خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات

      گفت‌وگو با رتبه ۵ كنكور تجربی ۹۴

      اطمینان داشتم خدا کمکم می‌کند

      6jfp0a4j7f5365plb8lk.png
      فكر كن قرعه کار طوری رقم خورده که از كودكی همه چیزت را با یکی که خیلی شبیه خودت است، شریک شدی و این‌قدر همه تجربیات و آموزه‌های‌تان یکی بوده و توافقی همه‌جانبه در همه زمینه‌ها از انتخاب رنگ لباس گرفته تا ارائه افكار و نظرات مشترک درباره مسائل زندگی با هم پیدا کرده‌اید که وقتی نگاهش می‌کنی خودت را می‌بینی، همیشه قلبت در دو جا می‌تپد و همه خوبی‌های دنیا را اول برای او می‌خواهی و بعد برای خودت.

      تو فقط چند لحظه، فقط چند لحظه خودت را جای عرفان و احسان قصه ما گذاشتی؛ دوقلوهای دوست‌داشتنی که از جان و دل برای هم مایه گذاشتند و گذشتند از هرچه می‌توانست آنها را اندكی از هدف‌شان دور كند. در شماره ۲۷ میزبان عرفان بودیم و در این شماره به گفت‌وگو با احسان نشستیم.

      آقا احسان! کمی از خودت و خانواده‌ات برای‌مان بگو.

      من احسان طاهری‌فرد، رتبه ‌۵ كنكور تجربی ۹۴ و دانشجوی رشته پزشكی دانشگاه شیراز هستم. ما سه برادر هستیم و من با پنج دقیقه تفاوت سنی از قل بزرگ‌ترم آخرین فرزند خانواد‌ه‌ محسوب می‌شوم. برادر بزرگ‌ترمان علی، دانشجوی سال چهارم رشته پزشكی است و حالا هر سه با هم در یك دانشگاه درس می‌خوانیم. مادرمان دبیر ریاضی و پدرمان كارشناس ارشد مهندسی كشاورزی و كارمند بازنشسته جهاد كشاورزی است.

      بعضی از دوقلوهای همسان گاهی با عوض کردن جای‌شان اطرافیان را سردرگم می‌کنند. شما هم از این شیطنت‌ها داشتید؟

      از كلاس اول راهنمایی در یك مدرسه بودیم اما شعبه‌های‌مان تفاوت داشت؛ به همین دلیل تا چند ماه معلم‌ها فكر می‌كردند به جای هم سر كلاس‌ها حاضر می‌شویم اما اصلا سابقه ندارد که این کار را کرده باشیم.

      در دانشگاه هم از این امتیاز(!) استفاده نکردید؟

      نه. چون انتخاب واحدمان نزدیک به هم است و معمولا با هم سر كلاس‌ها می‌رویم.

      اطرافیان چگونه شما را از هم تشخیص می‌دهند؟

      ما علاوه بر شباهت ظاهری از نظر شخصیتی هم بسیار به هم شبیه هستیم اما دوستان‌ صمیمی‌‌مان از تفاوت‌های جزئی ما باخبر هستند؛ مثلا می‌دانند قورمه‌سبزی غذای مورد علاقه من است؛ نه عرفان.

      چرا پزشكی را انتخاب کردی؟

      با اینکه می‌توان در هر شغلی به مردم خدمت كرد اما پزشكی و كمك به مردم بیمار برایم جذابیت خاصی داشت و ما را به سمت خود كشاند.

      به رشته‌های دیگر فكر نكردی؟

      همیشه عاشق ریاضی بودم و شاید اگر به عقب بازگردم ریاضی را انتخاب كنم.

      در سال کنکور چقدر زمانت را مدیریت می‌کردی؟

      در آن سال پنج دقیقه هم برای ما مهم بود. در زمان‌های استراحت قرار می‌گذاشتیم كه به صورت نوبتی، پنج دقیقه بخوابیم و بعد همدیگر را بیدار كنیم. حتی چند ثانیه هم به هم ارفاق نمی‌کردیم اما مشكل اینجا بود که هر کدام‌مان می‌خوابید، بعد از گذشت پنج دقیقه اصرار می‌کرد تا چند دقیقه بیشتر بخوابد.

      برای حل این مشکل چه کردید؟

      قرار شد بعد از پنج دقیقه از کسی که خوابیده یك سؤال درسی بپرسیم؛ اگر درست جواب داد، جایزه‌اش این باشد که چند دقیقه بیشتر بخوابد وگرنه همان لحظه بیدار شود.

      سر جلسه كنكور هم با هم بودید؟

      بله. چهار تا صندلی با عرفان فاصله داشتم اما او را نمی‌دیدم؛ طوری كه اصلا متوجه خون‌دماغ شدنش نشدم؛ البته این خوب بود چون در غیر این صورت استرس می‌گرفتم كه مبادا عرفان موفق نشود.

      سر جلسه به چه چیزی فكر می‌كردی؟

      سختی سؤالات زیست و ریاضی كمی نگرانم كرده بود. وقتی بیرون آمدم و دیدم همه از سخت بودن سؤالات حرف می‌زنند كمی دلگرم شدم اما ترسم از این دو درس تا روز اعلام نتایج باقی بود.

      روز کنکور چه حالی داشتی؟

      خوشحال بودم كه همه‌چیز تمام می‌شود و زحماتم نتیجه می‌دهد. اطمینان داشتم که خدا کمکم می‌کند و به آن چیزی که برایش تلاش کرده‌ام، می‌رسم.

      چه خوراکی‌هایی همراهت برده بودی؟

      صبح كه از خواب بیدار شدم، مروری كوتاه بر نكات مهم داشتم. بعد مثل همیشه صبحانه ‌خوردم چون به نظرم بدن به انرژی نیاز دارد و کمی پسته، بادام، انجیر، کشمش و آب برداشتم تا سر جلسه كنكور دچار ضعف نشوم.

      به ترتیب دفترچه عمومی به سؤالات جواب دادی؟

      از آنجایی كه عربی را خیلی دوست داشتم از عربی شروع ‌كردم و ادبیات را گذاشتم برای آخر؛ چون می‌خواستم از درس‌های دیگر وقت جمع کنم بعد به تست‌های ادبیات پاسخ دهم.
      علاقه به درس عربی روی مطالعه این درس تأثیر می‌گذاشت؟
      به خاطر علاقه‌ای که به قرآن دارم، ذاتا عربی‌ام خوب است. اگر هنگام تلاوت قرآن به جملات و لغات آن توجه كنید به‌راحتی می‌توانید به سؤالات كنكور جواب دهید. من لغات كتاب‌های درسی عربی هر سال را در همان سال خوب یاد می‌گرفتم، درسنامه‌های كتاب‌ میكروطبقه‌بندی عربی گاج را می‌خواندم و تست می‌زدم تا در خلال آن، درس را بیشتر یاد بگیرم.
      بالاترین درصد كنكورت مربوط به چه درسی است؟

      دین و زندگی. دینی از آن درس‌هایی است كه با تسلط بر آن می‌توانی به جای ۱۵دقیقه در ‌هشت دقیقه به سؤالاتش جواب درست دهی. من لغت به لغت كتاب‌های دینی و آیه‌های آن را عمیقا یاد گرفته و تست‌هایش را از كتاب دین و زندگی جامع كنكور گاج زده بودم.

      کلاس زبان هم می‌رفتید؟

      بله. از اول راهنمایی تا اول دبیرستان با عرفان کلاس می‌رفتیم.

      کلاس کافی بود یا خودت هم می‌خواندی؟

      برای یادگیری لغات زبان از كتاب درسی استفاده می‌كردم. گرامر، ریدینگ و درك مطلب را از كتاب میكروطبقه‌بندی گاج یاد می‌گرفتم و تست‌ می‌زدم. در مجموع چیزی حدود ۱۲۰ ریدینگ‌ از این كتاب و آزمون‌هایم كار كردم تا سرعت و درصدم بالا برود.

      میانه‌ات با ادبیات چطور بود؟

      همیشه از زبان فارسی می‌ترسیدم چون فكر می‌كردم از پس تست‌هایش برنمی‌آیم. اصلا روی كتابش نوشته بودم: «تو بزرگ‌ترین دشمن من هستی!» اما بعد تصمیم گرفتم تست‌هایش را از كتاب ادبیات موضوعی گاج بزنم و روی این درس كار كنم.

      نتیجه چه شد؟

      همه سؤالات زبان فارسی را در كنكور درست زدم. به نظرم اگر کسی از درسی می‌ترسد، هیچ‌وقت نباید حذفش كند چون با تمرین كردن روی آن درس، کارش فوق‌العاده آسان می‌شود.

      این همه تلاش و سرسختی از کجا نشأت می‌گرفت؟

      آدم ممكن است گاهی ناامید شود؛ در این مواقع باید به خدا توكل كرد. اگر از آزمونی نتیجه دلخواهم را نمی‌گرفتم، همان شب با خودم فكر می‌كردم و می‌گفتم طوری درس بخوان كه سال بعد هر وقت اسم تلاش آمد به خودت افتخار كنی. این جمله آرامم می‌كرد و به من روحیه می‌داد.

      دفترچه اختصاصی را با کدام درس شروع كردی؟

      با ریاضی شروع كردم اما بعد از زدن چند تست وقت‌گیر سراغ زیست رفتم. سبك سؤالات زیست نسبت به سال‌های قبل فرق كرده بود و ابهام زیادی داشت؛ طوری که در دور اول سه‌چهارم سؤالاتش را پاسخ دادم. در عوض به همه سؤالات فیزیک خوب جواب دادم و با دلگرمی سراغ شیمی رفتم. بعد از اینکه حس كردم در این درس به درصد قابل قبولی می‌رسم، مجددا به ریاضی و زیست برگشتم اما دیگر زمانی برای زدن تست‌های زمین‌شناسی باقی نماند.

      در درس ریاضی چقدر از مادرت کمک گرفتی؟

      با اینکه مادرم تابستان با ما ریاضی كار كرده بود و خیلی در این درس قوی شده بودیم اما من در ردیف اول كلاس و نزدیك معلم می‌نشستم تا اگر باز هم سؤالی برایم پیش آمد، از او بپرسم. سعی می‌كردم از كتاب میكروطبقه‌بندی گاج زیاد تست بزنم.

      اگر می‌خواستی برای مبحثی از ریاضی برای اولین‌بار تست بزنی، چگونه پیش می‌رفتی؟

      بعد از هر تست، پاسخنامه کتاب میکرو را نگاه می‌كردم تا راه‌حل گاج را ببینم. وقتی مطمئن می‌شدم مبحث را خوب یاد گرفته‌ام، بقیه تست‌ها را پشت سر هم می‌زدم. سعی می‌كردم برای حل تست‌های ریاضی هربار روش جدیدی داشته باشم تا اگر در كنكور به سؤالی برخوردم كه یك راه‌حل آن به بن‌بست خورد، راه‌ دیگری را برای حل بلد باشم.

      به طبع خیلی خسته می‌شدم ولی شیرینی هدفی كه داشتم سرحالم می‌كرد؛ البته من یك برگ برنده داشتم و آن همراهم بود كه از او قوت قلبم می‌گرفتم. خیالم راحت بود كه فقط من تا نیمه‌شب درس نمی‌خوانم و عرفان در همه حال همراه من است. به بچه‌ها پیشنهاد می‌كنم كه با یكی از دوستان صمیمی‌شان برنامه بچینند و همزمان پیش بروند.

      یادت هست کتاب‌های زیست را چند دور خواندی؟

      تا زمان كنكور ۱۷ بار! آن‌قدر كتاب‌های زیست را خواندم که آنها را حفظ بودم. هر وقت می‌خواستم درس بخوانم هر سه كتاب کنارم بود و اگر به كلمه مشابهی می‌رسیدم در دو كتاب دیگر پیدایش می‌كردم؛ این‌طوری تمام نكات را به ذهنم می‌سپردم و می‌دانستم كلمه‌ای مثل «شبدر» در كدام كتاب‌ها تكرار شده است.

      چه توصیه‌ای برای این درس به دانش‌آموزان تجربی داری؟

      با توجه به سبك جدید سؤالات، بهتر است ویژگی‌های شاخص جانوران را خوب یاد بگیرند و سرعت تست‌زنی‌شان را بالا ببرند. اگر حس می‌كنند هنوز در این قسمت‌ها مشكل دارند، بهتر است این مباحث را هرچه زودتر از روی درسنامه‌های كتاب زیست جامع گاج بخوانند.

      چگونه توانستی به‌راحتی از پس سؤالات فیزیک برآیی؟

      فیزیك را دقیقا مثل ریاضی می‌خواندم و تلاش می‌كردم آن را سر كلاس یاد بگیرم، نكاتش را جمع‌‌آوری ‌كنم و همه تست‌های كتاب‌های میكروطبقه‌بندی پیش و پایه گاج را بزنم. یادم هست كه تست‌های بعضی از فصل‌ها را چهاربار زدم تا سرعت عملم خیلی زیاد شود.

      مهم‌ترین کار برای موفقیت در درس شیمی چیست؟

      من پس از مطالعه كتاب درسی و نكات معلم، درسنامه كتاب‌های کمک درسی را مرور می‌كردم تا هیچ نكته‌ای از قلم نیفتد. خیلی هم تست زدم تا سرعتم بالا برود و در زمان کمتری تست بیشتری بزنم. برای تست‌زنی از کتاب میکروطبقه‌بندی شیمی گاج استفاده می‌کردم.

      عمومی و اختصاصی بودن درس‌ها در میزان مطالعه‌شان تأثیر می‌گذاشت؟

      تا قبل از نوروز بیشتر زمانم صرف دروس اختصاصی می‌شد و معمولا ساعت یازده شب ادبیات می‌خواندم اما بعدا روندم تغییر کرد و مطالعه عمومی‌ها را هم در وقت‌های پربازده‌تر مطالعاتی‌ام قرار دادم.

      چه وقت به این نتیجه رسیدی كه می‌توانی رتبه تك‌رقمی كنكور شوی؟

      از وقتی كه وارد مدرسه شدم دوست داشتم جزو برترین‌ها باشم. من و عرفان همیشه جزو رتبه‌های برتر آزمون‌های گاج بودیم و می‌دانستیم اگر پشتكارمان زیاد باشد، می‌توانیم از برترین‌های كنكور هم باشیم.

      المپیادی هم بودید؟

      سال اول دبیرستان مدتی به كلاس‌های المپیاد زیست رفتیم اما حس كردیم خیلی وقت‌گیر است و به درس‌مان لطمه می‌زند؛ برای همین رهایش كردیم.

      در سال‌های پایه دبیرستان مطالعه‌ات به چه صورت بود؟

      بیشتر تشریحی درس می‌خواندم؛ سعی می‌کردم درس‌های معلمم را همان روز بخوانم و نگاهی به درس‌های روز بعد بیندازم تا كمی جلوتر از دیگر بچه‌ها باشم. تلاش می‌کردم عمق مطالب کتاب را بفهمم و كمی هم تست بزنم. تابستان سالی که می‌خواستم به پایه سوم بروم هم با كمك مادرم درس ریاضی و با کمک پدرم درس عربی‌ام را تقویت كردم.

      برای امتحانات نهایی چه برنامه‌ای داشتی؟

      می‌دانستم نمرات امتحانات نهایی ۲۵ درصد تأثیر مستقیم در كنكور دارد؛ به همین دلیل با شروع سال سوم سعی كردم به طور كامل كتاب‌ها را بخوانم تا نمره قابل قبولی در امتحانات بگیرم. از نیمسال دوم به بعد نیز تست‌زنی برای كنكور را كلید زدم.

      آن روزها ساعت مطالعه‌ات چقدر بود؟

      روزهایی كه به مدرسه می‌رفتم حدود شش ‌ساعت و روزهای تعطیل تقریبا ۱۰ ‌ساعت درس می‌خواندم. می‌شود گفت از همه وقتی كه در اختیار داشتم، استفاده می‌كردم.

      در نهایت با چه معدلی سال سوم را به پایان رساندی؟

      ۸۸ /۱۹.

      چند روز بعد از امتحانات نهایی مطالعه برای كنكور را شروع كردی؟

      از زمان تمام شدن امتحانات نهایی تا شروع مدرسه پنج روز فاصله بود كه این زمان را به مرور بعضی‌ قسمت‌های زیست سال دوم پرداختم تا در سال پیش‌دانشگاهی زیست سوم و پیش را همزمان بخوانم. تابستان سال قبل یكی از مفیدترین تابستان‌های عمرم بود. در آزمون‌های گاج ثبت‌نام كردم و با برنامه‌ای كه داشتم موفق شدم تقریبا همه دروس پایه را یك‌بار تمام كرده و بعضی دروس پیش‌دانشگاهی را نیز پیشخوانی کنم.

      روزهای گرم ماه رمضان چطور سپری شد؟

      روز اول ماه رمضان از خدا خواستم كه كمكم كند. به بركت این ماه تمام روزه‌هایم را گرفتم و با اینكه در گرمای ظهر تابستان از مدرسه برمی‌گشتم، خدا را شكر ساعت مطالعه‌ام اصلا كاهش نیافت. به نظرم خدا واقعا كمكم كرد.

      پس کی استراحت کردی؟

      با تمام شدن نیمسال اول پیش‌دانشگاهی در شهریورماه، فرصت شد كه سفری به تبریز داشته باشیم.

      تعطیل شدن مدرسه باعث كم شدن ساعت مطالعه‌ات نشد؟

      اتفاقا شهریور‌ماه اوج مطالعه‌‌ام بود. یادم هست به توصیه معاون مدرسه‌مان روزهای تعطیل ۱۲ ساعت درس می‌خواندم. چون او می‌گفت اگر رتبه‌ای كه مد نظر داری را می‌خواهی باید بالای ۱۲ ساعت در روز درس بخوانی كه خدا را شكر توانستم این میزان مطالعه را داشته باشم.

      اسم مدرسه‌‌تان چه بود؟

      مدرسه تیزهوشان شهید دستغیب یک، ناحیه‌۲ شیراز.

      نیمسال دوم پیش‌دانشگاهی از چه زمانی شروع شد؟

      از مهرماه شروع و در پایان آذرماه تمام شد.

      با شروع سال تحصیلی برنامه‌ات چه تغییری کرد؟

      فشرده‌تر شد. تمام تلاشم این بود كه از برنامه مدرسه جا نمانم و همگام با مدرسه درس‌ها را تمام كنم.

      چطور برای ماه‌هایی که به مدرسه نمی‌رفتی، برنامه‌ریزی می‌کردی؟

      چون من و عرفان از نقاط قوت و ضعف خود آگاهی داشتیم، در برنامه‌ریزی‌های‌مان خیلی موفق بودیم. جمعه‌های بعد از آزمون با توجه به ضرورت و اهمیت درس‌ها در بودجه‌بندی آزمون بعد، برای هفته‌های پیش رو برنامه می‌ریختیم تا مطالب را با هم بخوانیم. این برنامه را پشت صندلی مطالعه‌مان نصب می‌كردیم و بعد از مطالعه و تست‌زنی هر قسمت مقابلش یك تیك می‌زدیم. این كار به من انرژی می‌داد كه این همه خواندی، دیگر چیزی نمانده و باز هم می‌توانی دوره كنی؛ مثلا یادم هست كه قرار گذاشتیم اسفندماه یك‌بار كل كتاب‌ها را مرور كنیم كه موفق هم شدیم.

      کارتان در بعدازظهر‌های آزمون فقط برنامه‌ریزی برای آزمون بعد بود؟

      نه. آزمون همان روز را هم تحلیل می‌كردیم. به نظرم یكی از مهم‌ترین كارهای یك كنكوری تحلیل‌ آزمون‌هایش است. من هم بعد از آزمون بررسی می‌كردم كه در هر درس چقدر غلط داشته‌ام. این‌طوری در هفته بعد برای درس‌های پر‌اشتباه‌تر وقت بیشتری می‌گذاشتم. بچه‌ها سعی كنند غلط‌های‌شان را برای مرور در روز‌های نزدیك به كنكور در دفتری یادداشت كنند. این‌كار باعث می‌شود پاسخ درست آن سؤال برای همیشه در ذهن‌شان بماند.

      لحظه تحویل سال ۹۴ دقیقا کجا بودی؟!

      به زیارت حضرت شاهچراغ رفتم و از این زیارت خیلی لذت بردم اما در عوض آن شب فقط پنج ساعت خوابیدم تا زمان‌ از‌ دست‌رفته مطالعه‌‌ام را جبران كنم.

      با این حساب همه ایام عید را هم صرف مطالعه کردید. درست است؟

      جز روز اول عید که به دیدن مادربزرگ‌مان رفتیم، بقیه روزها فقط درس‌ خواندیم. كل فامیل هم مراعات ما را می‌كردند و كمتر به خانه‌مان می‌آمدند. در این دوران طبق بودجه‌بندی گاج دروس محاسباتی را در اولویت قرار دادم و بقیه دروس را مرور كردم. سعی می‌كردم اگر وسط روز استراحت خارج از برنامه‌ای داشتم، با كم كردن از خواب شبم آن را جبران كنم.

      این کار مشكل‌ساز نبود؟

      به طبع خیلی خسته می‌شدم ولی شیرینی هدفی كه داشتم سرحالم می‌كرد؛ البته من یك برگ برنده داشتم و آن همراهم بود كه از او قوت قلبم می‌گرفتم. خیالم راحت بود كه فقط من تا نیمه‌شب درس نمی‌خوانم و عرفان در همه حال همراه من است. به بچه‌ها پیشنهاد می‌كنم كه با یكی از دوستان صمیمی‌شان برنامه بچینند و همزمان پیش بروند.

      دوران جمع‌بندی را از چه زمانی شروع كردی؟

      از یك ماه و نیم قبل از كنكور. برنامه‌ریزی کرده بودیم كه در این دوران تمام كتاب‌ها را دوباره دوره کنیم چون نمی‌خواستیم هیچ درسی را خلاصه‌وار بخوانیم. همچنین قرار بود هر دو، سه روز یك‌بار یك كنكور از كتاب «دور دنیا در چهار ساعت» بزنیم. برای همین از كنكور سال ۹۳ شروع كردیم و تا سال ۸۸ به عقب رفتیم. همچنین حدود ۲۰ كنكور عمومی رشته‌های دیگر را زدیم كه خیلی كمكم كرد.


      دوستان من! طوری تلاش كنید كه بعدا پشیمان نشوید. نگران خستگی‌ها نباشید چون این خستگی‌ها خیلی زود از بین می‌رود. این روزها هیچ اثری از خستگی كنكور در تنم نیست و بیشتر از هر چیزی شیرینی موفقیتم را حس می‌كنم. سعی كنید همه جنبه‌های شخصیت‌تان را با هم رشد دهید؛ یعنی در كنار درس خواندن، ورزش كنید و هیچ‌وقت از یاد خدا غافل نشوید.


      كنكور‌ها را در چه شرایطی می‌زدی؟

      پشت میزم می‌نشستم و اگر زمان کنکور چهار ساعت بود سعی می‌کردم در سه ساعت تمامش كنم. سپس سریع جواب‌ها را از روی کتاب بررسی می‌كردم و بعد مباحثی را که از قبل برنامه‌ریزی کرده بودم می‌خواندم.

      با عرفان در یك اتاق آزمون می‌دادی؟

      بله اما به طور مثال من کنکور ۸۸ خارج از کشور را می‌زدم و عرفان کنکور ۸۸ داخل را می‌زد.

      ساعت مطالعه‌ات در هفته منتهی به كنكور تغییر نكرد؟

      ساعت مطالعه‌ام از دی‌ماه به ۱۴ ساعت در روز رسیده بود. تصمیم داشتم در هفته آخر کمتر درس بخوانم اما وقتی به هدفم فكر ‌كردم و اینکه فقط یك هفته تا کنکور مانده، منصرف شدم و همان ساعت قبلی را ادامه دادم؛ حتی بیشتر هم خواندم. ترجیح دادم به رفع نقاط ضعفم بپردازم و همه نكاتی كه یادداشت كرده بودم را مرور كردم. دوست داشتم درصد فیزیكم ۱۰۰ باشد؛ برای همین کتاب‌های فیزیك سال اول تا پیش‌دانشگاهی را دوباره مرور كردم كه مبادا نكته‌ای از دید من پنهان مانده باشد. روز قبل از كنكور هم تا ساعت ۱۲ ظهر درس خواندم، ساعت یک و نیم بعدازظهر كنكور ریاضی را دانلود كردیم و كل عمومی‌ها و شیمی‌اش را زدیم. سپس مشكلات‌مان را تلفنی از دبیران‌مان پرسیدیم. بعدازظهر با هم به زیارت حضرت شاهچراغ رفتیم و از او خواستیم رتبه‌ای بیاوریم كه به صلاح ما باشد؛ اگر قرار است رتبه خوب مغرورمان كند آن را نمی‌خواهیم. شب هم خدا را شكر بدون استرس خوابیدیم.

      اگر به گذشته برگردی، چه تغییراتی در برنامه‌ات ایجاد می‌كنی؟

      خدا را شكر از نتیجه‌ای كه گرفتم راضی‌ام و ای كاشی ندارم.

      شما و آقا عرفان از همراهان همیشگی مجله رتبه بودید و هستید. نظرت راجع به مجله چیست؟

      ما سعی می‌كردیم مصاحبه‌های مجله رتبه را بخوانیم چون روش‌های نفرات برتر خیلی به ما كمك می‌كرد. همچنین پدر و مادرمان هم رتبه را می‌خواندند و نكات مفیدش مثل روش‌های مقابله با استرس را به ما گوشزد می‌كردند.

      ویژگی یک آزمون خوب از نظر شما چیست؟

      آزمون خوب سؤالاتی استاندارد و شبیه به كنكور دارد. همچنین زمان برگزاری آن دقیقا مثل كنكور است.

      چرا تصمیم گرفتی در آزمون‌های گاج شركت كنی؟

      خیلی تعریف آزمون‌های گاج را شنیده بودم و با شركت در یك آزمون آن توانستم همه تعریف‌ها را به چشم ببینم و استانداردهای مورد نظرم را بیابم؛ برای همین در همه آزمون‌های این مؤسسه شرکت کردم.

      کمی از حمایت‌ها و مساعدت‌های پدر و مادرت در سال کنکور بگو.

      خانواده همیشه همراه ما بودند و اوج این همراهی، سال آخر بود؛ طوری كه پدر به شوخی می‌گفت: «در خانه ما حكومت نظامی است و كسی حق سر و صدا کردن ندارد تا دوقلوها درس بخوانند.» آرامش عجیبی در خانه ما حكمفرما بود. پدر و مادرم هنگام تحلیل آزمون‌ها كنارمان بودند و حتی گاهی با هم برنامه‌ریزی می‌كردیم كه چه درسی باید بیشتر خوانده شود. رابطه‌مان این‌قدر خوب بود که دل‌مان می‌خواست استراحت‌های پنج دقیقه‌ای بین مطالعه را هم كنار آنها بگذرانیم و با هم گپ بزنیم. به جرأت می‌توانم بگویم بدون حمایت‌های آنها، دستیابی به این رتبه امكان‌پذیر نبود.

      برای خوانندگانی که دوست دارند روزی مثل شما جزو ۱۰ نفر اول كنكور سراسری باشند، چه صحبتی داری؟

      دوستان من! طوری تلاش كنید كه بعدا پشیمان نشوید. نگران خستگی‌ها نباشید چون این خستگی‌ها خیلی زود از بین می‌رود. این روزها هیچ اثری از خستگی كنكور در تنم نیست و بیشتر از هر چیزی شیرینی موفقیتم را حس می‌كنم. سعی كنید همه جنبه‌های شخصیت‌تان را با هم رشد دهید؛ یعنی در كنار درس خواندن، ورزش كنید و هیچ‌وقت از یاد خدا غافل نشوید. توكل به خدا نه فقط در كنكور بلكه در همه مراحل زندگی قدرتمندترین منبع انرژی است. من و عرفان احتمال می‌دادیم رتبه شویم اما هیچ‌وقت فكر نمی‌كردیم دو عدد پشت سر هم نصیب‌مان شود. اگر با ایمان به خدا تلاش كنید، اراده‌تان با خواست خداوند همراستا می‌شود.

      برای تخصص‌ تصمیم‌ گرفته‌ای؟

      تصمیم‌گیری در این خصوص كمی زود است اما من به تخصص قلب و اعصاب علاقه بیشتری دارم.

      در این مورد هم با عرفان هم‌عقیده‌ای؟

      نه، او چشم‌پزشكی را خیلی دوست دارد.

      مسلما برای‌تان پیش آمده كه دچار جر و بحث شوید؛ این اختلافات بیشتر در چه مواقعی است؟

      گاهی هنگام درس خواندن؛ البته نه به خاطر رتبه بلكه بیشتر به خاطر سؤالات بی‌هنگامی كه از هم داشتیم و تمركز همدیگر را به هم می‌زدیم. این کار هر دوی‌مان را كمی عصبی می‌كرد ولی خوشبختانه تا به حال دعوا نكرده‌ایم.

      بیشترین مدتی كه از هم دور بوده‌اید، چقدر است؟

      برای شركت در مسابقات كشوری حفظ قرآن سه روز عرفان را ندیدم. او هم سه روز در مسابقات نهج‌البلاغه شركت كرد که همدیگر را ندیدیم.

      خیلی اذیت شدید؟

      ما دوست داریم در كوچك‌ترین تفریحات نیز با هم باشیم؛ حتی موقع تماشای تلویزیون دوست داریم كنار هم باشیم. این‌طوری تماشای تلویزیون برای‌مان خیلی لذت‌بخش‌تر است. شاید باور نكنید اما وقتی عرفان نبود اصلا به من خوش نمی‌گذشت. شنیدم وقتی من نبودم، او هم بی‌حوصله و بی‌حال بوده است.

      اهل ورزش هم هستی؟

      فوتبال ورزش مورد علاقه‌ هر دوی‌ ماست اما من به پینگ‌پنگ و والیبال هم علاقه دارم در عوض عرفان شطرنج را خیلی دوست دارد. این هم یكی دیگر از تفاوت‌های جزئی بین ماست.

      اهل مطالعه جانبی چطور؟

      صددرصد! بعد از كنكور فرصت شد كه كتاب‌هایی مثل نامیرا، سیره نبوی، آه و... را بخوانم اما مطالعات جانبی عرفان باز هم درسی است و حتی قسمت‌های حذفی كتاب‌های دانشگاهی را هم می‌خواند تا بیشتر در مورد رشته‌مان بداند.

      شما از دیار شعرا هستی، شعر هم می‌خوانی؟

      در دوره راهنمایی خیلی با عرفان مشاعره می‌كردیم؛ طوری كه در مسابقات مشاعره مدرسه بچه‌ها را حذف می‌كردیم و در پایان خودمان دوتا ‌می‌ماندیم. آن‌وقت بیت‌هایی با كلمات پایانی استثنایی برای هم رو كردیم تا یكدیگر را حذف كنیم. یادم هست یك‌بار مشاعره بین ما ۴۵‌ دقیقه طول كشید.

      كدام‌تان برنده میدان بودید؟

      حالا كه دارید از من می‌پرسید، می‌گویم من! (با‌خنده)

      منبع: مشاورنامه رتبه

      ویرایش توسط pouria98 : 14 اسفند 1394 در ساعت 18:52

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      بچه مذهبی رتبه تک رقمی ها بوده
      ادمینستور کانال جهادی پیوند در پیام رسان سروش با لینک http://sapp.ir/ap_peyvand

      فعال عرصه ی رسانه

      مدرس سواد فضای مجازی

    3. Top | #3
      کاربر اخراجی

      Romantic
      نمایش مشخصات
      تبلیغ کامل گاج!!!
      مذهبی بودن یا نبودن هیچ ربطی ب موفقیت نداره حتی ی اپسیلون مهم تلاش ادم و لاغیر
      این همه ادم موفق تو دنیان ک احیانا خدا هم قبول نداشتن!!!
      پول زیادی از گاج ب جیب زدن این بچه مذهبیا

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      زرنگ اونه که هم قرتی بازی در بیاره و هم تو درسش موفق باشه و نتیجه بگیره !

      افراط و تفریط خوب نیست ! تو هیچ زمینه ای ! حتی درسی حتی مذهبی و...

      این دوتا دوقلو یا قیفی هم دمشون گرم تلاش کردن و الان هم دارن نتیجش رو میبینن

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      چرا همه ایمای که تو کنکور تک رقمی میشن اینجوری ؟ همه زشتن یکیشون فقط مثلا ادم بود اونم معین فلاحتگر عزیز نفر اول ریاضی 88 همشهری عزیز ما

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط farhadcr72 نمایش پست ها
      تبلیغ کامل گاج!!!
      مذهبی بودن یا نبودن هیچ ربطی ب موفقیت نداره حتی ی اپسیلون مهم تلاش ادم و لاغیر
      این همه ادم موفق تو دنیان ک احیانا خدا هم قبول نداشتن!!!
      پول زیادی از گاج ب جیب زدن این بچه مذهبیا
      ای بابا باز این بچمون شرو کرد..موسی به دین خود عیسی به دین خود..اوکی فرهاد؟
      ادمینستور کانال جهادی پیوند در پیام رسان سروش با لینک http://sapp.ir/ap_peyvand

      فعال عرصه ی رسانه

      مدرس سواد فضای مجازی

    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      اصلا کاری نداریم که مذهبی بودن تاثیر داره یا نه

      فقط اون جمله بنفش رنگ که کنار عکسش نوشته شده رو بخونید

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      همشو گفت گاج
      حتمن این مصاحبه هم مربوط به گاجه

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      من میدونم امسال رتبه تک رقمی میشم شما مصاحبه منو اینجا میزارین منم بچه مذهبی هستم پست سرم اینا رو نگینا
      اصلا می‌دانی چیست ؟!

      من خدا را در بین فرمول های فیزیک یافتم !
      من خدا را در بین مسائل شیمی یافتم ! در بین مفاهیم ژنتیک !
      خبری از خدا نبود در کتاب دینی هایم !
      خدا را بیاب . . .
      نه در بین نماز های شبت ...
      بلکه در بین شب بیداری هایت برای علم اموزی ...

    10. Top | #10
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      من به یه چیز معتقدم

      هوش همه انسانها مثه همدیگس با یه تفاوت جزئی ( درحد 5 درصد بالاتر یا پایینتر )

      این اراده و پشتکار آدماست که بین من و شما و دیگری تفاوت بوجود میاره

      طرف 14 ساعت درس میخونده

      یعنی خواب و شام و ناهار و حموم و دستشویی و تفریح و غیره فقط 10 ساعت!

      من شخصا روزی 2 ساعت فقط تو دستشوییم

      حالا چیکار میکنن این رتبه برترا ؟

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط REDAXE نمایش پست ها
      من به یه چیز معتقدم

      هوش همه انسانها مثه همدیگس با یه تفاوت جزئی ( درحد 5 درصد بالاتر یا پایینتر )

      این اراده و پشتکار آدماست که بین من و شما و دیگری تفاوت بوجود میاره

      طرف 14 ساعت درس میخونده

      یعنی خواب و شام و ناهار و حموم و دستشویی و تفریح و غیره فقط 10 ساعت!

      من شخصا روزی 2 ساعت فقط تو دستشوییم

      حالا چیکار میکنن این رتبه برترا ؟
      من کسایی رو دیدم با کتاب میرن دست شویی
      دوستان عزيزم فعلا خداحافظ !




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن