.به سلامتی بیل!
که هرچقدر بره تو خاک، بازم برّاقتر میشه ...
عاغاااایه رفیق دارم خونشون روبروی تالارههر شب میره وسط مجلس میرقصهخونواده داماد فکر میکنن فامیل عروسهخونواده عروس فکر میکنن فامیل داماده...دو تا پنجاهی شاباش میگیرهشامشم میخوره میاد خونهآماده میشه برا شب بعدماهی 3 ملیون درامدهی بگید کار نیست
من نمیتوانم جلوی فرا رسیدن شب را بگیرم اما میتوانم از تاریکی برای کشف زیباییها استفاده کنید. تنها در تاریکی میتوانم ستارهها را ببینم.
مدرسه ام رو عوض کرده بودم رفتیم برای ثبت نام توی یه مدرسه پرونده رو دادیم موند یه سری چیز مثل کد انتقال...خلاصه من فرداش رفتم مدرسه دل تو دلم نبود با این این دانش آموزا چه جوری کنار بیام.
هوا سرد بود رفتیم سر کلاس سلام وعلیکی کردیم کجا بودی چرامدرسه عوض کردی ... . یکی از بچه ها گفت فلانی اومد فلانی هم همراهش اومده. اومد اومد شاهسوندی اومد بشینین که اومد منم یه جا نشستم انگار زنگ شیمی بود. معلم رو که دیدم گفتم چه قدددر جووونه یه جوری باهمه سلام کرد که من به عمرم همچین آدم سرزنده ای ندیده بودم. نشست روصندلی کتاب هارو باز کردیم گفتن درس رو تا فلان صفحه داده بودید حرف این چیزا بود که یه دفعه رو کرد بهمگفت شما جدید آمدی
گفتم آره
نامه از دفتر گرفتی
نه
برو بیرون نامه بگیر بعد بیا
منم با کلی دلهره ولرز با خودم گفتم چی کارکنم اینو؟ دفتر کتابم رو جمع کردم گذاشتم تو کیفم رفتم بیرون منتظر که مدیر بیاد بهش موضوع رو بگم نامه بهم بده. یه چند دقیقه تو سالن اینطرف اونطرف میرفتم که یکی در رو باز کرد گفت بیا تو
گفتم معلم نمیذاره
گفت بیا بابا مشکلی نیست
گفتم مگه نشنیدی گفت اول نامه بگیر؟
هرجوری بود منو اورد تو کلاس.چند لحظه بعد که معلم اومد سر کلاس فهمیدم یکی از دانش آموزا خودش رو جای معلم جازده بود ! یک کلاس منو فیلم کرده بود یک کلاس !!!
پیرمرد به زنش گفت :بیا یادی از گذشتههای دور بکنیم ، من میرم تو کافه منتظرت و تو بیا سر قرار بشینیم حرفای عاشقونه بزنیم..! پیرزن قبول کرد. فردا پیرمرد به کافه رفت ،دو ساعت از قرار گذشت ولی پیرزن نیومد وقتی برگشت خونه دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه ، ازش پرسید : چرا گریه میکنی؟پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت :بابام نذاشت
ویرایش توسط neutrino : 13 اسفند 1398 در ساعت 02:28
ویرایش توسط neutrino : 13 اسفند 1398 در ساعت 02:28
سلام
سلام
کجایی ؟دلواپستم
تو لباسام!
نفهم
الو الو مامان مامان بابا مگه چی شد خوب ببخشید خواستم شوخی کنم
یاکریم چرا اینجوریه؟
دنبالش کنن کیلومتر ها میدوعه! ولی به خودش زحمت نمیده پرواز کنه.
لامصب تو بال داری خب. بپر دیگه گشا.د!
به بابام گفتم قول میدم رفتم ایتالیا یه نوه دو رگه واست بیارم گفت حالا نمیشه ن.ریني تو ژن این خارجیا؟
دقت کردین در واقع ما دستامونو نمیشوریم و اونا خودشون خودشونو میشورن و ما مثل خل و چلا فقط نگاشون میکنیم؟
خبرگزاری cnn تیتر زده که شهاب سنگ ۴ کیلومتری از کنار زمین رد میشه و به زمین برخورد نمیکنه.
ولی من مطمئنم تا یه جاشو نماله به ایران رد نمیشه.
ولی من واقعا از اینکه باقی کشورها هم پشت سر هم دارن ب فنا میرن یه مقدار زیادی احساس رضایت دارم. جداً خسته شدیم انقدر تنهایی تو این مملکت ب فنا رفتیم.
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 2 مهمان)