خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 23
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      این داستان (2) : امسال تون هم مثل پارساله ؟!! #انگیزشی

      قبلا شروع داستان جدید حتما داستان قبلی رو بخونید http://forum.konkur.in/thread48839.html | داستان از اونجا شروع شد که فهمیدم بیشتر از 50% داوطلبین کنکور رو پشت کنکوری ها تشکیل میدن ( اینو که میشد حدس زد دوست عزیز ) آخه جالب تر اینجاس از این 50% شاید حدود 5% بتونن رتبه ی زیر 5 هزار رو بیارن - همین آمار شد مقدمه داستان (2) / خیلی ها برای انگیزه دادند به افراد میگن فکر کن الان چند روز مونده به کنکور 96 حالا استرس داری که هیچی نخوندم و اون لحظه س که دعا دعا میکنید که زمان به عقب برگرده که بتونی جبران کنی . حالا چشاتو باز کن تو 7 ماه وقت داری که جبران کنی . من تو این داستان قصد دارم که زمان رو به عقب بکشم پس کمربندهاتون رو ببندید و محکم بشینید ( بی مزه ) امروز 18 تیر 95 دقیقا یک هفته مونده به کنکور 95 : داشتم با خودم فکر میکردم چرا آخه اینقدر سهل انگاری کردم یکسالمو از دست دادم اهه ( بوووووووق / اینجا داشتم به در و دیوار بد و بیراه میگفتم ) پسر تو اگه روزی یه صفحه هم میخوندی الان دین و زندگی ( منبع جمع بندی ) / زیست دوم / زمین ( منبع جمع بندی ) و کلی از مباحث تو تموم میکردی اون لحظه تصمیم گرفتم بیام تو نت آخه حال و حوصله ی حرفای خانواده رو نداشتم . صفحه گوگل رو باز کردم زدم انجمن کنکور . یه تب جدید دیگه هم باز کردم سرچ کردم تو هفت روز میشه زیر ده هزار شد ( هنوز هم ناامید نبودم ) بعد کلی زمان صفحه ی انجمن بالا اومد چندتا تاپیک نگاه مو به خودش جلب کرد 1- هنوزم میشه زیر ده هزار شد ( تاپیک رو باز کردم چند مبحث رو نوشته بودن که میشد تو این یک هفته خوند / به خودم میگفتم آخه مگه میشه تو یه هفته زیر ده هزار شد اگه اینجوری بود همه یه هفته قبل از کنکور میخوندن ) 2- تاپیک پشت کنکوری های 95 ( کنکورهای 96 ) ( اینو که باز کردم انگار یک دبه آرامش ریختن روم / یه ندایی در درون میگفت : بیا دیدی تنها نیستی . هنوزم هیچی نشده تاپیک از 50 صفحه گذشت ) ( تو فکر بودم که دوستم زنگ زد بیا بریم بیرون بگردیم / خلاصه اون یه هفته با سرعت برق و باد گذشت ) یادش بخیر روز کنکور همه استرس داشتن من کلی آرامش داشتم چون 365 روز وقت تا کنکور 96 رو داشتم . تصمیم گرفته بودم زندگی مو تغییر بدم / کنکور 95 برگذار شد ( اینجا بود دوباره ندای درونم گفت : به همه بگو کنکور به این سختی وجود نداشت تیپ سوالات دین و زندگی تغییر کرده بود و شیمی هم که نگو / اگه بگی نخوندم همه مسخره ت میکنن . خانواده چی میگن ؟ نمیگن تو این یه سال چیکار کردی ؟ ) خلاصه منم پیاز داغ کنکور 95 رو زیاد کردم / چیزی نگذشت که جواب کنکور اومد ( ای بابا . چرا شانس ما اینجوریه ؟ کنکور چرا آسون شد میانگین ها یه چیز دیگه میگفت / همون لحظه ها بود که تیتر خبر رو دیدم که نوشته بود رتبه ی برتر 92 امسال رتبه اول کنکور 95 شد ) همه زنگ میزدن و اس میدادن که چیکار کردی . رتبه ت چند شد ؟ منم به جای پذیرش خطاها و اشتباهاتم میگفتم شانس ماس دیگه امسال کلی انصرافی دانشگاه داشتیم . مگه خبر رو نشنیدی ؟ # ( خودمونیم داشتم خودمو گول میزدم ) خلاصه دوباره به خانواده م گفتم میخوام کنکور بدم اونا هم پذیرفتن . این شد که دوباره گوگل رو باز کردم و سرچ در مورد اینکه پشت کنکوری ها باید چیکار کنن ؟ / یه کاغذ هم برداشتم که اشتباهات مو بنویسم که دیگه تکرار نکنم از جمله : 1- آمدن زیاد به نت ( تلگرام / اینستا ) 2- حاشیه در مورد منابع ( کدوم خوبه ؟ کدوم از اون یکی بیشتر نکته داره ) 3- نخوندن / سهل انگاری هامو کم کنم ( صبح زود پا شدن + بیشتر تست زدن و .. ) 4- .. /// خلاصه جاتون خالی چند ماهی از تصمیم بزرگم میگذره اما همچنان زیاد میام نت / همچنان تاپیک میزنم که کدوم منبع رو بگیرم / همچنان تا ظهر میخوابم و ... | نگران هم نیستم که زمان داره میگذره چون من بیشتر از یک دانش آموز وقت دارم پس هر موقعه شروع کنم میتونم موفق باشم ( اما انگاری دارم از همین زمانی که بیشتر از بقیه دانش آموزا دارم ضربه میخورم / این روزا دارم به این فکر میکنم آیا واقعا برای موفقیت باید زمان مون زیاد باشه ؟ ) پس چرا من موفق نیستم #پایان داستان ( داستان دوم هم به پایان رسید اگه خوشتون اومد بگید تا ادامه بدم / این داستان دقیقا داستان زندگی خودم نیس ها اما شبیه پس نصحیتم نکنید ) #چند_دقیقه_جدی باشیم » این داستان برای پشت کنکوری ها بود یه سوال میپرسم اگه جواب رو بدید شاید تغییر کنید و همونی بشید که واسش تصمیم گرفتین که یه بار دیگه کنکور بدین و پشت کنکوری باشین / چرا ما پشت کنکوری ها با اینکه میدونیم چه چیزی باعث شکست مون میشه اما دوباره انجامش میدیم ؟ امیدوارم خوشتون اومده باشه
      ویرایش توسط POOYAE : 18 آذر 1395 در ساعت 14:20

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      عالی بود

      انگار کسی داستان زندگی منو مو به مو نوشته

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      با عرض تشكر از دوست عزيز آقا پويا
      همون طور كه قبلا گفتم اگه كسي واقعا بخواد موفق بشه انگيزه لازم نداره
      ولي اونايي كه نميخوان موفق بشن اينا براشون يه انگيزه كاذب ميده و فقط تا چند ساعت نهايتا تا چند روز براش تاثير ميزاره
      و گاها هم جوگير ميشه
      و بعد از يه مدت همون آش و همون كاسه!

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      مرسی بابت متن زیبا خودمونی و صمیمیتون که برخلاف سایر متن های انگیزشی به دل میشینه!

      تاپیک قبلی رو هم مطالعه کردم و باید بگم اون هم برام بسیار جالب بود.

      خسته نباشید.

      پ.ن: در مورد اون سوال هم فکر میکنم تا جواب رو پیدا کنم. متاسفانه الان جوابی به ذهنم نمیرسه. سوال بسیار به جا و درستی بود.
      ~ Because in the End ~
      __
      We are all just Dreams__
      * In an Endless Universe *

      (Infinity#)

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط PO_OUYa نمایش پست ها
      قبلا شروع داستان جدید حتما داستان قبلی رو بخونید http://forum.konkur.in/thread48839.html | داستان از اونجا شروع شد که
      مثلِ همیشه عالی، خیلی شبیه زندگی من بود.
      در مورد سؤالتون(چرا ما پشت کنکوری ها با اینکه میدونیم چه چیزی باعث شکست مون میشه اما دوباره انجامش میدیم ؟) هم به نظرم چون فکر می کنیم زیاد وقت داریم پس تلاش نمی کنیم.

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      divoone-shodam
      نمایش مشخصات
      چون فکر میکنیم وقت زیاده اما نمیدونیم که این زمان مثل سرعت نور میگذره و بعلاوه حجم درسا هم زیاده
      I Never give up ∞

    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      Tajob
      نمایش مشخصات
      عالی بود . سوال هم چيزی به نظرم نميرسه . يعنی جوابی ندارم . ميگن نبايد از يه سوراخ دوبار گزديه بشيم ولی متاسفانه همه مون اين اشتباه و هی تكرار ميكنم . فك كنم اين نيش داره اثرشو از دست يده . شما چرا نويسنده نميشين با اين قدرت ؟

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط MeysAM1999 نمایش پست ها
      با عرض تشكر از دوست عزيز آقا پويا همون طور كه قبلا گفتم اگه كسي واقعا بخواد موفق بشه انگيزه لازم ندارهولي اونايي كه نميخوان موفق بشن اينا براشون يه انگيزه كاذب ميده و فقط تا چند ساعت نهايتا تا چند روز براش تاثير ميزاره و گاها هم جوگير ميشه و بعد از يه مدت همون آش و همون كاسه!
      سلام آقا میثم . ممنون بابت نظرتون / بازم میگم قصدم از زدن تاپیک ها بابت انگیزه نیس ( فک کنم متن رو نمیخونین و تیتر رو میخونین که اینوری برداشت کردین ) / من دارم واقعیت کنکوری هارو با زبان ساده و طنز و جدی میگم | اصلا انگیزه ی در کار نیس . من سوالم اینه چرا پشت کنکوری ها با اینکه عامل شکست شون رو میدونن بازم تکرار میکنن ؟ / بازم بابت نظرتون ممنون / اما بازم میگم قصد فقط انگیزه نیس میخوام واقعیت زندگی خودشون از زبان کسی دیگه بشنون شاید دیگه اشباهاتشون رو تکرار نکنن
      ویرایش توسط POOYAE : 18 آذر 1395 در ساعت 13:06

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط PO_OUYa نمایش پست ها
      سلام آقا میثم . ممنون بابت نظرتون / بازم میگم قصدم از زدن تاپیک ها بابت انگیزه نیس ( فک کنم متن رو نمیخونین و تیتر رو میخونین که اینوری برداشت کردین ) / من دارم واقعیت کنکوری هارو با زبان ساده و طنز و جدی میگم | اصلا انگیزه ی در کار نیس . من سوالم اینه چرا پشت کنکوری ها با اینکه عامل شکست شون رو میدونن بازم تکرار میکنن ؟ / بازم بابت نظرتون ممنون / اما بازم میگم قصد فقط انگیزه نیس میخوام واقعیت زندگی خودشون از زبان کسی دیگه بشنون شاید دیگه اشباهاتشون رو تکرار نکنن
      بعله متوجه شدم
      حرف منم در ادامه سخناي شما بود
      ولي در جواب سوالتون اينا رو ميتونم بگم
      راه رو بلد نيستن و نقشه راه رو ندارن...مثلا خيلي از هم مدرسه اي هاي من هنوز بلد نيستن چطوري بايد تست بزنن...حتي نميدونن از هر درس چن تا سوال مياد!!
      سركوب توسط خانواده و مقايسه با دختر خاله عموي مامانش!كه داره پزشكي ميخونه!و تحقير در بين دوستاش كه موفق شدن
      نميتونن شكست قبليشون رو هضم كنن
      عدم توانايي تغيير طرز تفكر...مثلا ادبيات رو با يه روشي داره ميخونه و نتيجه نميگيره...ديگه نميخواد بياد بررسيش كنه ببينه مشكل كارش دقيقا كجاست؟(تست كم ميزنه؟مرور نمي كنه؟حفظي و سرسري ميخونه؟)و بياد و اين مشكلش رو حل كنه
      فريب خوردن در بابت زمان!...چون من پشت كنكوريم و به مدرسه نميرم با احتساب روزي 6 ساعت حدودا 90 روز بيشتر از كنكوريا وقت دارم و آهسته و كم كم جلو ميرم
      دلايل ديگه اي هم به ذهنم برسه مينويسم

    10. Top | #10
      کاربر فعال

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      جواب سوالت رو نمیدونم،یعنی برام معلوم نیست
      I'm coming

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      جوابه سوالت؛
      یه جور تنبلی میشه بهش گفت که خیلی شاخه داره وهر پشت کنکوری میتونه خیلی قشنگ توضیح بده.
      اینجا هم ک میگن نمیدونیم ،یه جور نمیخوان بگن به هر دلایلی.
      خلاصه اینکه بعضی ها دارن راهی رو میرن ک میدونن اشتباهاست و اخرش چیه ولی باز ادامه میدن.
      مثه معتادی ک میدونه مواد اخر و عاقبتش چیه ولی باز دوز مصرفشو میبره بالا.
      #ادم_شیم
      ﺑﮑـــــﻮﺵ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯽ...

      ﮐﻪ ﺍی ﮐﺎﺵ


      ﺗﮑﻪ ﮐﻼﻡ ﭘﻴﺮی ﺍﺕ ﻧﺒﺎﺷــﺪ...!

    12. Top | #12
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات

      نیاز انگیزه میاره ولی انگیزه نیاز نه
      انگیزه دادن ب یکی دقیقا مثل تزریق سرم می مونه...ایمنیش غیر فعاله

      این تاپیکا و همچنین متن قشنگ و روون تو خوبه ولی حال هیچ کسی باهاش خوب خوب نمیشه
      دلیل شکست هم همینه
      هممون منابع /نوع برنامه ریزی و درکل نحوه رفتن این راه رو میدونیم خیلیا هم مثل تو مثل پدر مادرمون کنارمون ایستادن و دارن داد میزنن که ادامه بدیم
      ولی واقعا درک نکردیم چرا اصلا باید این راه رو بریم؟(درک نه صرفا یه تعریف سطحی)
      صرفا میایم تو مسیر و راه می افتیم و بخاطر همین وقتی پامون یه جایی پیچ خورد(مسیر موفقیت سخت و پر از چاله چولست) می شینیم و زانومون رو می گیریم و واق میزنینم
      ولی اونیکه از سر نیاز وارد راه شده هر بار هم بی افته بلند میشه ی نگاه ب گذشته ای که داشته می کنه ی نگاه ب اینده که در انتظارشه و مجددا با سرعت بیشتری راه می افته(درست مثل کسی که ی شیر دنبالشه )

      ویرایش توسط arslan_moghtada : 18 آذر 1395 در ساعت 14:38

    13. Top | #13
      کاربر فعال

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط maryam998 نمایش پست ها
      جواب سوالت رو نمیدونم،یعنی برام معلوم نیست
      نقل قول نوشته اصلی توسط arslan_moghtada نمایش پست ها
      نیاز انگیزه میاره ولی انگیزه نیاز نه
      انگیزه دادن ب یکی دقیقا مثل تزریق سرم می مونه...ایمنیش غیر فعاله

      این تاپیکا و همچنین متن قشنگ و روون تو خوبه ولی حال هیچ کسی باهاش خوب خوب نمیشه
      دلیل شکست هم همینه
      هممون منابع /نوع برنامه ریزی و درکل نحوه رفتن این راه رو میدونیم خیلیا هم مثل تو مثل پدر مادرمون کنارمون ایستادن و دارن داد میزنن که ادامه بدیم
      ولی واقعا درک نکردیم چرا اصلا باید این راه رو بریم؟(درک نه صرفا یه تعریف سطحی)
      صرفا میایم تو مسیر و راه می افتیم و بخاطر همین وقتی پامون یه جایی پیچ خورد(مسیر موفقیت سخت و پر از چاله چولست) می شینیم و زانومون رو می گیریم و واق میزنینم
      ولی اونیکه از سر نیاز وارد راه شده هر بار هم بی افته بلند میشه ی نگاه ب گذشته ای که داشته می کنه ی نگاه ب اینده که در انتظارشه و مجددا با سرعت بیشتری راه می افته(درست مثل کسی که ی شیر دنبالشه )
      یحتمل اخرین پست غیر سوالی من در انجمن خواهد بود تا کنکور
      در کل متن تو همراه با (یکم عجیب)متن خودم ی تلنگر شد برام
      ی تلنگر محکم..

      یعنی هیچکدوم از دلایلی که هرکدوم از بچه ها میگن نیاز نیست! پس نیاز اصلی و چجور باید پیدا کرد!
      I'm coming

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط arslan_moghtada نمایش پست ها
      نیاز انگیزه میاره ولی انگیزه نیاز نه انگیزه دادن ب یکی دقیقا مثل تزریق سرم می مونه... ایمنیش غیر فعاله این تاپیکا و همچنین متن قشنگ و روون تو خوبه ولی حال هیچ کسی باهاش خوب خوب نمیشه دلیل شکست هم همینه هممون منابع /نوع برنامه ریزی و درکل نحوه رفتن این راه رو میدونیم خیلیا هم مثل تو مثل پدر مادرمون کنارمون ایستادن و دارن داد میزنن که ادامه بدیم ولی واقعا درک نکردیم چرا اصلا باید این راه رو بریم؟ (درک نه صرفا یه تعریف سطحی) صرفا میایم تو مسیر و راه می افتیم و بخاطر همین وقتی پامون یه جایی پیچ خورد (مسیر موفقیت سخت و پر از چاله چولست) می شینیم و زانومون رو می گیریم و واق میزنینم ولی اونیکه از سر نیاز وارد راه شده هر بار هم بی افته بلند میشه ی نگاه ب گذشته ای که داشته می کنه ی نگاه ب اینده که در انتظارشه و مجددا با سرعت بیشتری راه می افته (درست مثل کسی که ی شیر دنبالشه )
      ارسلان جان ممنون بابت نظرت / حرف حمید حرف قشنگیه » بعضیا مثل معتاد می مونن با اینکه میدونن مواد خوب نیس بازم مصرف میکنن | بازم میگم من قصدم انگیزه نیست این داستان ها مثل پوتک هستن برای بعضیا / مثل همون آینه که واقعیت رو برات باز گو میکنه / میشه ساده از کنارش گذاشت میشه زمینه ای ایجاد کرد برای تغییر

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      دمت گرم دوسته عزیز
      باورکن شبیه زندگی منه
      منم پارسال همش فکر میکردم کنکور سخت میشه و اینا
      وقتی لامصب آسون شد جا خوردم
      رتبمم ک اومد ی لحظه خشکم زد
      ب همه هم گفتم ک دانشجوها اومدن کنکور دادن و نتیجه ی مارو خراب کردن
      خلاصه کلی خودمو گول زدم
      در مورد اون سواله آخرتم بگم ک اگه ی رتبه ی خیلی افتضاح داشته باشی شاید کمتر پیش بیاد ب خودت بگی وقت داریو نخونی
      ولی چون همیشه همه چیز ایده آل نیستو ماهم همیشه از خودمون راضی نیستیم بعضی جاها بجای ادامه دادن سخت تر ،خودمونو گول میزنیم
      موفق باشی

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن