روز دوممعرفه ی دوم: ضمایر
توضیح:
******************************
ضمیر: کلمه ای است که جانشین اسم می شود.
انواع ضمیر: ضمیر بر دو نوع است: 1.ضمیر منفصل(جدا از کلمه نوشته می شود) 2. ضمیر متّصل
انواع ضمیر منفصل: 1.ضمیر منفصل مرفوعی 2. ضمیر منفصل منصوبی
(1) ضمیر منفصل مرفوعی مثال: هُو- هُما - هِی- أنتُنَّاین ضمایر معمولا ابتدای جمله می آیند و مبتدا هستند برای همین مرفوعی نامیده می شوند هُوَ تلمیذٌ (هُوَ= مبتدا مرفوع)
البته نقش هایی مثل فاعل و... نیز می گیرند. مثال:
فعلیه= ذَهَبَ اِلی المدرسة. (ذهب= فعل وفاعلش= هُو) او به مدرسه رفت
این ضمائر ممکن است در وسط جمله بیایند و مبتدا را از خبر که هردو معرفه باشند ، جدا کنند تا به اشتباه خبر را صفت به حساب نیاوریم که در این صورت ضمیر فصل نامیده می شوند و خبر را با کلمات( حتما - همان) مورد تاکید قرار می دهند. مثل الله هو الصمد( خدا حتما بی نیاز است)
(2) ضمیر منفصل منصوبی مثال: ایّاهُ (اورا) - ایّاهُما ( آن دو را) - ایّاها (اورا)
به این ضمایر منفصل، منصوبی می گویند چون همیشه نقششان مفعول است چرا که در معنا (را) می پذیرند.نکته: این ضمایر اگر قبل از فعل ذکر شوند با قید تأکید (فقط- تنها) ترجمه می شوند. ایّاکَ نعبُدُ = تنهاتورا می پرستیم. ولی اگر بعد از فعل بیایند بدون تاکید معنا می شوند مثل نعبد ایاک= تو را می پرستیم.
انواع ضمایر متّصل: 1. ضمیر متصل فاعلی مرفوعی 2. ضمیر متصل منصوبی ومجروری (ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه)
(1) ضمایر متّصل فاعلی مرفوعی مثل: تذهبیــــــنَ - اِذهبیاین ضمایر متّصل، مرفوعی نام دارند چون فقط وصل به فعل می شوند و فقط نقش فاعل دارند.ذَهَبــا ( ا= فاعل) ذَهَبــوا ( فاعل)
روش یافتن فاعل: 1- ماضی: هرچه بعد از سه حرف اصلی بود به غیر از:1- در صیغه ی 4و5 (ت) ضمیر نیست( تاء تأنیث)
2-صیغه های 1و4 ضمیری به آن نچسبیده است که دراین صورت اگر اسمی نقش فاعل داشت ، فاعل اسم ظاهر و اگر نه فاعل ضمیر مستتر است.
2- مضارع: اولین حرف بعد از سه حرف اصلی به غیر از 5 صیغه ی 1و4و7و13و14 که ازمیان آنها فاعل 7و13و14 واجب الاستتاراست ولی 1و4 مانند مورد 2 در ماضی عمل می کنیم.
3- امر مخاطب: اولین حرف بعد از سه حرف اصلی به غیر از صیغه ی 1.
نکته: اگر فاعل فعل هایی که فاعلشان واجب الاستتار است در جمله بیایند نقش تاکید دارند و فاعل نیستند( این نکته برای تعیین ذوالحال در درس4 عربی3 نیز اهمیت دارد) مثال: نذهب نحن الی المدرسه( نحن: تاکید)
(2) ضمایر متّصل منصوبی و مجروری مثل: هُ - کَ - کُنَّ
این ضمایر سه حالت دارند:(آ) اگر وصل به فعل شوند نقششان مفعول است: ضَرَبَــهُ (ـهُ = مفعول = اورا) (ب) اگر این ضمایر وصل به اسم شوند نقششان مضاف الیه است. کتابَــهُ (ـهُ = مضاف الیه ) معنی: کتابش(ج) اگر متصل به حرف جر شوند نقششان مجرور است. فیــهِ ( فی = جار ، ه = مجرور)
(د) اگر متصل به حروف مشبهه باشند نقششان اسم حروف مشبهه و منصوب است. انک(ک= اسم ان)
** نــکــتــه مهم: اگر ضمیر(ی) به فعل چسبیده بود اگر بین آنها حرف( ن= نون وقایه) آمده باشد، مفعول و در غیر این صورت فاعل است. اکرمنی( ی= مفعول مرا گرامی بدار) اکرمی(ی= فاعل گرامی بدار)
** تــذکــر مــهــم: ضمیر (نا)اگر ضمیر (نا) متصل به فعل ماضی باشد و قبلش ساکن باشد نقش (نا) فاعل است امّا اگر قبلش ساکن نباشد نقش (نا) مفعول است. أمَــرنا (أمَر = فعل ماضی ، نا = فاعل) معنی: ما امر کردیم أمَــرَنا (أمَرَ = فعل ماضی، نا = مفعول) امر کرد ما راأمــرُِنا (أمر= اسم، نا = مضاف الیه) دستورِما
نتیجه:اگر ضمیر (نا) به 14 صیغه ی فعل مضارع، 6 صیغه ی فعل امر متصل باشد نقشش همیشه مفعولاست.
ضمیر (ی) در 14 صیغه فعل ماضی، مفعول است که نون وقایه می گیرد.
ضمیر (ی) در مضارع و امر مفرد مؤنث مخاطب، فاعل است که نون وقایه نمی گیرد.
ضمیر (ی) در بقیه صیغه های مضارع و امر مفعول است که قبل آن نون وقایه هم می آید.
تذکــر: ضمایر هُم - هُما - هُنَّ گاهی متصل می شوند و گاهی منفصل. اگر جدا نوشته شوند منفصل مرفوعی اندو اگر وصل به فعل شوند مفعولندو اگر وصل به اسم شوند مضاف الیه اند و اگر وصل به حرف جر شوند مجرور به حرف جر اند