سلام چطورین خوبین
منم تازه شروع کردم ب خوندن با اینکه پشت کنکوریم ولی تا ب خودم اومدم 40روز دیگه بیشتر نمونده بود ب کنکور الان تو ایم مدت فقط میخونیم کار دیگه ایو ب اینکه میشه یا ن فک نکنیم :من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم...من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب..فرمان دست من بود و سر هر دوراهی دلهره مرا میگرفت تا اینکه جایمان را عوض کردیم حالا ارام شدم...و حالا هروقت ازش میپرسم ک کجا میرویم؟؟؟ برمیگردد و لبخند میزند و میگوید: (تو فقط رکاب بزن) این جمله منو خیلی خیلی تحت تاثیر گذاشت شاید ب شماهم انرژی بده
یا هرموقع اومدین بخونین خسته شدین یا هرچیز خواستین از درس خوندن فرار کنین ب این جمله فک کنین این جمله هم منو بیش از حد تحت تاثیر قرار داد ک هرموقع خسته شدم بهش فک میکنم باز میرم سراغ درس خوندن خود ب خود:
موقع خسته شدن به دو چیز فکر کن :۱- آنهایی که منتظر شکست تو هستند تا به تو بخندند.
۲- آنهایی که منتظر پیروزی تو هستند تا با تو بخندند.
پس میخونیم تا آخرین نفسمون ایشالله خدااااااااااااااااااااااا اااااااا هم هوامونو داره و تنهامون نمیزاره...
به خاطر آرزوهایم...به خاطر تمام دنیای زیبای تصوراتم...باختن را قبول نکرده ام.