خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات

      چیزها همیشه آن طور که به نظر می رسند، نیستند!

      دو فرشته مسافر، در بین راه برای اقامت و گذراندن شب به خانه یک خانواده ثروتمند وارد شدند. خانواده ثروتمند از ورود میهمان ناراحت و عصبانی شدند و با وجود داشتن اتاق های راحت و گرم، فرشته ها را در کوچک ترین و سردترین قسمت خانه یعنی زیر زمین جای دادند. فرشته ها قسمتی از زیر زمین را مرتب کرده و آماده خواب شدند. اما سوراخی در دیوار توجه فرشته بزرگتر را به خود جلب کرد. فرشته از جای خود بلند شد و سوراخ را پوشاند.
      فرشته کوچک از مهمان نوازی آن خانه بسیار ناراحت بود پرسید: چرا سوراخ دیوار را تعمیر کردی؟ فرشته بزرگتر نگاهی کرد و گفت: "چیزها همیشه آن طور نیستند که به نظر می رسند."
      شب بعد فرشته ها به خانه یک کشاورز فقیر رفتند تا شب را در آنجا بگذارنند. کشاورز و همسرش با خوشرویی آنها را پذیرفتند. آن ها غذای مختصر و ساده خود را با فرشته ها تقسیم کردند و جای خواب خود را به آن ها دادند تا شب را به راحتی سپری کنند. صبح روز بعد وقتی فرشته ها از خواب برخاستند، کشاورز و همسرش را گریان دیدند آن ها شب گذشته گاو شیر دهشان را از دست داده بودند.
      فرشته کوچک تر، خشمگین و عصبانی رو به فرشته بزرگتر کرد و گفت: تو چطور توانستی اجازه دهی که چنین اتفاقی برای این خانواده بیفتد. تو به آن خانواده ثروتمند که هیچ احتیاجی به کمک تو نداشتند کمک کردی، آن وقت اجازه دادی گاو این خانواده فقیر که در عین نداری چیزهای کم خود را با ما تقسیم کردند بمیرد ...
      فرشته نگاهی کرد، لبخندی زد و گفت: "چیزها همیشه آن طور نیستند که به نظر ما می رسند."
      و ادامه داد: وقتی در زیرزمین آن خانواده ثروتمند بودیم، متوجه شدم که در سوراخ دیوار گنجی از طلاست. از آن جایی که خانواده طماع، بدترین جای خانه را به ما اختصاص دادند ما شب را به سختی گذراندیم، آن سوراخ را پوشاندم تا گنج دیده نشود و به دست آن ها نرسد. اما شب گذشته وقتی ما در رختخواب این کشاورز بودیم فقیر و زحمت کش استراحت می کردیم، لفرشته مرگ بالای سر همسرش حاضر شد ولی من از او خواستم به جای زن، گاو کشاورز را با خود ببرد.
      عزیزم "چیزها همیشه آن طور نیستند که به نظر می رسند."
      بسیاری از اوقات اتفاقاتی که در زندگی روی می دهد تنها به این دلیل است که در مسیر درستی حرکت نکرده ایم. اگر منصفانه نگاه کنیم، ایمان می آوریم که تمام آن اتفاقات ناشی از اعمال خودمان است، البته تا زمانی که اتفاق رخ ندهد، موضوع را درک نخواهیم کرد، شاید بعدها علت آن بر ما آشکار گردد.
      اصلا می‌دانی چیست ؟!

      من خدا را در بین فرمول های فیزیک یافتم !
      من خدا را در بین مسائل شیمی یافتم ! در بین مفاهیم ژنتیک !
      خبری از خدا نبود در کتاب دینی هایم !
      خدا را بیاب . . .
      نه در بین نماز های شبت ...
      بلکه در بین شب بیداری هایت برای علم اموزی ...

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      متن زیبایی بود
      دوستان حتما بخونین


    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط fatom نمایش پست ها

      عزیزم "چیزها همیشه آن طور نیستند که به نظر می رسند."
      عزیزم کنکور هم انطور که مینماید سخت نیست
      ممنونم ازت
      خلاف قوانین.

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      divoone-shodam
      نمایش مشخصات
      جا داره یادی کنیم از بانو فریال :
      عزیززززم

      ر.ا : متن زیبایی بود
      امام سجاد ( ع ) : چنانچه شخصی از سویی تو را بدگویی كند و سپس برگردد و از سوی دیگر پوزش طلبد ، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش .





    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      Excellent

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      فوق العاده بود

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      برام بارها اتفاق افتاده و بعدا بهش پی بردم

      خیلی از استارتر ممنونم

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      مثل همیشه ... عااااااااااالیییییییییی بود ...

    9. Top | #9
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      جالب بود ممنون

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن