سیب در دست تو و لرزه بر اندام من است
به جهنم که بهشتم ندهند، سیب بده ...
سیب در دست تو و لرزه بر اندام من است
به جهنم که بهشتم ندهند، سیب بده ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
گاه بر کوچهی معشوقهی خود سجده کنم
چه کنم کوچهی معشوقهی ما کعبهی ماست ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
ویرایش توسط LEA : 10 آذر 1401 در ساعت 22:04
با حال امروزم، میان خاطرات تو
باران نمیبارید، اگر یک ذره وجدان داشت ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
مثل صیادی که دریا نا امیدش کرده است
ناامیدی سهمم از دریای آغوشت شده
من کنار ساحلت جان دادهام از بی کسی
موج مغروری، غم ماهی فراموشت شده ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
مثل سرباز ضعیفی که حریفش قَدَر است
نا امیدانه به سمت هدفم حمله ورم ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
ما این بهشت مسخره را هم نخواستیم
حوّای من! به سبک خودت اشتباه کن ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
گاهی اگر كه عشق، تو را دستِ كم گرفت
تقصیر توست، دستِ مرا كم گرفتهای ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
حرفی ندارم، بی کسی کلاً همینجوریست
باید بسازی، زندگی خوب و بدش زوریست
شهری پر از پیراهنی اما نمیدانم
تقدیر یعقوب غزلهایم چرا کوریست؟
میچینی از چشمان من بغض و نمیفهمی
دلتنگ بودن میوهی تنهایی و دوریست
لشکرکشی با یک نفر؟ من با تو؟ منصف باش
محدودهی چشمان تو یک امپراتوریست!
یک عمر جان کندند نقاشان که فهمیدند
چشمان تو «تعریف» سبک مینیاتوریست
گفتی غزلهای جدیدت را بخوان، گفتم:
حرفی ندارم! بی کسی کلاً همینجوریست ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
گیرم که عشق پیرهنی بود و کهنه شد
میپوشمش هنوز، تو بر تن چه میکنی ؟!
تو دنیایِ «دیدی گفتم» ها
تو ؛
قوتِ قلب باش : )...🌱
اینکه تنها میشوم هر بار، تقصیر تو نیست
وه چه دشوار است این اقرار، تقصیر تو نیست
میروی، شبگریههایم میشود لالاییام
چشم خیس و بالش نمدار، تقصیر تو نیست
پای غم روی گلویم، غصه دورم میزند
سرنوشت نقطه و پرگار، تقصیر تو نیست
خانهی عشقم فرو میریزد هی با رفتنت
سستی این نابلد معمار، تقصیر تو نیست
کج نهادم خشت اول را، بنابراین اگر
تا ثریا کج رود دیوار، تقصیر تو نیست
رفتی و دل زیر آوار غمت جا مانده است
ماندن دل زیر این آوار، تقصیر تو نیست
من برای سجده بر تو با همه بیدینیام
نیمه شبها میشوم بیدار، تقصیر تو نیست
حال و روزم را اگر جویا شوی، دارم فقط
بیشتر یک نقطه از سربار، تقصیر تو نیست
میروی و روز بعدش میشوم با خودکشی
روی بُرجک سوژهی اخبار، تقصیر تو نیست ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
برابر نیست این جنگی که برپا کردهای ای عشق!
که تو با من گلاویزی و من با خویش درگیرم ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
آمدم بدرقه با کاسهی آبی در چشم
چشمم افتاد به تو، سیل مرا با خود برد ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
بیجهت، بیهوده، بیخود، بیسبب، بیفایده
عشق وقتی نیست، معنایی ندارد زیستن ...
.Well, here I am
?What are your other two wishes
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)