خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 19
    1. Top | #1
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات

      اتفاقات خنده دار روزانه:))

      احساس میکنم زیادی فضا منفی شده


      دلیل اولین لبخندی که امروز زدی چی بود؟؟

      امروز چند بار خندیدی؟؟؟
      به چی خندیدی؟؟



      بگو مام بخندیم




    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نگار!!!!! چ تاپیک خوبی

      ******************************

      اولین لبخند : امروز صب داداش سه سالم به مامانم گفته من آجی رو خیلی دوس دارم ♥

      منم خیلی ذوق کردم

      دومین خنده م به خاطر سوتی منو داداشم ک فعلا منتظریم تا گندش در بیاد

      *************

      y6.jpg
      + با کوچیکترین اتفاق خوشحال باش و بخند.... : )))


      هیچ چیز غیرممکن (impossible) نیست، خود کلمه هم دارد می گوید: "من ممکن ام" (I’m possible!)
      (آدری هپبورن)

      ویرایش توسط Dr fatima97 : 15 مهر 1395 در ساعت 22:00

    3. Top | #3
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      زیاد خندیدم ولی هیچ کدومشو نمیشه گفت

    4. Top | #4
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mr.hossein99 نمایش پست ها
      زیاد خندیدم ولی هیچ کدومشو نمیشه گفت
      من همین الان خندیدم به این

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط negar~ نمایش پست ها
      من همین الان خندیدم به این
      امتیاز داده بودی از طریق ایمیل فهمیدم اومدم سر بزنم ببینم چه خبره

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      خنده...
      تاپیک خوبیه ممنون از نگار خانوم
      متاسفانه امروز موردی خاصی پیش نیومده
      .
      .
      .
      .
      به مشکلات بخندیم مثل
      خنده ی این آقا..

      rrr.gif

      همیشه شاد باشید

      من میرم که اثبات کنم
      کنکور جلوی من
      مثل
      مورچه جلوی هالکه!



    7. Top | #7
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      رفتیم مغازه یه چیزی بخریم
      بابام از فروشنده پرسید بین این و اون کدوم یکی بهتره؟؟

      فروشنده گفت : خوب و بد و ولش کن . بگو رئیس چی دستور داده .. همون خوبه

    8. Top | #8
      کاربر فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      خندم به این بود:

      طرف زن بود !!! : )

      #ابتکار_دست

      خداییش خ ملت بیکاری هستیم

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      Mashkok
      نمایش مشخصات
      خنده ام به این بود که با دوستام امروز رفتیم کافه
      کلا رو هم رفته 80 تومن پول داشتیم
      بعد که خواستیم پولو حساب کنیم پسره گفت میشه115 تومن
      خلاصه اونجا بود دوستان که مرگا پیش روم دیدم
      چرا؟؟
      چون اونا 7 پسر بودن ما 3 تا دختر پسشون بر نمیومدیم
      تا صبح اونجا ظرف شستیم
      .
      .
      .
      .
      نه بابا همچین دوستم پسر رو خر کرد باید میومدین میدیدین

      کد:
      اطمینان دارم یه روز خوب میاد


    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      عکسی در تلگرام مشاهده نمودم و مرا کرد پاره از خنده

      photo_2016-10-07_02-12-56.jpg

      هرروزی که بهترازروزهای قبلت باشه،تکه ای ازپازل رویاهای توست که سرجاش قرار میگیره، سعی کن هرروز بهترازروزقبل باشی تاپازل رویاهات روهرچه سریعتر کامل کنی

      Sina
      CEO of Iramrich

      by the way here's my channel : @MrRich


    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      این اتفاق مُربوط به دیروزه

      که مامان بُزرگم توی خونه راه دشویی رو گُم کرده بود

      انگاری عین فیلما توی این خونه هایی اومده بود که هف-هش -ده -پونزده-بیس تا دشویی دارن

      یکی دشویی هستش اونم مسیر کاملا مستقیم و واضح


      سن که میره بالا...آلزایمر میاد دست بوسی

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh-zahra نمایش پست ها
      این اتفاق مُربوط به دیروزه

      که مامان بُزرگم توی خونه راه دشویی رو گُم کرده بود

      انگاری عین فیلما توی این خونه هایی اومده بود که هف-هش -ده -پونزده-بیس تا دشویی دارن

      یکی دشویی هستش اونم مسیر کاملا مستقیم و واضح


      سن که میره بالا...آلزایمر میاد دست بوسی

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      من کلا توی زندگیم اتفاق خنده داره نمیوفته

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      دیروز رفته بودیم بیرون پسرعموم همراهمون بود(هنوز دوسالش نشده)
      داداشم گفت: سپهر جار بیتا بزه(سپهربیتارو صدابزن)
      بلند جلو مردم داد میزد:بیتا لوووووووووووس،بره لووووووووووس
      آبروموبرد

      جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
      با خويشتن در جنگم
      از خود عبور مي کنم
      تو آن سوي من ايستاده اي
      و لبخند مي زني
      و لبخند تو آن قدر بها دارد
      که به خاطرش از آتش بگذرم
      من طلا خواهم شد
      مي دانم .


    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      برای یک سال پیشه این موضوع ولی میگم...

      با مامانم اینا رفته بودیم خرید جهیزیه عمم سرویس اشپزخونه اش

      موقع برگشت سوار تاکسی شدیم

      رفتم پولو بدم گفتم دستم به راننده نخوره پولو گذاشتم تو ملاقه دادم جلو

      پیاده شدیم رفتم بقیه پولو بگیرم...

      دیدم نامرد پولو گذاشت لای انبردست داد بهم


      ملت فهیمی داریم
      ویرایش توسط Hellish : 17 مهر 1395 در ساعت 18:14 دلیل: اشکالات جزئی...

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن