LinkBack URL
About LinkBacks
الان اقای بابایی تو کارنامه کنکورشون نمرات ترمیم رو نوشته یا همون نمرات قبل نهایی !!! با اینکه هر چند تاثیری نداشته ولی اگه میشه بگین ممنون میشم
الان اقای بابایی تو کارنامه کنکورشون نمرات ترمیم رو نوشته یا همون نمرات قبل نهایی !!! با اینکه هر چند تاثیری نداشته ولی اگه میشه بگین ممنون میشم
تبریک دوست عزیز
چند سوال داشتم که ممنون میشم پاسخ بدید :
1. تفریح هم برای خودتون در نظر گرفته بودید ؟ در چه زمان هایی و چطوری ؟
2. بیشتر چه روزهایی رو برای مرور انتخاب میکردید ؟ آخر هفته ها ؟ ( منظورم در بازه تابستونِ)
3. با چه انگیزه ای پیش میرفتید ؟ صرفا هدف داشتن، این ادامه و استمرار مطالعه روزانه با ساعت و کیفیت بالا ی شما شده ؟ یا عامل دیگه ای هم علاوه برش بوده ؟
4. سال کنکور چطور میشه از حاشیه ها دور بود ؟ شما برای انجام این امر چه کارهایی کردید؟
ممنونم
Dear GOD
Thank you for
Everything
فقط میتونم بگم ایول!!!
راستی اون سوالایی که شک داشتی دقیقا منم شک داشتم ولی اونارو همگی درست زدم.
افرین ادامه بده........gif "Yahoo (8)")
همه میخواهند بشریت را عوض کنند دریغ_ا که هیچکس در این اندیشه نیست که
خود را عوض کند.
لِو تولستوی
تبریک محمد جان ان شا الله همیشه تو هر مرحله ای از زندگیت موفقیت های چشم گیری ب دست بیاری!!
در مورد درس ریاضی و فیزیک ک در عرض یکسال کلی ارتقا سطح داشتی توضیح بده ؟
چیکار کردی ؟
پای دوست داشتنت ایستاده‌ام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
خیلی ممنون
نوشته اصلی توسط politician
زیست درسیه که باید به هر بخشش از جنبه های مختلف نگاه کرد واسه همین نباید در مورد منابع یک بعدی بود اگه فقط ازمونای اموزشی رو مبزنی سعی کن ازمون های مختلف مثل ماز و قلمچی و ... رو بزنی نه فقط روی یک ازمون کار کنی و کنکور 95 و 94 هم خوب تحلیل کن که نحوه خوندن کتابو بفهمی....موفقیت بستگی به خودت و تلاشت داره نه منابع ات که ایشالا موفق میشی
تنها فیلمی که یادم میاد امسال دیدم جمع بندی زیست اقای کرامت بود که کانون گذاشت
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
محمد دادا دقیقا کجایی....بیا ی بوس بده به ما...اقا ما که احتمالا بیاییم ایران انشالله اونجا شیرینیه رو میام در دانشگاه تهران ازت میگیریم....اقا واقعا تبریک میکم..انشالله مراحل بالاتر موفقیت های چشم گیر تر
ممنون
تعهدی در میومدم که خودم نزدم
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
سلام ...خیلی ممنون
خودم فکر میکنم بخاطر این بود که امسال دنبال راه های تستی نرفتم و با همون راه های عادی تستای بیشتری زدم........تستاش از اسون به سخت چیده شده و سوالاش عالی و غیر تکراریه...الگو شنیدم همه تستاش سطح بالاست و واسه هر سطحی مناسب نیست......نه نداشتم
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
سلام خیلی ممنون
والا طبق برنامه قلمچی هر هفته برنامه روزانه میریختم مثلا ازمون بعد قرار بود فصل مشتق ریاضی سوال بیاد اون فصلو تو چن روز تقسیم میکردم و تیکه تیکه میخوندم و تست زیاد میزدم و یکی دو روز هم واسه مرور و تست زماندار از اون مبحث میزاشتم...بقیه درس ها هم همین طور
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
ببخشيد ميشه يكم بيشتر درمورد رياضي تون توضيح بديد خيلي خيلي خيلي ممنون ميشم. ممنون وباز هم تبريك😇
سلام خیلی ممنونم
والا چیز خاضی نمونده بگم...برای درصد بالا تو ریاضی باید تستای خیلییی زیاد کار بشه تا سرعت بالا بره و با ایده مختلف اشنا بشی...من خودم تموم تستای خیلی سبز+تستای نشاندار iq رو زدم
لطف داری
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
نمرات قبلی رو زده ...هر چند اگه نمرات ترمیمی هم بود باز هم تاثیر نداشت و تموم وقتی که برای ترمیم گذاشتیم هدر رفت
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این پا و آن پا میکرد..نانوا به او گفت:چرا انقدر نگرانی؟؟
گفت : گوسفندانم را رها کرده ام و آمده ام نان بخرم ، میترسم گرگ ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت : چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده ای؟
گفت :سپرده ام اما او خدای "گرگها" هم هست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)
پاسخ با نقل قول.gif "Yahoo (45)")
.gif "Yahoo (4)")
.gif "Yahoo (3)")
.gif "Y (467)")
