خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 4 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 53
    1. Top | #1
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات

      آموزش عربی کنکور93

      سلام خدمت همگی دوستان اول یه توضیح بدم این تاپیک اختصاص داره به آموزش و مطرح کردن مطالب و نکات عربی کنکور.
      تو این تاپیک هر روز یه مطلب از قواعد عربی رو مطرح می کنم ولی به طور کلی و شاید بعضی نکات جا بمونه.بعد از اینکه دوستان مطلب رو مطالعه کردند( اگه خواستند) همگی نکته هایی رو که در مورد اون مطلب بلدین و من نگفتم رو بیاین و بگین تا ما استفاده کنیم.
      به امید خدا می خوام این کارو تا پایان ادامه بدم و همه ی مطالب عربی کنکور رو یه دور با هم بخونیم. در ضمن تصمیم دارم بعد از اتمام هر درس یه سری تست بذارم تا مطلب همراه تست کار بشه.
      مشخصا همه ی شما دوستان عزیز جزوات و کتابهایی رو دارین که از اونها مطالعه میکنین ولی هدف اصلی این تاپیک اینه که اولا همه ی نکته ها توسط افراد مختلف بیان بشه و چیزی جا نمونه و دوما عربی رو مفهومی یاد بگیریم. مطالبی که میذارم ترکیبی از چندتا جزوه هست و خواهشا دوستان پست هایی که میدن یا بیان یک نکته ی مربوط باشه یا یه سوال از همون متن و سولات مختلف رو در تاپیک اشکالات عربی بیان کنید.
      ******************************************
      خب برای روز اول بخش اول از درس اول عربی2:

      اسم : ١- معرفه ٢- نكِره
      اسم را از نظر شناختن به دو نوع تقسيم مي کنند: اسم معرفه و اسم نكره
      اسم معرفه:
      اسمي شناخته شده است که بر فرد يا چيز مشخّصي دلالت مي کند و يا براي بار دوم در جمله تكرار مي شود.
      اما اسم نكِره:
      اسمي ناشناس است که بر فرد يا چيز نامعلومي دلالت مي کند.(نکره اسمي است که جز معارف نباشد)


      نشانه معرفه و نكره در فارسي چيست؟


      در فارسي معمولاً معرفه نشانه ندارد( اصل بر معرفه بودن است) ولي نشانه نكره سه چيز است: يك، يكي، ي
      معرفه: مرد
      نكره : مردي- يك مرد- يك مردي


      معمولاً نشانه نكره در عربي تنوين است.( به غیر از بعضی اسامی علم,...)


      نکته ی ترجمه: حتما در ترجمه ی اسم نکره باید پسوند (ي) یا پیشوند(یک) بیاوریم.


      انواع اسم معرفه:معارف شش بود مُضمر ،اضافه،عَلم، ذواللام،موصول واشاره

      1- اسم علم که همون اسم خاص در فارسی هست که برنام مرد، زن، شهر و کشور ، منطقه(‌ مثل بدر و صفین) و... دلالت می کند.
      نکته1:‌ اسمهایی مثل ابن ، اخت ، رجل و ... علم نیستند.

      نکته2: اسامی علم عربی به جز آنهایی که غیر منصرف اند( درس 3دوم) می توانند تنوین بگیرند( نشانه ی زینت) مثل علیً و... پس
      نباید هر تنوین داری رو نکره حساب کرد.

      نکته3:‌ اسامی علم دو نوع اند: 1- علم ساده ( یک بخشی) 2- علم مرکب( چند بخشی)‌ مثل ابوطالب ، عبدالله و ...
      نکته4: علم مرکب درصورتی که منادا قرار بگیرد ( درس 7 سوم) منادی مضاف محسوب می شود نه علم.
      نکته 5: در علم مرکب بخش دوم مضاف الیه و همواره مجرور است و اعراب روی بخش اول تاثیر می گذارد.

      نکته6: درمیان اسامی خدا فقط
      الله علم است. در ضمن قرآن و شیطان علم نیستند ولی ابلیس علم می باشد.

      نکته7: در اسامی علم به مونث معنوی و ظاهری توجه شود( در درس های بعدی توضیح داده میشود) مثلا طلحه مونث ظاهری است و در نقش مذکر است درحالیکه مریم مونث حقیقی است.
      ویرایش توسط mk.meydani : 18 تیر 1392 در ساعت 22:47

    2. Top | #2
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      3تا نکته:
      1- کلمه ی قرآن کلمه ای جنجال برانگیز بین معلم های محترمه تا جایی که کتاب فوت وفن خیلی سبز که منبع اغلب شما هم هست

      قرآن رو علم دونسته و من مسلما در جایگاهی نیستم که بخوام با قطعیت حرفی بزنم ولی به نظرمن( البته با پرس و جو) قرآن نکره

      هست و شاهد این حرفم رو این آیه از خود قرآن میدونم:‌ (( انا انزلناه قرآناً عربیاً ...)) باتوجه به اینکه صفت از نظر معرفه و نکره تابع موصوف است پس اگر قرآن معرفه بود صفت نکره براش نمیومد.

      2- اسامی علم ممکنه ال هم بگیرند ولی ال هم برای زینته مثل تنوین و آنها باز هم معرفه به علم هستند نه به الف و لام(راستش یادم رفت بگم!!)

      3- ادات استفهام به غیر از ( هل و أ ) به معنی (آیا) که حرف هستند بقیه اسم می باشند و نکره.

    3. Top | #3
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      روز دوممعرفه ی دوم:‌ ضمایر

      توضیح:
      ******************************

      ضمیر: کلمه ای است که جانشین اسم می شود.


      انواع ضمیر: ضمیر بر دو نوع است: 1.ضمیر منفصل(جدا از کلمه نوشته می شود) 2. ضمیر متّصل

      انواع ضمیر منفصل: 1.ضمیر منفصل مرفوعی 2. ضمیر منفصل منصوبی

      (1) ضمیر منفصل مرفوعی
      مثال: هُو- هُما - هِی- أنتُنَّاین ضمایر معمولا ابتدای جمله می آیند و مبتدا هستند برای همین مرفوعی نامیده می شوند هُوَ تلمیذٌ (هُوَ= مبتدا مرفوع)
      البته نقش هایی مثل فاعل و... نیز می گیرند. مثال:
      فعلیه= ذَهَبَ اِلی المدرسة. (ذهب= فعل وفاعلش= هُو) او به مدرسه رفت

      این ضمائر ممکن است در وسط جمله بیایند و مبتدا را از خبر که هردو معرفه باشند ، جدا کنند تا به اشتباه خبر را صفت به حساب نیاوریم که در این صورت ضمیر فصل نامیده می شوند و خبر را با کلمات( حتما - همان) مورد تاکید قرار می دهند. مثل الله هو الصمد( خدا حتما بی نیاز است)

      (2) ضمیر منفصل منصوبی مثال: ایّاهُ (اورا) - ایّاهُما ( آن دو را) -
      ایّاها (اورا)

      به این ضمایر منفصل، منصوبی می گویند چون همیشه نقششان مفعول است چرا که در معنا (را) می پذیرند.نکته: این ضمایر اگر قبل از فعل ذکر شوند با قید تأکید (فقط- تنها) ترجمه می شوند. ایّاکَ نعبُدُ = تنهاتورا می پرستیم. ولی اگر بعد از فعل بیایند بدون تاکید معنا می شوند مثل نعبد ایاک= تو را می پرستیم.

      انواع ضمایر متّصل: 1. ضمیر متصل فاعلی مرفوعی 2. ضمیر متصل منصوبی ومجروری (ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه)

      (1) ضمایر متّصل فاعلی مرفوعی مثل: تذهبیــــــنَ - اِذهبیاین ضمایر متّصل، مرفوعی نام دارند چون فقط وصل به فعل می شوند و فقط نقش فاعل دارند.ذَهَبــا ( ا= فاعل) ذَهَبــوا ( فاعل)

      روش یافتن فاعل: 1- ماضی: هرچه بعد از سه حرف اصلی بود به غیر از:
      1- در صیغه ی 4و5 (ت) ضمیر نیست( تاء تأنیث)
      2-صیغه های 1و4 ضمیری به آن نچسبیده است که دراین صورت اگر اسمی نقش فاعل داشت ، فاعل اسم ظاهر و اگر نه فاعل ضمیر مستتر است.
      2- مضارع: اولین حرف بعد از سه حرف اصلی به غیر از 5 صیغه ی 1و4و7و13و14 که ازمیان آنها فاعل 7و13و14 واجب الاستتاراست ولی 1و4 مانند مورد 2 در ماضی عمل می کنیم.
      3- امر مخاطب: اولین حرف بعد از سه حرف اصلی به غیر از صیغه ی 1.

      نکته: اگر فاعل فعل هایی که فاعلشان واجب الاستتار است در جمله بیایند نقش تاکید دارند و فاعل نیستند( این نکته برای تعیین ذوالحال در درس4 عربی3 نیز اهمیت دارد) مثال: نذهب نحن الی المدرسه( نحن:‌ تاکید)

      (2) ضمایر متّصل منصوبی و مجروری مثل: هُ - کَ - کُنَّ

      این ضمایر سه حالت دارند:(آ) اگر وصل به فعل شوند نقششان مفعول است: ضَرَبَــهُ (ـهُ = مفعول = اورا) (ب) اگر این ضمایر وصل به اسم شوند نقششان مضاف الیه است. کتابَــهُ (ـهُ = مضاف الیه ) معنی: کتابش(ج) اگر متصل به حرف جر شوند نقششان مجرور است. فیــهِ ( فی = جار ، ه = مجرور)
      (د)
      اگر متصل به حروف مشبهه باشند نقششان اسم حروف مشبهه و منصوب است. انک(ک= اسم ان)

      ** نــکــتــه مهم: اگر ضمیر(ی) به فعل چسبیده بود اگر بین آنها حرف( ن= نون وقایه) آمده باشد، مفعول و در غیر این صورت فاعل است. اکرمنی( ی= مفعول مرا گرامی بدار) اکرمی(ی= فاعل گرامی بدار)

      ** تــذکــر مــهــم: ضمیر (نا)اگر ضمیر (نا) متصل به فعل ماضی باشد و قبلش ساکن باشد نقش (نا) فاعل است امّا اگر قبلش ساکن نباشد نقش (نا) مفعول است. أمَــرنا (أمَر = فعل ماضی ، نا = فاعل) معنی: ما امر کردیم أمَــرَنا (أمَرَ = فعل ماضی، نا = مفعول) امر کرد ما راأمــرُِنا (أمر= اسم، نا = مضاف الیه) دستورِما

      نتیجه:
      اگر ضمیر (نا) به 14 صیغه ی فعل مضارع، 6 صیغه ی فعل امر متصل باشد نقشش همیشه مفعولاست.
      ضمیر (ی) در 14 صیغه فعل ماضی، مفعول است که نون وقایه می گیرد.
      ضمیر (ی) در مضارع و امر مفرد مؤنث مخاطب، فاعل است که نون وقایه نمی گیرد.
      ضمیر (ی) در بقیه صیغه های مضارع و امر مفعول است که قبل آن نون وقایه هم می آید.

      تذکــر: ضمایر هُم - هُما - هُنَّ گاهی متصل می شوند و گاهی منفصل. اگر جدا نوشته شوند منفصل مرفوعی اندو اگر وصل به فعل شوند مفعولندو اگر وصل به اسم شوند مضاف الیه اند و اگر وصل به حرف جر شوند مجرور به حرف جر اند
      ویرایش توسط mk.meydani : 19 تیر 1392 در ساعت 16:19

    4. Top | #4
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      روز سوم معرفه سوم: اسم اشاره
      توضیحات‌ ، خارج از محدوده ، نکات مهم
      - اسم اشاره در زبان عربی:
      1)
      اسم اشاره به نزديک:
      مفرد مذکر: هذا مفرد مونث: هذه

      مثنی مذکر: هذان،‌هذین مثنی مونث: هاتان، هاتین

      جمع: مذکر و مونث هؤلاء

      2)
      اسم اشاره به دور:
      مفرد مذکر: ذلِکَ
      مفرد مؤنث: تلکَ
      مثنی مذکر: ذانِکَ ،ذَينِکَ
      مثنی مؤنث: تَانِکَ ، تَينِکَ
      جمع: «مذکر و مؤنث» اولئکَ


      نکته: اسماء اشاره به مکان:
      هُنا: برای اشاره به نزديک« اينجا»
      هُناکَ : برای اشاره به مکان متوسط(‌به معنی
      وجود دارد نیز می باشد.)
      هُنالِکَ و ثَمَّ: برای اشاره به مکان دور

      تذکر:أُولئکَ و هؤلاء ميان جمع مذکر و جمع مؤنث مشترک هستند:
      هؤلاء إخوانٌ ، هؤلاءِ أخَوَاتٌ

      نکته: برای جمع غير عاقل از
      اسم اشاره مفرد مؤنث استفاده می کنيم.
      تلکَ(هذهِ) الجبالُ ، هذهِ (تلکَ) کُتُبٌ

      اسامی اشاره مبنی اند به جز:
      اسم اشاره مثنی که مانند اسم­ های مثنی معرب به حروف هستند و در حالت رفع «الف و نون » و در حالت نصب و جر «ياء و نون » می گيرند

      نکته ی ترجمه :
      اگر بعد از اسم­ اشاره ­اسم­ داراي(ال)بيايد لازم ­است ­كه ­اسم اشاره را ­به ­صورت مفرد ترجمه ­كرد و اگراسم بعد از آنها (مشارٌاليه) نكره ­باشد اسم اشاره­ طبق صيغه ­ي خود ترجمه مي­شود.

      هؤلاءِ الطالباتُ مُجتَهِداتٌ: این دانش آموزان، کوشا هستند.
      هؤلاءِ طالباتٌ مجتهداتٌ : این ها ، دانش آموزان کوشایی هستند.


      نکته: اگر اسم دارای «ال» بعد از اسم اشاره
      جامد باشد نقش عطف بيان دارد و اگر مشتق باشد نقش صفت دارد:
      هذا الرَّجُلُ : اين مرد « الرَّجُلُ :عطف بيان است»
      رَبِّ إِجعَل هذا البلدَ آمِنَاً « البلدَ :عطف بيان و منصوب به
      تبعیت است»

      هذا الکَاتِبُ : اين نويسنده « الکاتِبُ: صفت است»

      و اگر اسم بعد از اسم اشاره نکره باشد نقش خبر دارد:
      هذا کاتِبٌ : اين نويسنده است « کاتِبٌ خبر و مرفوع»

      عَيِّن الخطأَ:سراسری زبان 89
      1)الظُّلمُ علی الضَّعيفِ أَقبَحُ الظُّلمِ ، و هذا العملُ مذمومٌ:
      ظلم برضعيف ،زشت ترين ظلم است و اين کار ناپسند است.

      2)الزّاهِدُونَ يَجتَنِبُونَ الخطيئاتِ ، وهؤلاءِ محبوبُونَ عندَ اللهِ:
      زاهدان از خطاها دوری می کنند ،واين ها پيش خدا محبوبند.

      3)النَّاسُ يُذنِبُونَ و قليلٌ مِن هؤلاءِ المُذنِبينَ يَتُوبُونَ:
      مردم گناه می کنند وعدّه ی کمی از اين ها گناهکارانی هستند که توبه می کنند.

      4)يَعبُدُ العابِدُونَ اللهَ في الّليلِ المظلِمِ و هذا اللّيلُ کَسترٍ لَهُم:
      عابدان خدا را در شب تاريک عبادت می کنند و اين شب مانند پوششی برای آنهاست.


      گزينه «3» زيرا اسم پس از اسم اشاره بايد به صورت مفرد ترجمه شود.
      ویرایش توسط mk.meydani : 20 تیر 1392 در ساعت 16:00

    5. Top | #5
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات

      ذواللام + یه تست

      روز چهارم معرفه ی چهارم:‌ ذواللام

      توضیح: دوستان امروز به دلیل حجم کم موضوع بحث یعنی ذواللام در کنکور،‌ مطالبیخارج از محدوده ی کنکوردر ادامه بیان شده که خوندنش ضرر نداره. توصیه می کنم بخونیدش برای من که مفید بود. به جای این امروز یه تست جالب از سنجش گذاشتم( البته ربطی به موضوع ما نداره!!) که قبلا هم تو یکی از تاپیک ها دیده بودم ولی سوال جالبیه ( راستش خودم اولش اشتباه جواب دادم به این سوال !!!!)
      ************************************************
      ذو اللام : هر اسمی که ال در ابتدای خود داشته باشد معرفه است مثل : التلمیذ ،‌ الکتاب

      نکته: اگر خبر مفرد دارای ال باشد نشانه ی حصر است یعنی باید قبل از ترجمه ی آن فقط بیاوریم.
      مثل: الله الصمد= فقط خدا بی نیاز است.

      نکته: یک اسم نمی تواند هم تنوین و هم ال بگیرد مثل القلمً (‌ غلط) یا الهویً ( غلط)

      نکته: اسم مضاف یکی از چیزهایی که نمی گیرد ال است.( در ادامه ی همین درس1)

      خارج از محدوده:

      اسم معرفه به «ا ل » بر سه گونه است :
      الف) حرف تعریف ب)حرف زائدج) اسم موصول

      الف -الف و لام تعریف:


      1- الف ولام عهد:

      عهد حضوری
      :این «ا ل» بر اسمی که مقصود گوینده است وهنگام سخن گفتن حضور دارد وارد می شود .
      مثل الیوم در آیه مبارکه { الیوم اُحلَ لکمُ الطیباتُ } امروز چیزهای پاکیزه برشما حلال شده است .

      عهد ذهنی
      : این «ال» بر اسمی وارد می شود که مخاطب پیشینه ذهنی مشخصی از آن درذهن دارد مثل الکتاب در آیه مبارکه {ذالک َالکتابُ لاریبَ فیه ِهدًی للمتقینَ} که منظور قرآن است .

      عهد ذکری
      : این «ال» بر اسمی وارد می شود که آن اسم در قسمت قبلی جمله یک بار بصورت نکره ذکر شده و اکنون برای دومین بار از آن یاد می شود که با الف ولام می آید مثل الکتاب در جمله {اشتریتُ کتاباً،فقراتهُ ثم بعت ُالکتاب }

      2- الف ولام جنس که براسم مفرد وارد می شود:

      ·استغراق
      : این نوع «ال» همه افراد جنس خود راشامل می شود به گونه ای که می توان بجای آن از کلمه کل استفاده نمود مثل الف ولام الانسان در{ان الانسان َلفی خسر*الا الذین امنو وعملواالصالحات }
      ·

      بیان حقیقت
      : این نوع «ال» حقیقت و ماهیت جنس را روشن می کند ولی همه افراد جنس خودرا دربر
      نمی گیرد مثل الرجل و المره درعبارت « الرجلُ اصبرُ من المراه»

      ب - الف و لام زائده:


      زائده لازمه
      : همچون «ال» درآغاز برخی از اسمهای موصول که اساساً جز با الف ولام استعمال نمی شوند مثل الذی و الذین

      زائده غیرلازمه
      :همچون «ال» درآغازبرخی از اسمهای علم که گویای معنای واژگانی آنهاست و نقشی در معرفه بودن آنهاندارد مانند الحسن و الحسین

      ج - الف و لام موصول :
      این الف و لام درواقع حرف نیست بلکه اسم موصول است که به معنای «الذی »و هم خانواده های آن به کار می رود و براسمهای فاعل و مفعول وارد می شود مانند «ال» در واژه المسلمین والمسلمات در آیه مبارک {ان المسلمین والمسلمات }که بدین معناست {ان الذین اسلموا واسلمنَ}

      منبع‌ :
      http://arabic-bastak.blogfa.com

      حالا تست(‌ دوستان جواب بدید):

      عین ما فیه جمل اکثر من غیره:

      1)کل شیء فی الحیاه نعمه قد ترشدنا الی صراط المستقیم!

      2)المومن یشاهد نتیجه عمله حین یشتغل به!

      3)یحاسب الله الخلق فی ذلک الیوم لما یرزقهم فی هذا الیوم!

      4)المومن ذو وجه ضاحک وان کانت نفسه باکیه!
      ویرایش توسط mk.meydani : 21 تیر 1392 در ساعت 17:27

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      اگه منظورتون از سوالتون اینه که کدوم معرفه هاش بیشتره میشه گزینه 3 به نظر من
      سوالتون معنی نداره اصن
      زمان نمی ایستد و لحظه ها می روند
      قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
      لطفا با تامل ببینید...

      من دغدغه دارم این روزها درسرزمینی زندگی میکنم که درآن دویدن سهم کسانی است که نمیرسندو رسیدن سهم کسانی است که نمیدوند.


    7. Top | #7
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط angel نمایش پست ها
      اگه منظورتون از سوالتون اینه که کدوم معرفه هاش بیشتره میشه گزینه 3 به نظر من
      سوالتون معنی نداره اصن
      باتشکر ولی این عینا سوال آزمایشی سنجشه!! و یکی از نکاتش فهمیدن معنی سواله
      در ضمن من نگفتم این سوال مربوط به درس 1 باشه. اصلا کجای سوال گفته معرفه؟؟

    8. Top | #8
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mk.meydani نمایش پست ها
      باتشکر ولی این عینا سوال آزمایشی سنجشه!! و یکی از نکاتش فهمیدن معنی سواله
      در ضمن من نگفتم این سوال مربوط به درس 1 باشه. اصلا کجای سوال گفته معرفه؟؟
      معنی سوال اینه: کدوم گزینه تعداد جمله هاش بیشتره؟
      من نزدیک افطار سوالو خوندم مغز کامل تعطیل
      اینه معنیش؟
      زمان نمی ایستد و لحظه ها می روند
      قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
      لطفا با تامل ببینید...

      من دغدغه دارم این روزها درسرزمینی زندگی میکنم که درآن دویدن سهم کسانی است که نمیرسندو رسیدن سهم کسانی است که نمیدوند.


    9. Top | #9

      نمایش مشخصات
      کتاب فوت و فن عربی برای کنکور بخونم کافیه؟
      از انتشارات خیلی سبز

    10. Top | #10
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط angel نمایش پست ها
      معنی سوال اینه: کدوم گزینه تعداد جمله هاش بیشتره؟
      من نزدیک افطار سوالو خوندم مغز کامل تعطیل
      اینه معنیش؟
      بله حالا کدوم گزینه؟؟

    11. Top | #11
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط k1_24 نمایش پست ها
      کتاب فوت و فن عربی برای کنکور بخونم کافیه؟
      از انتشارات خیلی سبز
      فوت وفن کتاب خوبیه. براتون یه پیام فرستادم.
      لطفا اینجا در مورد کتاب صحبت نکنید. باتشکر

    12. Top | #12
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      هیشکی نمی خواد جواب بده؟؟؟ یه بار دیگه تستو میذارم:

      عین ما فیه جمل اکثر من غیره:

      1)کل شیء فی الحیاه نعمه قد ترشدنا الی صراط المستقیم!

      2)المومن یشاهد نتیجه عمله حین یشتغل به!

      3)یحاسب الله الخلق فی ذلک الیوم لما یرزقهم فی هذا الیوم!

      4)المومن ذو وجه ضاحک وان کانت نفسه باکیه!

    13. Top | #13
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mk.meydani نمایش پست ها
      بله حالا کدوم گزینه؟؟
      نخند دهه
      فک کنم گزینه 4 میشه
      نمیدونم بازم
      سوالش یه جوریه
      زمان نمی ایستد و لحظه ها می روند
      قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
      لطفا با تامل ببینید...

      من دغدغه دارم این روزها درسرزمینی زندگی میکنم که درآن دویدن سهم کسانی است که نمیرسندو رسیدن سهم کسانی است که نمیدوند.


    14. Top | #14
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      میشه 2 looooooooool
      جواب تشریحیشو بگو دیگه. D:

    15. Top | #15
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      روز پنجم معرفه ی پنجم: اسم موصول
      ********************************
      انواع موصول: 1- عام 2-خاص

      1-
      موصول خاص: که برای هر شخصی( از نظر عدد و جنس) موصول خاصی به کار می رود
      مفرد مذکر: الذی مفرد مونث: التی
      مثنی مذکر: الذان، الذین مثنی مونث: اللتان، اللتین
      جمع مذکر: الذین جمع مونث: اللاتی(اللواتی)

      نکته: الذین و اللاتی فقط برای جمع انسان هستند و برای
      جمع غیر عاقل از التی استفاده می شود:
      کتب التی...

      نکته: موصول ها مبنی اند به جز
      مثنی که معرب به حروف اند.

      2-
      موصول عام(=مشترک): برای همه ی اشخاص از یک کلمه استفاده می شود البته برای انسان از کلمه ی من( کسی که و...) و برای غیر انسان از کلمه ی ما( چیزی که ) استفاده می شود.

      نکته: انواع من:

      1- اگر اول جمله و به معنی( چه کسی-کیست) باشد،
      اسم استفهام است ونکره: من انت؟

      2- اگر اول جمله و به معنی(هرکس) باشد و بعد از آن دو فعل بیاید،
      اسم شرط است ونکره:
      من یدرس فی هذه المدرسه ینجح.

      3- اگر دو قسم اول نبود، اسم
      موصول است ومعرفه. التلمیذ من یقرأ درسه.

      نکته: انواع ما:

      1- اگر اول جمله و به معنی(چه چیزی-چیست) باشد،
      اسم استفهام است و نکره: ما روحٌ؟

      2- اگر اول جمله و به معنی( هر چه) باشد و بعد از آن دو فعل بیاید،
      اسم شرط است و نکره:
      ما زرعت حصدت

      3-اگر ما به حروف مشبهه( ان - لیت و...) بچسبد مای کافه نامیده می شود و چون
      حرف است نه معرفه است نه نکره( در درس7عربی2 بحث خواهد شد) : انما المومن مودب

      4- اگر بر سر فعل یا اسم بیاید و معنی آنها را منفی کند،
      حرف نفی است. ما ذهب التلمیذ.

      دقت: مای نفی بر سر اسم معنی نیست می دهد:
      ما المال و الاهلون الا ودائع ( مال و خانواده جز امانتها نیست)

      نکته:
      لا فقط بر سر مضارع می آید ولی ما هم بر سر ماضی و هم مضارع.

      5- اگر 4قسم قبلی نبود، اسم موصول است ومعرفه : آمنت بما انزل ربی.

      نکات:

      1- به جمله ی بعد از موصول صله می گویند که نقش نیست.

      2- اگر موصول معنی( که ) بدهد و بعد از معرفه بیاید، صفت است و اگر با همین معنا بعد از نکره بیاید، مضاف الیه است:
      قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون.( الذین= صفت)
      ذق یا علی!‌ هذا جزاء من نسی المساکین. ( من= مضاف الیه)

      3- * الانسان الذی یجتهد ( انسان کسی است که تلاش می کند) => الذی= خبر
      * الانسان الذی یجتهد ینجح ( انسانی که تلاش کند موفق می شود) => الذی= صفت

    صفحه 1 از 4 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن