معنی چند واژه در کمانک روبه‌روی آن درست نوشته شده است؟
ملتحمه (ورم‌کرده) / سفير (بانگ و فریاد) / رؤیت (دیدار) / گزیر (فرار کردن) / وهله (زمان اندک) / هبوط (بخشش‌ها) / احصاء (زیرکی) / الغا (یاد دادن) / مهلکه (ورطه) / مجامله (به اختصار سخن گفتن)
1) دو
2) سه
3) چهار
4) پنج
برگرفته از کتاب «ادبیات موضوعی» گاج، با کسب اجازه ی رسمی از مولف
همه لطف خداست.
به نظر من مهلکه و مجامله و رویت درستن
گزینه 2 از نظر من (!)
تو هستی من شدی از آنی همه من
من نیست شدم در تو از آنم همه تو
با اجازه از استاد گرامی:
نوشته اصلی توسط mahdi nazari
راهنمایی معنی برخی لغات :
مجامله: چرب زباني و تملّق، نكويي كردن، خوش رفتاري، مدارا
مهلکه: جای هلاک, محل نیستی و تباهی
(ورطه: گرداب)
القا : آموختن ( القا و آموزش )
الغا : لغو کردن ( ابطال و الغا )
احصاء: شمردن، دانستن، نوشتن
هبوط: فرود آمدن ، نازل شدن
گزیر: چاره (گریز: فرار)
صفير : فرياد بلند ( صفير گلوله )
سفير : رسول و پيک ( سفير دربار )
رؤیت: دیدن، دیدار
دكتر امين يزدي زاده، مدرس كنكوري درس زبان و ادبيات فارسي رشته هاي رياضي و تجربياستان آذربايجان غربي شهر اروميه
09143469320
مولف کتاب دهخدای کنکور انتشارات شب قره تهران
معناي واژه هاي داخل متن کتب درسي (دوّم، سوّم، زبان فارسي 3، پيش دانشگاهي)توجّه به لغات ايهام دار و مشخص كردن چندين معني آن هاجمع بندي جفت هاي املاييواژه هاي كنكور سراسريتاريخ ادبيّات و اعلام فصل به فصل
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)
LinkBack URL
About LinkBacks
پاسخ با نقل قول.gif "Yahoo (68)")
.gif "Yahoo (52)")
