خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 4 از 4 نخستنخست ... 34
    نمایش نتایج: از 46 به 55 از 55
    1. Top | #46
      کاربر نیمه فعال

      Geryeh
      نمایش مشخصات
      من عطسه که میزنم اخر عطسم صدای چی میاد بیرون سر جلسه عطسم گرفته بود بعد ک عطسه زدم دختره هی برمیگشت نیگام میکرد دفعه سومی همچین با عصبانیت گفت چرا هی صدام میزنی هیچی نمیگی چی میخوای از جون من نمدونسم بخندم ی دررم(((((:
      خو منم از سر صدا بدم میاد اما گاهی واقعن نمیشه خو

    2. Top | #47
      کاربر باسابقه

      divoone-shodam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Moonlight نمایش پست ها
      من عطسه که میزنم اخر عطسم صدای چی میاد بیرون سر جلسه عطسم گرفته بود بعد ک عطسه زدم دختره هی برمیگشت نیگام میکرد دفعه سومی همچین با عصبانیت گفت چرا هی صدام میزنی هیچی نمیگی چی میخوای از جون من نمدونسم بخندم ی دررم(((((:
      خو منم از سر صدا بدم میاد اما گاهی واقعن نمیشه خو
      حتما اسم هنری طرف " چی " بوده و گرنه این حجم از عصبانیت و پیگیری غیر قابل توجیهه
      امام سجاد ( ع ) : چنانچه شخصی از سویی تو را بدگویی كند و سپس برگردد و از سوی دیگر پوزش طلبد ، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش .





    3. Top | #48
      کاربر نیمه فعال

      Geryeh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Sajjad.SK7 نمایش پست ها
      حتما اسم هنری طرف " چی " بوده و گرنه این حجم از عصبانیت و پیگیری غیر قابل توجیهه
      اره فک کنم من حتی سر جلسم نیشم بازه همچین با عصبانیت نیگام کرد خندم داشت تبدیل ب بغض میشد(((:

    4. Top | #49
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      آنچه سر جلسات سنجش شهر ما میگذرد :

      1- عمومیا رو که همه شوتن ، ده دقیقه مینویسن !
      2- بعدش یکی از اون پشت نوک پرگار میکنه تو پهلوی من میگه تو چرا شوهر نداری
      3- دو دقیقه بعد یکی بلند میگه حوصلم ترکید ، اون وقت نصف ازمون میرن با هم تو حیاط
      حرف میزنن و میچرخن بعدش برمیگردن
      4- برمیگردن هر کدوم یه کیک باز میکنن موبایلشونو در میارن به هم عکس نشون میدن
      5- یکی میزنه تو سرم میگه خاک بر سرت که شوهر نداری
      6- موقع اختصاصیا که همون ده دقیقه هم هیچی از اولش حرف میزنن
      7- من روی دفترچه یه خر میکشم که داره علف میخوره بالا میگیرم کل جلسه منفجر میشه
      8- دو تا از دوستام میشینن نقطه خط بازی میکنن
      9- یکی از اون ور داد میزنه روشنا خرخوان است ، پسرا همه میرن رو هوا
      10- هنوز اون یارو از پشت دنبالِ علت ترشیده شدن منه
      11- نهایتا یه ساعت بعد شروع اختصاصی همه میریم یه چیزی بزنیم بر بدن چون خسته ایم

      پ.ن : همه ش واقعیه
      پ.ن : خدا رو شکر کنید فقط

      ^______________________^

    5. Top | #50
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      هنگام استرس یا هیجان زدگی حساسیت فصلی تحریک میشه.

    6. Top | #51
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      لدفن پاهاتونو تکون ندین.بقیه حواسشون پرت میشه

      من خودم همیشه موقع آزمونا یکی پیشم هست که پاهاشو تکون میده..اعصابم بهم میریزه
      دلمان برای هرچیز کوچک،چقدر تنگ است..

    7. Top | #52
      کاربر فعال

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      یادم نمیاد ک آخرین آزمونی ک واسم مهم بوده کی بوده...

      ولی این جور جا ها من خ پررو میشم...

      واگ بفهمم کسی داره رو مغز بقیه رژه میره و اونا روشون نمیشه چیزی بش بگن من اینکارو میکنم...
      دوتا خبر دارم یک خبر خوب... یک خبر بد!
      خبر خوب اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...
      و خبر بد هم اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...


    8. Top | #53
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      ممنون از دوستان عزيز
      و اما در مورد كساني كه گفتن حساسيته و ...
      ببينيد بعضي ها دست خودشون نيست، وقتي چندين ساله با يه بيماري دست به گريباني و يه دكتر كه آينده يه سري از شماهاست كه معناي واقعي طبابت رو نميدونين( يه سري از شماها، لطفا گارد نگيريد) يه قرص رو كه بايد نهايتا يه سال بخوري ٤ سال تجويز ميكنه بدون اينكه كنارش مكملي چيزي بده و يكي از عوارض ش افسردگي و همين حساسيت هاست طول ميكشه با قرص هاي روانپزشك به حالت عادي برگردي،
      منم وقتي ١٧ ١٨ سالم بود يادم نمياد اين چيزا اذيتم كرده باشن، تو دانشگاه هم ولي حالا نسبت به اين ها حساس شدم، بعد از اتفاقات اين زمونه و كنارش بيماري
      من قصد نداشتم چنين تاپيكي بزنم ولي مجبور شدم ، تو شرايط درس خوندن لطفا همديگه رو رعايت كنيم، بخصوص تو كتابخونه و سر جلسه امتحان

    9. Top | #54
      کاربر نیمه فعال

      khejalati
      نمایش مشخصات
      درود بر شما دوستانم

      من همه ی این مشکلات رو پشت سر گذاشتم وقتی که وارد دانشگاه شدم یاد گرفتم به چیزی که حساسیت دارم عادت کنم

      فقط یه چیز عصبیم میکنه
      اونم اینکه خیلی زود به خودم غره میشم و به جایی میرسم که میبینم سوالاتو بلدم میگم خب دیگه من قبول شدم
      شاید خنده دار باشه ولی همیشه این اخلاقم مانع پیشرفتم شده چه در زمینه ی راندوهام
      چه در زمینه ی خطاطیم
      چه در زمینه ی نقاشیم
      چه در باشگاه
      در همههههههههههههههههههههه چی
      یعنی سر این موضوع من تاریخمو دومین نمره بین همکلاسیام شدم
      میتونستم بیشتر بهش بها بدم
      درسته که خیلی زود از تلاشم نتیجه میگیرم ولی همیشه این موضوع کارم رو خراب کرده
      همیشه آخر کار دست از تلاش برمیدارم
      میشه راه حلی رو بهم پیشنهاد کنید؟
      تو باید از درونت بفهمی که می تونی

      اگه هیچ کس دیگه ای بهت اعتقاد نداشته باشه ، تو باید به خودت اعتقاد داشته باشی

    10. Top | #55
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      up

      جالبه این تاپیک
      !LOSE YOURSELF IN SCIENCE

    صفحه 4 از 4 نخستنخست ... 34

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن