وقت قضاوت! جامعه ی ما همیشه قضاوت میکند!

[Karegar]

رتبه ش جوری بود ک فقط میتونست آزاد پرستاری بره...

فوریت رو هم نتونست بیاره..آزادرفت...الان ترم آخره...ولی...

ولی بیشترروزارو تهران کارمیکنه..بیشتر کلاسارم میپیچونه...میگفت یکی از استادامون

دوترم پشت اسنادمون بوده...همون ترم دوم ک اومده سر کلاس تارسیده ب اسم من

گفته این ترم پدربزرگم سکته کردو عموم تصادف کردو..خالم فوت کردو...اینارو قبول نمیکنم
.
کل تصادف و فوت هاتون ترم قبل تموم شده...هههههه..الان داره تمومش میکنه ولی کنارش

ب خونوادشم کمک میکنه....درود بر شرفش...

[Karegar]

عد...ازبچگی عادت داشت گلیم خودشو خودش از آب بکشه بیرون....

این اواخرآزاد پرستاری قبول شد....از سختی های دانشگاه میگفت...

میگفت ک با چ سختی و قرض گرفتن از این و اون شهریه هاشو پرداخت کرده...

اینکه چندین بار از طرف دانشگاه بهش اخطار دادن ک شهریه شو نریزه حساب

نمیتونه انتخاب واحدکنه...اینکه مجبورشده چ کارهایی کنه..قانونی و غیر قانونی

ریسک هایی ک حتی وقتی ک تعریف میکرد میترسیدم...بار بردن با نیسان...

مدرک لیسانس جعلی درست کردن برای کارکردن در ی بیمارستان...و...

حتی میگفت بعضی وقتا پیش اومده ک درطول ده روزفقط پونصد تومن پول داشته..

پونصدهزارنه....پونصدتا تک تومنی..اینکه حتی هزینه یحمل و نقلم نداشته

و چ خاری هایی رو ک تحمل نکرده...
الان باتلاش هاش داره دانشگاهشو میگذرونه..البته وضعش بهتر شده...

و سه دانگ ی۴۰۵رو داره...درود بر شرفش..

[Karegar]

عم ...دانشگاه آزادپرستاری میخونه....دانشگاه داره چاه میکنه...الان حدودسه ساله ک برنگشته..

چون پدرنداره ک کمکش کنه...تابستونام میره کارگری...درود برشرفش...

ماهام کارمون شده گلایه های الکی از همه...

سپاس ازسجاد بابت تاپیک خوبش...