خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 345 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 46 به 60 از 76
    1. Top | #46
      کاربر فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      آره واقعا تعجب کردم فکر میکردم چون دانشگاه سطح بالایی هست امکاناتشم زیاده ولی...
      اتفاقا شهرستانا خوابگاهشون عاليه البته نه همشون،اكثرا(70درصدشون)

    2. Top | #47
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      سلام این تاپیک صرفا جهت درد و دل هست و هیچ ارزش دیگری ندارد
      خب داستان زندگی من از اونجایی شروع شد که من بعد کنکور 94 تصمیم گرفتم پشت کنکور بمونم و تا کنکور 95 تلاشم رو کردم تا یه رشته و دانشگاه خوب قبول شمخلاصه به هدفم رسیدم و رشته ی مورد علاقم اونم توی شهر مورد علاقم قبول شدم یعنی داروسازی روزای اول که کلا شاد بودم تا اینکه رفتم ثبت نام و بعدشم آدرس یه خوابگاه رو دادن و گفتن برو اونجا حالا من با توجه به رشته ای که قبول شدم انتظارم از خوابگاه یه خوابگاه دولتی با اتاق 2 نفره و امکانات خوب و ... بود ولی زهی خیال باطلگفتند برای 2 ترم اول باید خوابگاه پردیس بری که اونم نیم ساعت تا دانشگاه فاصله داره منم گفتم خب چاره نیست...رفتم خوابگاه رو ببینم که کاخ تصوراتم فرو ریخت...یه ساختون نسبتا قدیمی به شکل آپارتمان خودشم توی یک سوییت که 10 نفر توش هستن یعنی تصور کن با 10 نفر توی یک وجب جا درس بخونی خودشم طبقه 8 خودشم با امکانات کم یه یخچال کوچولو که فقط بطری آب معدنیم توش جا میشهحلاصه گفتم تا آخر هفته تحمل کنم تا برگردم شهرمون و از والدینم بخوام که یه خوابگاه با شرایط بهتر برام پیدا کنن حلاصه کلی گشتم تا یه خوابگاه خوب پیدا کردم ولی پدر محترم اجازه ندادن این بود شرح حال منباید بسوزم و بسازمحقم نبود با این همه زحمت به اینجا برسم
      میگما بابات خابگاهودیده؟؟؟؟؟؟؟؟
      واسه درس خوندن نمیتونی بری کتابخونه:؟

      جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
      با خويشتن در جنگم
      از خود عبور مي کنم
      تو آن سوي من ايستاده اي
      و لبخند مي زني
      و لبخند تو آن قدر بها دارد
      که به خاطرش از آتش بگذرم
      من طلا خواهم شد
      مي دانم .


    3. Top | #48
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      خونه رو به هیچ وجه اجازه نمیدن خونوادم ولی قرار شد بابام با مسئول خوابگاه حرف بزنه تا یه سوییت کم جمعیت تر برم خودشم ترم بالایی باشن تا زیاد سر و صدا نباشه هم اتاقی شدن با همکلاسی ها اشتباههدرسته یه ساعت راه هست ولی بعضی وقت ها دیروقت کلاس هام تموم میشه و در ضمن توی زمستون که برف میاد ممکنه جاده ها بسته بشن....
      خب واسه سه ماه زمستون یه خونه دانشجویی اجاره میکردم
      البته اینارو واسه یه پسر گفتم
      99درصد خانواده به دخترشون اجازه نمیدن جز خوابگاه جای دیگ برن که دلایلشونم کاملا مشخص و درسته
      در هر صورت امیدوارم مشکلتون حل شه
      خوشا دیدار ما در خواب ...

    4. Top | #49
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sis413 نمایش پست ها


      میگما بابات خابگاهودیده؟؟؟؟؟؟؟؟
      واسه درس خوندن نمیتونی بری کتابخونه:؟
      اگه منظورت خوابگاه فعلیم هست فقط بیرون از ساختمون دیده ولی داخلش رو نه...اتاق مطالعه داره خوابگاهمون ولی شب ها خیلی شلوغ میشه

    5. Top | #50
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      اگه منظورت خوابگاه فعلیم هست فقط بیرون از ساختمون دیده ولی داخلش رو نه...اتاق مطالعه داره خوابگاهمون ولی شب ها خیلی شلوغ میشه
      یه روز که تعطیلی خابگاه هست اگه میشه باباتوببر داخلشم ببینه

      جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
      با خويشتن در جنگم
      از خود عبور مي کنم
      تو آن سوي من ايستاده اي
      و لبخند مي زني
      و لبخند تو آن قدر بها دارد
      که به خاطرش از آتش بگذرم
      من طلا خواهم شد
      مي دانم .


    6. Top | #51
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      مشکل اصلی ما اینکه دوست داریم هرچیزی باب میل ما باشه و برای همین هم هیچ وقت قانع وراضی نیستیم.

      خیلی ها فکر میکنن باید اتاق خودشون کپی کنن و بیارن دانشگاه. دانشگاه ها حداقل ترین امکانات رو در اختیار دانشجو میزارن. همین

      تنها شما درس نمیخونی و تنها شما هم خوابگاه نمیرید. این مشکلات هست و خواهد بود.

      آدم‌ها ، اول جوان‌ها را باوجود این‌که هم‌دیگر را دوست ندارند ، به‌عقد ِ هم درمی‌آورند و بعد از این‌که آن‌ها نمی‌توانند یکدیگر را تحمل کنند ،
      تعجب می‌کنند ...
      آخر چطور می‌توان با کسی زندگی کرد بدون این‌که عاشق‌اش بود ؟

      لئو تولستوی


    7. Top | #52
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      من فقط دارو قبول بشم همون دانشگاهی که میخوام

      به قران قسم خابگاه هم ندادن ندادن تو پارک میخابم اصلا کارتن خوابی میکنم...اصلا تو جوب میخابم

      شایدم رفتم مسافرخونه بلبل تو فیلم مدینه میداد خیلی ارزون بود!

      خلاصه کلام اینکه ناشکری نکن

    8. Top | #53
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      دو سه ماه دیگه امتحانات شروع میشه خیلی سخته و نمیتونم زیاد اونجا درس بخونم البته مثل اینکه بقیه دوستام مشکل زیادی ندارن و من اینطوری شدم
      مگه سالن مطالعه نداره؟؟

    9. Top | #54
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      خوبه اتاقای 12 و 16 نفری رو ندیدی پس
      سعی کنید کم کم عادت کنید
      HA SIN YA NON

    10. Top | #55
      کاربر فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط zagheh نمایش پست ها
      خوبه اتاقای 12 و 16 نفری رو ندیدی پس
      سعی کنید کم کم عادت کنید
      ما كه تو مدرسه نمونه بوديم يه خوابگاه داشت ٣٢ نفري تا چشم كار ميكرد تخت بود ....



      خدايي جونم به طاقتشون
      گيسوان تو شبيه اند به شب اما نه

      شب كه اينقدر نبايد به درازا بكشد !


      اینجام همیشه

    11. Top | #56
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      ترم پیش یعنی ترم1 تو یه خوابگاه نسبتا بد بودم و تو یه اتاق 8 نفره

      هر 8 نفرمون هم از یه جای کشور بودیم یکی از اهواز یکی از مهاباد یکی از پیرانشهر و....

      رشته هامون هم کاملا متفاوت بود و به غیر از دو نفر بقیه کشاورزی بودن و شب ها هم دیر میخوابیدن و چون رشته اشون درست حسابی نبود کلا درس تعطیل و خلاصه وضعیت خیلی بد بود و من همه ی آخر هفته ها بر می گشتم شهرمون ...

      ولی این ترم خدا رو شکر رفتم یه خوابگاه بهتر و از قبل با دوستان هماهنگ کردیم و یه اتاق گرفتیم یه اتاق 6 نفره و 3 نفرمون هم استانی و هم رشته ای هستیم و با 3 نفر دیگه هم هم زبون هستیم و اون ها هم بچه های خوبی هستن و یکیشون برقه یکی هم صنایع یکی هم شیمی کاربردی ...
      ﺧﻂﺮﻧﺎﻙﺗﺮﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺑﺸﺮ, اﻧﺴﺎﻧﻲﺳﺖ ﻛﻪ اﻋﺘﻘﺎﺩﺵ ﺯﻳﺎﺩ و ﻓﻬﻤﺶ ﻛﻢ اﺳﺖ!

      آنتوان چخوف

      ویرایش توسط Maestro Arman : 28 اسفند 1395 در ساعت 01:57

    12. Top | #57
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      خوابگاه
      منم با خوابگاه همچین مشکلی دارم.
      ۱۲ نفر توی سوییت حالا این مشکل نیست مشکل نفهمیدن حرف همدیگه هس.
      فاصله ام تا دانشگاه بیش از ۱۰۰۰ کیلومتره تنها کاری که تونستم کنم این هستش که بیش تر وقتم رو میرم کتابخونه.فقط زمان شام پیش بچه ها میرم.
      اما به هر حال امیدوارم که شما و همه ی بچه هایی که خوابگاه هستن به اون شرایطی که دوست دارن برسن.
      وقتی میبینید نمیشه شرایط رو تغییر بدید سعی کنید خودتون رو وفق بدید وگرنه خیلی سخت میگذره براتون تجربه اینو ثابت کرد.

      Sent from my SM-N920C using Tapatalk

    13. Top | #58
      کاربر باسابقه

      Daghon
      نمایش مشخصات
      من تو اتاقم دو نفر دیگه هستن .... ولی خب من تخت ندارم

      این دوستمون راست میگن بیشتر برید کتابخونه و فقط موقع خواب بیاید اتاق

      اگرم هم اتاقیاتون ترم بالایی هستن. اصلا نترسید اولش زیادی جو میدن و میترسوننتون ولی بعدش شدیدا باهاتون رفیق میشن

      فقط یذره هم اقتدار نه گفتن رو داشته باشید وگرنه هم به راحتی بهتون زور میگن و هم مسائل دیگه رخ میده
      گفتم دوستت دارم
      .

      و همه چیز فرو ریخت
      .

      چون جان دادن دسته گنجشک‌ها
      .

      در بی قراری درخت زیر دستان صاعقه
      .
      👤یحیی صفی آریان



    14. Top | #59
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Maestro Arman نمایش پست ها
      ترم پیش یعنی ترم1 تو یه خوابگاه نسبتا بد بودم و تو یه اتاق 8 نفره

      هر 8 نفرمون هم از یه جای کشور بودیم یکی از اهواز یکی از مهاباد یکی از پیرانشهر و....

      رشته هامون هم کاملا متفاوت بود و به غیر از دو نفر بقیه کشاورزی بودن و شب ها هم دیر میخوابیدن و چون رشته اشون درست حسابی نبود کلا درس تعطیل و خلاصه وضعیت خیلی بد بود و من همه ی آخر هفته ها بر می گشتم شهرمون ...

      ولی این ترم خدا رو شکر رفتم یه خوابگاه بهتر و از قبل با دوستان هماهنگ کردیم و یه اتاق گرفتیم یه اتاق 6 نفره و 3 نفرمون هم استانی و هم رشته ای هستیم و با 3 نفر دیگه هم هم زبون هستیم و اون ها هم بچه های خوبی هستن و یکیشون برقه یکی هم صنایع یکی هم شیمی کاربردی ...
      این پست رو چهار سال پیش زدم چه زود گذشت.
      بعید میدونستم این فروم هنوز سرپا باشه
      خب خوابگاه برای من در کارشناسی تموم شد.
      ﺧﻂﺮﻧﺎﻙﺗﺮﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺑﺸﺮ, اﻧﺴﺎﻧﻲﺳﺖ ﻛﻪ اﻋﺘﻘﺎﺩﺵ ﺯﻳﺎﺩ و ﻓﻬﻤﺶ ﻛﻢ اﺳﺖ!

      آنتوان چخوف


    15. Top | #60
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hellish نمایش پست ها
      من فقط دارو قبول بشم همون دانشگاهی که میخوام

      به قران قسم خابگاه هم ندادن ندادن تو پارک میخابم اصلا کارتن خوابی میکنم...اصلا تو جوب میخابم

      شایدم رفتم مسافرخونه بلبل تو فیلم مدینه میداد خیلی ارزون بود!

      خلاصه کلام اینکه ناشکری نکن
      هخخخ این هم فاز منه
      ما نبینیم کسی را که نبیند ما را
      مرده دانیم کسی را که نبیند ما را

    صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 345 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 9
      آخرين نوشته: 22 دی 1396, 10:12
    2. ???درخواست راهنمایی برای «امتحانات نهایی سوم» - معرفی کتاب؟؟؟
      توسط Sleeplife در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 10
      آخرين نوشته: 18 شهریور 1395, 09:04
    3. dvd های عربی و قرابت معنایی .::: ونوس :::.
      توسط dadash در انجمن منابع دروس عمومی
      پاسخ: 5
      آخرين نوشته: 22 شهریور 1394, 23:02
    4. هشدارهایی به کنکوری های 95 در مورد قبولی های سختگیرانه کنکور94
      توسط afshar در انجمن رتبه مورد نیاز قبولی در رشته و دانشگاه
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 22 شهریور 1394, 08:54
    5. dvd بخرم نخرم؟؟!!! بچه هایی ک دارید لطفا راهنمایی
      توسط طراوت در انجمن فیلمهای کمک آموزشی
      پاسخ: 12
      آخرين نوشته: 18 اردیبهشت 1393, 20:22



    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن