خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 9 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 126

    موضوع: !!!! شعر!!! (...)

    1. Top | #1
      کاربر فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات

      !!!! شعر!!! (...)

      سلام مجدد ! توضيحاتي هست كه بايد ارائه كنم ! اولا كه باعث افتخار منه كه شما نظراتاتون رو بگيد و حتما حتما حتما عيب و ايراداي شعرم رو بگيد دوما ودع ( همون وديعه است كه به ضرورت شعري اينجوري شده ! ) و يكي ديگه هم در يكي از ابيات موقوف المعاني به كاما كه علامتش هست دقت بنماييد سه )سعي كردم اهنگو تقطيع هاي هجايي رو با اينكه چيزي نميدونم ازشون بهتر كنم !

      .
      .
      .
      (......)
      سنگ صبور من بُدي حال كه را صدا زنم !


      عشق وغرورمن بُدي با چه اميد دعا كنم !



      هر چه روم ز ياد تو بيش كنم هواي تو!


      اه چه سخت ميگذرد روز من و فراق تو!


      در گذري درگذرم در گذران زندگي


      در سخني سخنورم در سخنان بندگي،



      كز پي پايان رهش ميدوم اندر طلبش


      يار كند سر ودعه اش ميدهم اندر طلبش



      حمد من و ناس مني عطر گل ياس مني


      همدم وهمساز مني سوز من و ساز مني



      خوارشود با تو عزيز تلخ شود با تو لذيذ



      هر كه كني اثر در او سلامت است شود مريض



      مي روم از كوي توُ دل كَنَم از بوي توُ


      ار دل كند بهانه ات ياد كُنَم روي توُ



      ختم كنم اينجا سخنم بند كنم اينجا دهنم


      ياد كنم ز ياد تو تا كني اينجا كفنم


      گيسوان تو شبيه اند به شب اما نه

      شب كه اينقدر نبايد به درازا بكشد !


      اینجام همیشه

    2. Top | #2
      کاربر فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      دوستاي عزيز هم انجمني زحمت اين عنوان افتاد گردن شما ! ان شاء الله تو عروسياتون جبران كنم !( )

      در ضمن منتظر نظرات شما هم به شخصه و مشتاقانه هستم
      @yaghma @Armaghan@team sar dubuiln@HiccUp@Itak@dinamonds@laleh74@dr.chmran@Ali.N@toufan@meysam1997
      @dmb
      @Parlooo @Dr.Fatima97
      @Parniya@

      ببخشيد ديگه من هنوز اين ياد كردن(منشن) رو ياد نگرفتم !
      گيسوان تو شبيه اند به شب اما نه

      شب كه اينقدر نبايد به درازا بكشد !


      اینجام همیشه
      ویرایش توسط SEYED REZA : 11 تیر 1395 در ساعت 17:41

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      واقعا لذت بردم
      عالی بود.

      سنگ صبور من بُدي حال كه را صدا زنم !


      عشق وغرورمن بُدي حال کجا چرا روم !
      .
      .
      .
      .

      ختم كنم اينجا سخنم بند كنم اينجا دهنم

      ياد كنم ز روی تو تا کند اينجا كفنم



      بیت اول و اخرم ،من بودم اینجوری میگفتم ولی شعر ماله خودته داش هر جور راحتی

    4. Top | #4
      کاربر فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Amin-jh نمایش پست ها
      واقعا لذت بردم
      عالی بود.

      سنگ صبور من بُدي حال كه را صدا زنم !


      عشق وغرورمن بُدي حال کجا چرا روم !
      .
      .
      .
      .

      ختم كنم اينجا سخنم بند كنم اينجا دهنم

      ياد كنم ز روی تو تا کند اينجا كفنم



      بیت اول و اخرم ،من بودم اینجوری میگفتم ولی شعر ماله خودته داش هر جور راحتی
      سپاس از حضور گرمتون و تصحيحتون !

      حقيقتا بيت اخر منظور من اين بود تا وقتي كفنم ميكنن در ياد تو هستم !

      راجع بيت اول كه يكم خودمم شك داشتم با واژه ديگه جاي گزين كنم
      گيسوان تو شبيه اند به شب اما نه

      شب كه اينقدر نبايد به درازا بكشد !


      اینجام همیشه

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      واقعا لذت بردیم ، میتونست اون وسطاش بهترم بشه!

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      با سلام و عرض ادب به حضور شاعر با ذوق انجمن . داداش بدون تعارف پیشرفت خیلی زیادی نسبت به شعرهای قبلی داشته اید و جدا بهتون تبریک میگم. ریتم و وزن این مثنوی زیبا منو یاد مثنوی های مولوی میندازه و اون شعر معروف مولانا :مرده بدم ،زنده شدم،گریه بدم،خنده شدم / دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم .... برای پیشرفت کارتون بهتره درابتدای کار از وزن و قافیه شاعران بنام پیروی کنید و کلمات خودتون رو درقالبهای شعری اونها بگنجانید تا کم کم خودتون مسلط بشید ،البته این روش بین شعرای قدیم هم مسبوق به سابقه بوده.متاسفانه الان حضور ذهن ندارم تا براتون مثال بزنم از پیروی شعرای قدیم از شعرای نامی و پیشکسوت قبل از خودشان. در مورد این شعر زیبا به عنوان نظر، بنده فقط یکی دو پیشنهاد دارم و البته نظر نهایی حق شماست که سراینده اثر هستین.
      در مصرع :یار کند سر ودعه اش می دهم اندر طلبش، بنظرم اینطور بشه بهتره: یار بخواهد سر و جان می دهم اندر طلبش ... بعلت اینکه ودیعه را ولو بنا به ضرورت شعری نمیتوان به غلط ودعه نوشت. ضرورت شعری مجوز اشتباه نوشتن کلمات را نمیده. و فقط تا حدی میشه درکلمات دخل و تصرف کرد که اصل کلمه قابل تشخیص باشه.بیشتر برای روان شدن تلفظ کلمات و در مورد سکون و حرکت میشه به ضرورت دیگرگون کلمه ای را تلفظ کرد اما حذف آزادانه و دلبخواهی حروف اصلی را لااقل بنده ندیده ام. برای اطمینان بهتره از دبیرهای ادبیات بپرسید..... ودر بیت خوار شود با تو عزیز،تلخ شود با تو مریض / هرکه کنی در او اثر سلامت است شود مریض : مصرع دوم با مصرع اول درمعنا تناقض دارد .درمصراع اول یار را منشا خیر و برکت دانسته اید که وجودش رافع تمام بدیهاست چنانکه خوار را عزیز میکند و آنچه تلخ است را حلاوت و شیرینی می بخشد ولی درمصرع بعدی اورا باعث رفع سلامت و منشا شر خطاب کرده اید : هرکه کنی اثر دراو ،سلامت است شود مریض! اگر صلاح میدونید این بیت را یا چنین چیزی میشه جایگزین کنید : هرکه کنی در او اثر ،می نشود دگر مریض : استفاده از کلمه می نشود بجای نمیشود ،یک مثال بارز از تغییر کلمه بنا به ضرورت شعری برای رعایت وزن شعرهست که مکرر نمونه اش را دراشعار مولانا و سعدی دیده ایم... در بیت ماقبل آخر هم موقع خواندنش آهنگ و وزنش با بقیه ابیات مثنوی شما هماهنگ بنظر نمیرسه و ریتم شعر را بهم زده. اگه صلاح میدونید یا حذفش کنید که وزن مثنوی را به هم نریزد یا با یک بیت دیگر که وزن هماهنگ با بقیه شعرتان داشته باشد، جایگزین کنید مثلا با چنین چیزی:گر روم از کوی تو ،دل کنم از بوی تو / باز دل سودایی من یاد کند روی تو ....
      در مصرع اول از بیت آخر کلمه بند کنم دهنم زیادی عامیانه است بجای بند کردن ،مهر کردن بذارید بهتره که مهر خموشی بر دهان نهادن را تداعی میکنه و وزین تر و ادیبانه تره نسبت به عبارت :بند کردن دهان....: ختم کنم اینجا سخنم ،مهر کنم اینجا دهنم
      درپایان امید که اظهار نظرهای بنده و دوستان توی ذوق شما نزنه ونه به چشم انتقاد بلکه صرفا بعنوان پیشنهاد و همفکری در نظر بگیرید و همچنان با اشتیاق به راهتون ادامه بدید. موفق و مؤید باشید.
      ویرایش توسط Armaghan : 12 تیر 1395 در ساعت 00:38

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      شما باید از یکی که ادبیات خونده یا خودش شعر میگه، کمک بگیرین که شما رو خوب راهنمایی کنه.....

      ولی به نظر من شعرتون خوبه.....

      موفق باشین....


      هیچ چیز غیرممکن (impossible) نیست، خود کلمه هم دارد می گوید: "من ممکن ام" (I’m possible!)
      (آدری هپبورن)


    8. Top | #8
      کاربر فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      [/quote] در نظر بگیرید و همچنان با اشتیاق به راهتون ادامه بدید. موفق و مؤید باشید.[/quote]
      مــــمنون و تشكر بابت پيشنهاداتون

      اون كلمه ودعه رو كه در شعر اوردم از بي سوادي بنده بود و واقعا در ان لحظه جايگزيني پيدا نكردم

      ممنون ان شاء الله بعد كنكور يك دل سير در باره قافيه و عروض مطالعه خواهم داشت تا شعر من روان تر و پخته تر بشه !

      بازهم سپاس بابت وقت نهاده شده
      گيسوان تو شبيه اند به شب اما نه

      شب كه اينقدر نبايد به درازا بكشد !


      اینجام همیشه

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Armaghan نمایش پست ها
      با سلام و عرض ادب به حضور شاعر با ذوق انجمن . داداش بدون تعارف پیشرفت خیلی زیادی نسبت به شعرهای قبلی داشته اید و جدا بهتون تبریک میگم. ریتم و وزن این مثنوی زیبا منو یاد مثنوی های مولوی میندازه و اون شعر معروف مولانا :مرده بدم ،زنده شدم،گریه بدم،خنده شدم / دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم .... برای پیشرفت کارتون بهتره درابتدای کار از وزن و قافیه شاعران بنام پیروی کنید و کلمات خودتون رو درقالبهای شعری اونها بگنجانید تا کم کم خودتون مسلط بشید ،البته این روش بین شعرای قدیم هم مسبوق به سابقه بوده.متاسفانه الان حضور ذهن ندارم تا براتون مثال بزنم از پیروی شعرای قدیم از شعرای نامی و پیشکسوت قبل از خودشان. در مورد این شعر زیبا به عنوان نظر، بنده فقط یکی دو پیشنهاد دارم و البته نظر نهایی حق شماست که سراینده اثر هستین.
      در مصرع :یار کند سر ودعه اش می دهم اندر طلبش، بنظرم اینطور بشه بهتره: یار بخواهد سر و جان می دهم اندر طلبش ... بعلت اینکه ودیعه را ولو بنا به ضرورت شعری نمیتوان به غلط ودعه نوشت. ضرورت شعری مجوز اشتباه نوشتن کلمات را نمیده. و فقط تا حدی میشه درکلمات دخل و تصرف کرد که اصل کلمه قابل تشخیص باشه.بیشتر برای روان شدن تلفظ کلمات و در مورد سکون و حرکت میشه به ضرورت دیگرگون کلمه ای را تلفظ کرد اما حذف آزادانه و دلبخواهی حروف اصلی را لااقل بنده ندیده ام. برای اطمینان بهتره از دبیرهای ادبیات بپرسید..... ودر بیت خوار شود با تو عزیز،تلخ شود با تو مریض / هرکه کنی در او اثر سلامت است شود مریض : مصرع دوم با مصرع اول درمعنا تناقض دارد .درمصراع اول یار را منشا خیر و برکت دانسته اید که وجودش رافع تمام بدیهاست چنانکه خوار را عزیز میکند و آنچه تلخ است را حلاوت و شیرینی می بخشد ولی درمصرع بعدی اورا باعث رفع سلامت و منشا شر خطاب کرده اید : هرکه کنی اثر دراو ،سلامت است شود مریض! اگر صلاح میدونید این بیت را یا چنین چیزی میشه جایگزین کنید : هرکه کنی در او اثر ،می نشود دگر مریض : استفاده از کلمه می نشود بجای نمیشود ،یک مثال بارز از تغییر کلمه بنا به ضرورت شعری برای رعایت وزن شعرهست که مکرر نمونه اش را دراشعار مولانا و سعدی دیده ایم... در بیت ماقبل آخر هم موقع خواندنش آهنگ و وزنش با بقیه ابیات مثنوی شما هماهنگ بنظر نمیرسه و ریتم شعر را بهم زده. اگه صلاح میدونید یا حذفش کنید که وزن مثنوی را به هم نریزد یا با یک بیت دیگر که وزن هماهنگ با بقیه شعرتان داشته باشد، جایگزین کنید مثلا با چنین چیزی:گر روم از کوی تو ،دل کنم از بوی تو / باز دل سودایی من یاد کند روی تو ....
      در مصرع اول از بیت آخر کلمه بند کنم دهنم زیادی عامیانه است بجای بند کردن ،مهر کردن بذارید بهتره که مهر خموشی بر دهان نهادن را تداعی میکنه و وزین تر و ادیبانه تره نسبت به عبارت :بند کردن دهان....: ختم کنم اینجا سخنم ،مهر کنم اینجا دهنم
      درپایان امید که اظهار نظرهای بنده و دوستان توی ذوق شما نزنه ونه به چشم انتقاد بلکه صرفا بعنوان پیشنهاد و همفکری در نظر بگیرید و همچنان با اشتیاق به راهتون ادامه بدید. موفق و مؤید باشید.
      رضای عزیز , من نقد ایشون رو بیشتر میپسندم , هرباری که شما قابل دونستین و نظر من رو در ارتباط با شعر خودتون جویا شدین برای اینکه ایشون در ادبیات حرفی برای گفتن دارن و همچون شما قلم شیوایی دارن بنده از نظر دادن انصراف دادم و به تشکر کردن اکتفا کردم چون در قبال نقد ایشون واقعا حرفی برای گفتن ندارم.
      تنها ارزویی که میتونم بکنم این هست که روزی کتاب اشعارت به چاپ برسه و بنده هم برای امضای کتاب, خدمتت برسم

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط SEYED REZA نمایش پست ها
      دوستاي عزيز هم انجمني زحمت اين عنوان افتاد گردن شما ! ان شاء الله تو عروسياتون جبران كنم !( )

      در ضمن منتظر نظرات شما هم به شخصه و مشتاقانه هستم
      @yaghma @Armaghan@team sar dubuiln@HiccUp@Itak@dinamonds@laleh74@dr.chmran@Ali.N@toufan@meysam1997
      @dmb
      @Parlooo @Dr.Fatima97
      @Parniya@

      ببخشيد ديگه من هنوز اين ياد كردن(منشن) رو ياد نگرفتم !
      آقا قفط 4 تا کلمه میگم + 2 تا کلمه دیگه:
      هر روز بهتر از دیروز
      ادامه بده


    11. Top | #11
      کاربر فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط yaghma نمایش پست ها

      رضای عزیز , من نقد ایشون رو بیشتر میپسندم , هرباری که شما قابل دونستین و نظر من رو در ارتباط با شعر خودتون جویا شدین برای اینکه ایشون در ادبیات حرفی برای گفتن دارن و همچون شما قلم شیوایی دارن بنده از نظر دادن انصراف دادم و به تشکر کردن اکتفا کردم چون در قبال نقد ایشون واقعا حرفی برای گفتن ندارم.
      تنها ارزویی که میتونم بکنم این هست که روزی کتاب اشعارت به چاپ برسه و بنده هم برای امضای کتاب, خدمتت برسم
      ايشون كه هميشه لطف دارند و واقعا نقد بسيار دقيقي انجام ميدن ! شما كه بي اغراق هميشه به من لطف داشتي و داري و ان شاء الله خواهي داشت و منم همينطور !


      ممنون و سپاس كه تاپيك منو منور كردين !

      خودم ميام پيشا ايشالله
      گيسوان تو شبيه اند به شب اما نه

      شب كه اينقدر نبايد به درازا بكشد !


      اینجام همیشه

    12. Top | #12
      کاربر فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط m10m نمایش پست ها
      واقعا لذت بردیم ، میتونست اون وسطاش بهترم بشه!


      سلام !
      ممنون !

      بله دوستان هم اشاره كردند به اين موضوع و فكر كنم دليلش اين بود كه بين شعر يه وقته يكي دوساعته افتاده بود( مطالعه عربي ) و متاسفانه حس رو از دست دادم و به قول خانم ارمغان خانم ! بيت يكي مانده به اخر خيلي به بقيه ربط نداره

      سپاس ازحضورت !
      گيسوان تو شبيه اند به شب اما نه

      شب كه اينقدر نبايد به درازا بكشد !


      اینجام همیشه

    13. Top | #13
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      کیستم من؟
      پای تا سَر نسخه ای از زلفِ او

      تیره روزی بی قرار،
      آشفته حالی،
      درهمی...

      شاعر : کلیم کاشانی

    14. Top | #14
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      راه می روی روی خط خطی های پیراهنم این طرف تر از سلسله اعصابم هر جا که پایت برسد و کفش هایت را می کشی می کشی هنوز ... آنقدرها نرفته ای که بگویم دوستت ندارم.

    15. Top | #15
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      دیگر بخندی یا نخندی آب در دلم تکان نمی خورد این چشمه سالهاست خشکیده.

    صفحه 1 از 9 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن