نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
خیلی ممنون
1-اره ضفحه اول گفتم مثلا بعضی مواقع اخر شب ها که دیگه نمیتونستم درس بخونم میرفتم بیرون با دوستان و هر جمعه ایی که ازمون داشتم کلا درس نمیخوندم و تو وقتهای استراحت نت هم میومدم
2-معمولا اخر هر فصل یا مبحتی یه ازمون کلی مربوط به اون فصلو میزدم یا مثلا تستای که خودم علامت زده بودم میزدم
3-من دومین سالم بود...اونایی که کنکورو تجربه کردن میدونم اگه نتیجه ات خوب نباشه وقتی میخوای به خانواده ات که یک سال برات تلاش کردن بگی چه حسی داره.... انگیره ام فقط جبران زحمات اونها بود که باعث میشهخودم خیلی خوشحال باشم
4-اینترنت رو باید محدود کرد و استفاده های خیلی مفید میشه ازش کرد ... دنبال اخبار مربوط به حاشیه کنکور نباشی هر خبر مهمی باشه خود سازمان سنجش از اخبار تلوزیون اعلام میکنه و دوری از برخی دوستان
خواهش میکنم
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
سلام محمد جان تبریک میگم
ان شالله همیشه موفق باشییی
داداش میشه بگی تو این سال چه کار هایی کردی که موفق شدی ؟؟؟؟(در واقع همون عامل اصلی موفقیت)
چیزایی که فکر میکنی خیلی مهم هستن و انجامشون دادی...
مچکر
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
سلام
میشه شیوه زدن تست های درک مطلب عربی
و ریدینگ زبان چطور سرعتی میزدید از کتاب یا جزوه خاصی استفاده می کردید؟
گرامر های کلوز و گرامر زبان از روی چی خوندید
آرایه رو چی کار میکردید؟ زبان فارسی ؟
مقاطع مخروطی هم رسیدن جواب بدین
ژنتیک رو جواب دادین
شیمی چطور محاسباتتون قوی شد
فیزیک فرمول بیشتر مسلط بودین یا تیپ تستی
ممنون میشم جواب بدین
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)