت به نام های نخود مراد خان و خان باجی تنها، در حال فعالیت و پست دادن بوده،

      استارتر تاپیک حانوم خان باجی تنها، می بوده ! و نخود مراد خان نام عمه ی خان باجی را

      شقایق نامید !! در حالی که نام عمه ی خان باجی اسدبانو بوده و خان باجی ازین نام

      بسیار فخر کاذب ورزید ! و او نیز در پست بعد، نام عمه ی نخود مراد را مهرنوش! نهاد

      قند در دل نخود مراد آب شد ! در حالیکه اصلا نخود مراد یک عمه داشت که از نام بردن آن معذروم !

      درین حین و پس از آن و با این قند در دل آب شدنها، عشقی جاودانه بین این دو اکانت ساز

      شکل گرفت... بطوری که تا فروم ها آنور تر نزد مدیر و کاربر و مولتی یوزر دهن به دهان میشد‌!

      کاری به کلیت ماجرا و مراسمات و دوران دوستی و خواستگاری و... ندارم !

      شب عروسی فرا رسید ومراسم در چت رومی مجلل با سرعت بالا

      و قابلیت پیام خصوصی دادن برگزار می شد و مهمانان یکی یکی به جمع اضافه می شدند !

      در گوشه ای از مراسم غضنفر "
      _YoOoY_" که از شدت مستی در حال پشتک زدن و قر دادن بود

      و شنگول الدوله " Team Sar Dadbin" از دیدن این صحنه غلت غلتان! به پشت افتاده و

      بسان سوسک زخمی ئی که به پشت خوابیده و تقلای بلند شدن می کند، در حالت خندیدن

      عزم بلند شدن داشت، و حضار با دیدن این صحنه همی فکر کردند که او دارد در حالت درازکش

      قر می زند !!

      حاج خانوم بتول "sis413" و بلقیس "
      negar~" دو تسبیح در دست

      در حال خواندن دعا برای زندگی پای دار عروس و دوماد بوده که صدای کل کل و جیغ و داد

      مستوفی الممالک"
      kahkoo" فضای مراسم رو عوض کرده و عروس و دوماد آنلاین شدند و همه چیز

      برای خواندن خطبه مهیا می بوده و درین حین حاج آقای
      پَشم الدین" reza__sh " هم آنلاین شده

      همه ی مهمانان ساکت شده تا
      غضنفر قلی خطبه را بخواند...

      پَشم الدین : خانوم خان باجی مولتی یوزر زاده، آیا بنده وکیلم شما را به عقد مجازی

      آقای نخود مراد اکانتیان با مهریه ی 10 اکانت فعال ! و 3 تاپیک دلنوشته در آورم...؟


      خان باجی در حال تایپ کردن "بله" می بود اما مستوفی الممالک گفت :

      عروس رفته اکانت بسازه...


      هلهله ای در مراسم به پا گشت و شادی و شور و شعفی مراسم را بدون هیچ دلیل خاصی!

      یکهو فرا گرفت !

      پَشم الدین برای بار دوم گفت : خانوم خان باجی مولتی یوزر زاده، آیا بنده وکیلم شما را

      به عقد مجازی آقای نخود مراد اکانتیان با مهریه ی 10 اکانت فعال ! و 3 تاپیک دلنوشته در آورم...؟


      درین حین بتول گفت :

      عروس رفته پستای خودشو لایک کنه


      پَشم الدین برای بار سوم گفت : خانوم خان باجی مولتی یوزر زاده، آیا بنده وکیلم شما را

      به عقد مجازی آقای نخود مراد اکانتیان با مهریه ی 10 اکانت فعال ! و 3 تاپیک دلنوشته در آورم...؟


      باز هم این بار بلقیس گفت :

      عروس رفته اکانتای دیگشو آفلاین کنه !

      پَشم الدین که از فرط عصبانیت هر آن چیزی که در ذهنش می بود را نثارِ بلقیس کرده

      و همانجا غضنفر را تا میخورد کتک زد و به جایگاه خطبه خوانی برگشت

      و با عصبانیت در حالی که سخنان را قطی پاتی میخوند گفت :

      خانوم اکانت مولتی یوزری کثیف کثافت خوک کثیف ایران ستیز اسلام ستیز نجس

      وکیلم؟؟؟؟؟؟


      عروس از ترس گفت بله !

      مستوفی، شروع به جیغ و داد ! و کل کل نمود و هلهله ای به پا گشت !

      و همه تا صبح خوش همی گذرادندند !

      بامدادان وقتی همه ی مهمان ها از چت روم به برون نمی رفتند!

      عروس و دوماد الکی آفلاین شدند و از فروم خارج شدند تا مهمان ها از چت روم خارج شوند ! و بقیه ی ماجرا

      اما دست قضا و قدر محمودی، باعث فراموشی رمز هر دو شد !

      و نه عروس و نه دماد دیگر هیچوقت انلاین نشدند !

      حکایت ما جاودانه شود


      ویرایش توسط Team Sar Dadbin : 11 بهمن 1395 در ساعت 16:31

    2. Top | #2
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      خیلی خوب بود


    3. Top | #3
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      حلالت تیمی
      بلقیس
      مستوفی الممالک
      *** الدین
      غضنفر
      شنگول الدوله

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      عالیییییییی بود مخصوصا *** الدین

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      Daghon
      نمایش مشخصات
      یکی از بزرگترین افتخاراتم اینه که تیمسار اسم منو آورد
      خیلی خوب بود تیمسار ولی باید اندکی بیشتر تلاش کنی
      هنوز جا داره که طنز پخته تری ارائه بدی
      موفق باشی ملعونِ بزرگ
      گفتم دوستت دارم
      .

      و همه چیز فرو ریخت
      .

      چون جان دادن دسته گنجشک‌ها
      .

      در بی قراری درخت زیر دستان صاعقه
      .
      👤یحیی صفی آریان



    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      اعتراف ميكنم دفعه قبل نخونده لايك كردم
      خيلي خوب بود
      امضا:بتول

      جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
      با خويشتن در جنگم
      از خود عبور مي کنم
      تو آن سوي من ايستاده اي
      و لبخند مي زني
      و لبخند تو آن قدر بها دارد
      که به خاطرش از آتش بگذرم
      من طلا خواهم شد
      مي دانم .


    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      عوض اینا الان وقت گذاشته بودید مصاحبه من رو پیدا کرده بودید


    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      منمـ میذاشـتی بَرادر خانـ باجـی تنها ! برادر عـروس!

      حاج کـامنت الله بلاکـ زادهـ

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      خخخخخ خیلی خوب بود

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط درسا20 نمایش پست ها
      عوض اینا الان وقت گذاشته بودید مصاحبه من رو پیدا کرده بودید
      کلا 5-6دیقه هم طول نکشید

      پیدا کردن مصاحبت 5-6ساعت طول میکشه




      نقل قول نوشته اصلی توسط Hellish نمایش پست ها
      منمـ میذاشـتی بَرادر خانـ باجـی تنها ! برادر عـروس!

      حاج کـامنت الله بلاکـ زادهـ
      تو خودِ عروسی !
      حکایت ما جاودانه شود



    11. Top | #11
      کاربر باسابقه
      در انتظار تایید ایمیل

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      تیمسار حقیقتا زیاد جالب نبود.......مخصوصا اسم اون دو تا..........

    12. Top | #12
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Team Sar Dadbin نمایش پست ها


      کلا 5-6دیقه هم طول نکشید

      پیدا کردن مصاحبت 5-6ساعت طول میکشه






      تو خودِ عروسی !
      صد دفه گفتم قصد ادامه تحصیل دارم!

      اما حالا که خیلی اصرار میکنی فقط بخاطر اینکه دلت نشکنه قبول میکنم!

      ی اسم بهتر واسه داماد میذاشتی حدقل!تا برم صداش کنم صبحم شب میشه

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      Maghror
      نمایش مشخصات
      چقدر غم انگیز

      : ((

      پ.ن:حال و حوصله دارینا



      We are our choices
      -J.P.Sartre-

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      Maghror
      نمایش مشخصات
      تیمسار مرسی واقعا
      اما
      من هیچی نفهمیدم
      ارتفاع چشمم خیلی زیاده
      ادمایی که ازش افتادن هیچوقت دیده نشدن

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      خیلی لذت بردم
      خیلی هنرمندانه نوشته شده بود
      و در عین حال قوی
      و طنز
      موفق باشید

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن