چ کاریه؟
همون خرخون خودمون که از نرد قشنگ تره... هم شیکه هم خودمونی..والا
چیکار به این حاشیه ها دارین؟
بچسبین ب درس..همین
مهم نیست زندگی منو به کجا میبره... همیشه منو با یه لبخند پیدا میکنی..
مشکل ما اینه : کسایی که کتب مارو مینویسن حاضر نیستن بچه های خودشون اونارو بخونن !
وقتی توی یه کتاب 2 صفحش ، داره 2 موضوع رو میرسونه یعنی یه جاش میلنگه !
در ضمن اگر به درس خوندنه ، مطمئن باش ایران بهترین درس خونا رو داره در وادی کنکور چون تو هیچ کشوری برای اینکه بتونی یه رشته ای مثل پزشکی رو تجربه کنی ، نیاز به روزی 14 ساعت مطالعه نیست !
ببین پسر
خدا حقمو میگیره
خیالت راحت !
چند وقت پیش یه جمله ای توی یکی از کانالهای مشاورره ای دیدم که خیلی خوب بود و وصف حال اکثر ماست
آدمای با استعداد زیادی هستن که میخوان سخت کار کنن
ولی یه مشت آدم کودن بی استعداد که سخت تر کار میکنن
از اونا پیشی میگیرن!!
نرد بودن یا خر خون بودن یا تک بعدی بودن یا هر کوفت دیگه ای که میخواهید اسمشو بزارید خیلی هم خوبه!!
اتفاقا هوش اصلیرو این ادم به نظر شما کودن داره ما دونوع هوش داریم هوش معمولی یا همون iq و هوش هیجانی یا eq .هوش هیجانی توانایی درست تصمیم گرفتن تو لحظات مهم زندگی رو بهت میده . که تجربه ثابت کرده هوش هیجانی تو لحظات مهم خیلی سرنوشت ساز تر اونیکیه که روش مانور میدن! این مشاورا هم برای اینکه حرف خودشون رو به کرسی بنشونن هر چرتی از خودشون درمیارن...متاسفانه
فکر کنم این به این خاطره ک افراد به اصطلاح Nerd که شما بهشون اشاره کردین آزادانه درس میخونن یا حداقل آزادیشون توی درس خوندن از ما بیشتره
اجباری درسی رو نمیخونن که توش مهارتی ندارن اجباری وارد رشته ای نمیشن که بهش علاقه ای ندارن اجباری استعدادهاشون رو سرکوب نمیکنن
ولی اینجا...
برای تامین آینده ات، شغلت، درآمدت، نگاه اجتماعی مردم و ...و ... و ...
باید درس بخونی
ببخشید ولی یکی از راحت ترین راه هاش (در عین حال سخت ترینش!) اینه که درس بخونی...
حالا یا بهش علاقه داری و به ندرت علاقمند میشی
یا در عین اینکه ازش بدت میاد مجبووووری بخونیش
و یا کلاااا میذاریش کنار.
والا یکی از اشناهای ما nerd هست
وقتی مامانش رفته شهری که اون داره تحصیل میکنه توی خونه راهش نداده و گفته برو وقتمو میگیری.درصورتی که مامانش رفته بود خونه رو براش تمیز کنه.
با خواهرش توی یه شهرن ولی خواهرش ازش جدا شده رفته خوابگاه.
تو خوابگاه هیشکی باهاش نمیساخته بابلش براش خونه گرفته تنهایی زندکی میکنه.دخترم هست.
باباش اخر هفته با جنگ و دعوا میبرش تفریح نمیخاد بره
فردای روزی که کنکور داده نشسته کتابای پزشکی رو خونده و به شدت تک بعدیه
باباش میگه هیشکی نمیتونه باهاش ازدواج کنه.فقط میخاد بخونه.
سختن ایتجور ادمایی
باباش میگفت از دستش خسته شدم
ویرایش توسط NilouMH : 17 آبان 1395 در ساعت 18:09
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)