ویرایش توسط Lara27 : 08 خرداد 1395 در ساعت 21:54
اگر در دیده مجنون نشینی بغیر از خوبی لیلی نبینی
تور استانبول:http://www.istanbul-turkeytour.com/ تور مالزی : http://tours-malaysia.net/
به مجنون گفت روزی ساربانی
چرا بیهوده در صحرا دوانی
اگر با لیلی ات بودی سر و کار
من او را دیدمش با دیگری یار
سر زلفش به دست دیگران است
تو را بیهوده در صحرا دوان است
ز حرف ساربان مجنون فغان کرد
جوابش این رباعی را بیان کرد
در عقد بی ثمر هر کس نشاند
دوای درد مجنون را بداند
میان عاشق و معشوق رمزی است
چه داند آنکه اشتر می چراند
به مجنون گفت کاخر ای بد اختر
گناهی از محبت نیست بد تر
تو را ایزد به توبه امر فرمود
برو از عشق لیلا توبه کن زود
چو بشنید این سخن مجنون فغان کرد
به زاری سر بسوی آسمان کرد
بگفتا توبه کردم توبه اما
ز هر چیزی به غیر از عشق لیلا!
لب لعلش چو مرا جان عزیز است
عمری بود آن لحظه که جان را به لب آرم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)