درفرهنگ ایرانی امشب، شب یلداست. منتها ما چون شب به دورهم‌نشینی خانوادگی عادت داریم، بنابراین شب یلدای اداری را با همکاران و مسئولان و غیره صبح به جا می‌آوریم. یکی از سنت‌های خوب یلدا تفأل‌زدن به دیوان حضرت حافظ است. برای همین ازهمه خواستیم یک به یک نیت کنند و فالشان را از حضرت حافظ و شاخ نباتش درخواست کنند تا فال شب چله‌شان را بگیریم. نفر اول رئیس سازمان صداوسیما بود که خیلی اتفاقی داشت از کنار ستون ما می‌گذشت و ما دعوتش کردیم بیاید داخل دور هم باشیم. بعد از این‌که نیت کرد، دیوان حافظ را گشودم و این شعر آمد:
سال‌ها دل طلب جام‌جم از ما می‌کرد/ و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد/ گوهری کز صدف *** و مکان بیرون بود/ طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد
بعد از فال جناب علی عسگری قیافه حق به جانبی گرفت و گفت: خب حالا معنیش یعنی چی؟ تفسیرش چیه؟ عده‌ای بِر و بِر همدیگر را نگاه کردند. ایشان باز پرسید: چیزی شده؟ فالش خیلی بد بود که نطقتان کور شده؟ بالاخره یکی جرأت کرد و گفت: نخیر. کجاش بد بود؟ خیلی هم فال دل‌انگیزی بود. اصلا عجب فالی بود! ببینید حافظ فرموده، سال‌ها می‌خواسته شرایط جوری فراهم بشود که دو تا برنامه درست و درمان در صداوسیما ساخته شود که بنشیند آنها را تماشا کند اما این‌قدر هی هفت و دورهمی و این چیزها به خورد ملت داده‌اند که همه رفته‌اند سراغ شبکه‌های بیگانه و چرت‌وپرت نگاه می‌کنند و الان کار به جایی رسیده که کوزی گونی را بهتر از مولانا و شمس می‌شناسند. صدای ناشناسی گفت: اگر راست میگی، درمورد صدفش هم بگو. اولی گفت: میگم. ببین حافظ میگه صدف طاهریان گوهر نیست. گوهر، افراد دیگری هستند که از صدف بیرون‌ترند و باید تو سواحل غربی‌تر ترکیه جست‌وجویشان کرد.
دیدم با این تفسیرها اوضاع دارد قمر درعقرب می‌شود. از جناب ظریف خواستم ایشان نیت کنند که فال ایشان را بگیریم. بعد از نیت تفأل زدم و چنین آمد:
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش/ می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش/ گرچه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور/ دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
این را دیگر خودم می‌توانستم تفسیر کنم. ادامه دادم: به‌به نوگل خندان که حتما همین برجام است که یارب آن را به شما سپرده و شما هم از چشم حسود چمن باید دوباره حفظ و حراستش را به خود ذات حق بسپارید که دیگر با ظهور ترامپ کاری از کسی برای نگهداری‌اش برنمی‌آید مگر خود خدا.
یکی از توی جمع پرسید: گرچه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور، یعنی چی؟ یکی از همکاران جواب داد: همین بی‌وفایی‌های اخیر به برجام را می‌گوید. عینهو این بازی‌های رایانه‌ای، برای حفظ برجام از صد مرحله و خوان گذشته‌اند اما این بازی که تمامی ندارد. هی می‌روی دور بعد می‌بینی اوه یک حریف قدرتر روبه‌رویت ایستاده. خلاصه تا ****** برجام گاو شود، دل صاحبش آب شود!
نفرسومی که فالش را گرفتیم، میرسلیم بود که تا اعلام شد نامزد حزب موتلفه است، فرداش گفتند نه هنوز ایشان نامزد نهایی نیست و حرفشان را پس گرفتند. تا دیوان را باز کردیم، آمد: یاری اندر کس نمی‌بینم یاران را چه شد/ دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟
این قدر فالشان گویا بود که دیگر نیاز به شاهد و تفسیر و تعبیر هم نداشت. برای همین ایشان سر درجیب مراقبت فرو برد و خرامان‌خرامان در افق محو شد.