دوستان
بياييد در اين جستار جمله ، عبارت يا بخش زيبا از كتابهايي را كه خوانده ايم و خود آنها ميتوانند دريايي از مفاهيم را در خود داشته باشند ، بنويسيم تا بقيه نيز از آنها استفاده نمايند.![]()
دوستان
بياييد در اين جستار جمله ، عبارت يا بخش زيبا از كتابهايي را كه خوانده ايم و خود آنها ميتوانند دريايي از مفاهيم را در خود داشته باشند ، بنويسيم تا بقيه نيز از آنها استفاده نمايند.![]()
حکایت ما جاودانه شود
به دس اوردن خوشبختي مشكل نيس.......نگه داشتن ان سخت است
از كتاب دالان بهشت كه ازنازي صفويه
حکایت ما جاودانه شود
آرام؟
آرام برای چه باید گرفت؟
وقتی بمیرم خود به خود آرام می گیرم!
پیش از آنکه بمیرم که نباید بمیرم!
کلیدر_محمود دولت ابادی
آدم های بزرگ ارده میکنند.... آدم های کوچک آرزو.......!!!!
بزرگ باشیم......
زیتون _ نویسندش یادم نیست
اتوبوس از مینی بوس بزرگتر است.
از سخنان یک بزرگ... خیلی بزرگ.
پستمو پاک نکنین خاهشن. سخنی از ی بزرگ بوده. من ک نفهمیدم چ نکته ای توشه، شاید بقیه فهمیدن.
There is No Need for God as a Hypothesis
Pierre-Simon, marquis de Laplace
دوست من!
وقتی تو با روز هستی،من با شب هستم
حتی. ان هنگام نیز،از صلاة ظهر میگویم که بر فراز تپه ها می رقصد،ازسایه های ارغوانی میگویم که تمامی دره را فراگرفته است.
تو آوازه های شبانه مرا نمی شنوی و بالهای پرواز مرا در برابر ستارگان نمی بینی،ومن نیز لحظه ای نمیخواهم تو آنها را ببینی یا بشنوی.
من با شب تنها خواهم بود
........
من دیوانه نیستم /جبران خلیل جبران /ترجمه:محسن نیک بخت
... باز قادر است بگوید
زن های خوشگل نباید فکر کنند
و من
از این که زیبا بودم خجالت می کشیدم
ترجیح می دادم زشت تر باشم
ولی
حق تفکر به من داده شود...
دیر یا زود
البا دسس پتس
عشق به کسی که پاسخ احساست را نمی دهد
ممکن است در کتابها هیجان انگیز باشد
ولی
در واقعیت به شکل غیر قابل تحملی خسته کننده و زجر اور است
هیچ چیز جالب و خوبی در عشق یک طرفه وجود ندارد ...
جز از کل
استیو تولتز
چرا مادرت با اینکه میدونست پدرت یه عوضیه
ازش جدا نمی شد
همیشه یه پست فطرت هست که می تونه
قلب زنها رو به طپش بندازه
قلب فرشته
الن پارکر
خانه من درب و داغون است. سقف خراب است، مبلها خرابند، صندلیها خرابند، کف اتاق خراب است، دیوارها خرابند، مستراح خراب است، با اینحال در آن زندگی میکنیم، چون خانه من است و از پول هم خبری نیست.
مادرم میگوید که جهان سوم، حتی همین خانه خراب را هم ندارد و ما نباید ناشکری کنیم ... جهان سوم از ما هم سومیتر است!
کتاب: در آفریقا همیشه مرداد است
نویسنده: مارچلو دُ اورتا
گاهی شیرجه های نرفته کوفتگیهای عجیبی به جای میگذارند...سقوط -کامو
«همهٔ حیوانات برابرند اما بعضی برابرترند.»مزرعه حیوانات
همسر دکتر گفت :به نظر ما کور نشدیم کور هستیم چشم داریم اما نمیبینیم ..کورهایی که میتوانیم ببینیم ولی نمی بینیم..کوری -ساراماگو
+اعتیاد مکان کوچک و امنی ست برای پنهان شدن؛ جایی که آدم های حساس،برای فرار از عشق و رنج ، توی آن فرو می روند . ان جا دست کسی به ما نمیرسد؛جای مان امن است.اما از انجا که عشق و رنج، تنها چیزهایی هستند که ما را رشد میدهند،به محض اینکه پنهان میشویم، شروع میکنیم به تحلیل رفتن،به کم شدن،تمام شدن،به مردن...قفسی که من ساختم تا از خودم در برابر سم جهان محافظت کنم،اکسیژن مرا هم دزدید...
+لازم نیست همیشه شاد باشید.زندگی سخته و آسیب زننده.نه به خاطر اشتباهاتتون،بلکه این اسیب ها برای همه ست. از رنج ها فرار نکنید، اونا به دردتون میخورن.باهاشون سرکنید ، بزارید بیان و برن.بذارید شما رو به سوختی ترک کنن که برای انجام کارهاتون تو این دنیا بسوزونیدش..میدانم حقیقت روی این زمین چیست. ما یا به خودمان اجازه میدهیم سوختنِ رنج هامان را احساس کنیم یا میگذاریم کسی که عاشقش هستیم با آن بسوزد...
از کتاب جنگجوی عشق
نویسنده:گلنن دویل ملتن
پیامبر ودیوانه.جبران خلیل جبران
زیرا عشق برای عشق کافی است
وقتی که عاشق می شوید مگویید(خداوند در قلب من است ) بلکه بگویید (من در قلب خداوند جای دارم).
و گمان مکنید که زمام عشق در دست شماست بلکه این عشق است که اگر شما را شایسته بیند حرکت شما را هدایت می کند .
عشق را هیچ آرزو نیست مگر آنکه به ذات خویش در رسد .
ما میتوانیم انتخاب کنیم جذاب و تحسین برانگیز باشیم
یا دوست داشته شویم و واقعی باشیم...
باید خود واقعی و حساسمان را بفرستیم.این تنها راه است...
چون برای دوست داشته شدن "اول باید شناخته شویم"...
اگر انتخابمان این باشد که خود واقعی مان را به همه نشان دهیم،اسیب خواهیم دید...
ما در هردوصورت اسیب میبینیم...
پنهان شدن درد دارد،علنی بودن هم همینطور...
درد علنی بودن کمتر است...
چون هیچ دردی به اندازه ی شناخته نشدن، اسیب زننده نیست...
جالب است که خود واقعی ما محکم تر از ظاهرمان است.
خودِ حساس من، هرگز ضعیف نبوده ؛ او ساخته شده تا از عشق و رنج ، جان سالم به در ببرد...
حساس بودن من,قدرت من است.قدرتی که به من میفهماند هرگز نیاز ندارم پنهان شوم.
من همیشه یک جنگجو بوده ام...
کتاب جنگجوی عشق
گلنن دویل ملتن
شاید هیچ راهی وجود ندارد که عشق شکست بخورد...
چون نتیجه ی نهاییِ تمام عشق ها...
حیاتی دیگر است...
حالا اگر حتی 5 دقیقه احساس مزخرف بودن داشته باشید با سیصد و پنجاه تا عکس از افراد "کاملا خوشحال با زندگی های کوفتی شگفت انگیز" بمباران میشوید و غیر ممکن است احساس نکنید یک جای کارتان میلنگد...
این قسمت اخر است که مارا به دردسر می اندازد.
ما "به خاطر احساس بدمان" ،احساس بدی پیدا میکنیم. به خاطر احساس گناه مان احساس گناه میکنیم.از عصبانی شدن عصبانی میشویم.از اضطراب مضطرب میشویم...
"من چه مرگم شده؟!"
به این دلیل است که رهایی ازدغدغه ها تا این اندازه کلیدی است.به این دلیل است که رهایی از دغدغه ها موجب نجات دنیا میشود.چطور؟
با پذیرش این حقیقت که دنیا کاملا به فَ.نا رفته و این هیچ اشکالی هم ندارد! چون همیشه به همین صورت بوده است و همیشه به همین صورت خواهد بود.
با رهایی از دغدغه ی این که احساس بدی دارید،حلقه ی بازخورد جهنی را اتصال کوتاه کرده اید؛ به خودتان میگویید:«من احساس مزخرفی دارم؛ ولی چه اهمیتی دارد؟»
و بعد...انگار که پری جادویی ، مشتی گَرد روی سرتان پاشیده باشد،دیگر به خاطر احساس بدتان، از خودتان متنفر نخواهید شد...
کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
مارک منسن
شاید هیچ راهی وجود ندارد که عشق شکست بخورد...
چون نتیجه ی نهاییِ تمام عشق ها...
حیاتی دیگر است...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)