سلام لطفا این واژگان رو از نظر تکواژ ها(تعداد) و واژه ها (نوع) مشخص کنید ممنون :
رنجه- گونه (عضو صورت) - گونه (نوع) - شرمسار ، نگونسار - شوخگن - نیلوفر - زهره (صفرا) - شوربا -لوطی - خورش - دستوری (اجازه) - باره (اسب) - بارگی- خرمن- عمله - فعله - تهمتن- خوش آیند (خوش +آ +ینده)؟- خویشاوند- پدیده- هزاهز -رستاخیز - خون پالا - خزانه - خزینه- تگاور- برزن- کینه- روزی(رزق) - شب در (گیاه) - تکیده- سرگین- آخته- بازی (سرگرمی) - زمزمه- دری (درباری) - دری (کبک دری) - خرگه- کرانه - قلماسنگ- مالیه - کارزار - شبستان - سره (خالص) - پیوند - پاره - سگزی - بامداد - چرک تاب - دوری (بشقاب) - گله به گله- شبیخون - خداوند - الوهیت - عصبیت- حمیت- مقالات- مقامات- خاطرات- کرامات- مخلفات- حیثیت - موالات - لوطی - نامه رسان (ص ۱۲۳ کتاب درسی آن را به صورت اسم + بن گرفته است آیا باید «ان» گذراساز را تجزیه نمود بالاخره یا خیر؟ واگرنه تکلیف سایر کلمات مثل رسانه و ... چه ؟ )- صفاتی نظیر طبیعی، استعاری، معنوی، لغوی، عشقی . .. آیا دو تکواژند یا یکی؟