هر لحظه
یک پایانست
و یک آغاز.
غروب،
خود یک تولد است
تولدِ تاریکی.
تو میروی
و من خیالت را در آغوش میکشم
و خیالت مرا در آغوش میکشد.
تو همیشه بودهای
و هیچ وقت نبودهای.
غیر از این ممکن نیست.
شعرم چنگ میاندازد
برای یک گوش.
زندگی بی مرگ کامل نیست.
دو کاملترین عدد است؟
اگر نیستی نبود
هستی تنها میماند!
هستی نیستی را آفرید
یا نیستی هستی را؟
دراز میکشم
و در یک خواب بیدار میشود.
من در خوابم بیدارم
و در بیداری رؤیا میبینم.