خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 6 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 76
    1. Top | #31
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      از نظرات همتون ممنونم فقط ازتون خواهش میکنم از ته دلتون واسم دعا کنین مشکلم حل بشه باور کنین صبح تا شب کارم شده غصه خوردن و استرسخدایا به دل شکسته ی من هم نگاه کن
      بیخیال بابا! هروز بخوای‌حرص بخوری که نمیشه!هرچی سخت بگیری بدتره! ریلکس! به چیزایی خوبی که میتونی از اینجا یاد بگیری فکر کنی!

    2. Top | #32
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط alisun نمایش پست ها
      بیخیال بابا! هروز بخواحرص بخوری که نمیشه!هرچی سخت بگیری بدتره! ریلکس! به چیزایی خوبی که میتونی از اینجا یاد بگیری فکر کن!
      خیلی سخته ولی خب تصمیم گرفتم وانمود کنم بهم سخت نمیگذره

    3. Top | #33
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      خیلی سخته ولی خب تصمیم گرفتم وانمود کنم بهم سخت نمیگذره
      عاقلانه ترین راهه! ۱۰۰% واس کنکور خیلی سختی کشیدی حداقل بعدش به چیزایی خوبی که تجربه میکنی فکر کن!

    4. Top | #34
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      خیلی سخته ولی خب تصمیم گرفتم وانمود کنم بهم سخت نمیگذره
      وانمود چرا خواهر من ؟!
      واقعا لذت ببر از زندگی،بهترین و شیرین ترین خاطرات از سختی هایی هستن که نتیجه میدن
      اگه تا الان اینو نفهمیدی بعدا میفهمی که دیگه دیره،اونوقت به خودت میگی ای دل غافل چرا اینقد به خودم سخت گرفتم ؟
      اگه بخوای ساز مخالف بزنی با فضای اطراف فقط زندگیت و به کام خودت تلخ میکنی

      موفق باشین


      خوشا دیدار ما در خواب ...

    5. Top | #35
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      مشکل اصلی بابام هست اگه بذاره خوابگاهم رو عوض کنم مشکلم حل میشه بیچاره ما دخترها که هیچوقت اختیار خودمون رو نداریمهر طور شده این خوابگاه لعنتی رو تحمل میکنم ولی هیچوقت پدرم رو نمیبخشم
      اینجا رو باهات موافق نیستم اصلا! مسئله دختر یا پسر بودن نیست یه چیزایی هست که ما به خاطر سنمون تجربه کافی نداریم! مطمئن باش بابات دلیل خوبی براش داشته! قبول کن بالاخره دختر که شهر دور میره حساسیتش بیشتره!

    6. Top | #36
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      مشکل اصلی بابام هست اگه بذاره خوابگاهم رو عوض کنم مشکلم حل میشه بیچاره ما دخترها که هیچوقت اختیار خودمون رو نداریمهر طور شده این خوابگاه لعنتی رو تحمل میکنم ولی هیچوقت پدرم رو نمیبخشم
      با پدرتون هم بشینین منطقی صحبت کنین به مادرتون هم بگین هی تو گوشش بخونه (اینکارو مادرا خوب بلدن)
      شاید درست شد
      خوشا دیدار ما در خواب ...

    7. Top | #37
      کاربر انجمن

      Halam-Bade
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      شهر دوری هم نیست کلا یه ساعت فاصله داره در ضمن اتفاقا خوابگاهی که دوست دارم برم خیلی نزدیک دانشگاهمون هست و از خوابگاه فعلیم بهتره
      واای.خوش به حالت که اینقدر به خانوادت نزدیکی
      من از شهر خودمون ۹۰۰ کیلومتر فاصله دارم.از دلتنگی دارم نابود میشم

    8. Top | #38
      کاربر نیمه فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      چه شرایط آشنایی
      من هم پزشکی زنجان می خونم.ما رو هم فرستادن خوابگاه پردیس
      بذار یه توصیف لطیف بکنم...
      یه سوییته.18 نفر توشیم. یک آشپزخونه که فقط دو نفر توش جا میشن.یک حموم و دستشویی که تو همن.یعنی اگه یکی بره حموم تو نمی تونی بری دستشویی
      من که برنامه ام اینه تا ساعت 6 کتابخونه باشم اما بعدش مجبورم بیام خوابگاه چون شیش و نیم شام میدن.
      وااای چه شام هایی...افتتضاح..من کلا باتکنولوژی نودل پیش می رم و بیسکویت
      اما قسمت جالب ماجرا هزینه خوابگاهه.ترمی یک میلیون و صد و البته که چک ترم بعد رو هم گرفتن که نتونی در بری
      اما به جاش اتاق هامون اونقدر بزرگه که... در این حد که اگه یک نفر داره لباسشو در میاره بقیه باید برن رو تخت هاشون. دو نفر نمی تونن از کنار هم رد بشن
      ویرایش توسط zizo : 30 مهر 1395 در ساعت 14:38

    9. Top | #39
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      شهر دوری هم نیست کلا یه ساعت فاصله داره در ضمن اتفاقا خوابگاهی که دوست دارم برم خیلی نزدیک دانشگاهمون هست و از خوابگاه فعلیم بهتره
      اوکی! منطق حکم‌‌ میکنه بابات حتما باید یه دلیلی برای اینکارش داشته باشه! خودت نمیتونی بپرسی از مامانت کمک بگیر!

    10. Top | #40
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط zizo نمایش پست ها
      چه شرایط آشنایی
      من هم پزشکی زنجان می خونم.ما رو هم فرستادن خوابگاه پردیس
      بذار یه توصیف لطیف بکنم...
      یه سوییته.18 نفر توشیم. یک آشپزخونه که فقط دو نفر توش جا میشن.یک حموم و دستشویی که تو همن.یعنی اگه یکی بره حموم تو نمی تونی بری دستشویی
      من که برنامه ام اینه تا ساعت 6 کتابخونه باشم اما بعدش مجبورم بیام خوابگاه چون شیش و نیم شام میدن.
      وااای چه شام هایی...افتتضاح..من کلا باتکنولوژی نودل پیش می رم و بیسکویت
      اما قسمت جالب ماجرا هزینه خوابگاهه.ترمی یک میلیون و صد و البته که چک ترم بعد رو هم گرفتن که نتونی در بری
      اما به جاش اتاق هامون اونقدر بزرگه که... در این حد که اگه یک نفر داره لباسشو در میاره بقیه باید برن رو تخت هاشون. دو نفر نمی تونن از کنار هم رد بشن
      پردیس بیشتر دانشگاه ها هم گرونن هم بدون امکانات!
      ولی خدا بهت صبر بده!

    11. Top | #41
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      دارم چمدونم رو می بیندم تا فردا صبح دوباره برگردم به اون خوابگاه کوفتیاز بغض دارم خفه میشم........

    12. Top | #42
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      وای چه شرایطی ما حتی آشپزخونه هم نداریم اتاقمون پنجره هم نداره و تاریکه ولی غذاهاشونو دوست دارم ....از ما هم یک میلیون پول گرفتن
      ناموسا یه توووووووووووووووووووووووو من ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
      شما حیف دخترین اگه من بودم چهار نفری جمع میشدیم یه خونه کوچیک اجاره میکردیم
      پول پیششم شریکی میدادیم ماهی هر نفر تقریبا 100 تومن ! حدودا میشه ترمی400 اصن 500 -_-
      دوست من کردستان رفت ترمی 500 بود خودگردان هاش اونم 6 نفری یا 8 بود فک کنم
      اصن اگه یه ساعت راهه صبح میرفتم عصر بر میگشتم
      یه تومن اونم با این امکانات -_-
      سر گردنه ست انگار ، دولتم اسلامیه !!!!!!!
      خوشا دیدار ما در خواب ...

    13. Top | #43
      کاربر فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      خونه رو به هیچ وجه اجازه نمیدن خونوادم ولی قرار شد بابام با مسئول خوابگاه حرف بزنه تا یه سوییت کم جمعیت تر برم خودشم ترم بالایی باشن تا زیاد سر و صدا نباشه هم اتاقی شدن با همکلاسی ها اشتباههدرسته یه ساعت راه هست ولی بعضی وقت ها دیروقت کلاس هام تموم میشه و در ضمن توی زمستون که برف میاد ممکنه جاده ها بسته بشن....
      بگو تبريز قبول شدم ديگه!!!

    14. Top | #44
      کاربر فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط doctor Hastii نمایش پست ها
      خخخخ دیگه لو رفتمآره تبریز قبولیدم
      حال كردي انصافا

    15. Top | #45
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط satar98 نمایش پست ها
      حال كردي انصافا
      آره واقعا تعجب کردم فکر میکردم چون دانشگاه سطح بالایی هست امکاناتشم زیاده ولی...

    صفحه 3 از 6 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 9
      آخرين نوشته: 22 دی 1396, 10:12
    2. ???درخواست راهنمایی برای «امتحانات نهایی سوم» - معرفی کتاب؟؟؟
      توسط Sleeplife در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 10
      آخرين نوشته: 18 شهریور 1395, 09:04
    3. dvd های عربی و قرابت معنایی .::: ونوس :::.
      توسط dadash در انجمن منابع دروس عمومی
      پاسخ: 5
      آخرين نوشته: 22 شهریور 1394, 23:02
    4. هشدارهایی به کنکوری های 95 در مورد قبولی های سختگیرانه کنکور94
      توسط afshar در انجمن رتبه مورد نیاز قبولی در رشته و دانشگاه
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 22 شهریور 1394, 08:54
    5. dvd بخرم نخرم؟؟!!! بچه هایی ک دارید لطفا راهنمایی
      توسط طراوت در انجمن فیلمهای کمک آموزشی
      پاسخ: 12
      آخرين نوشته: 18 اردیبهشت 1393, 20:22



    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن