همان که هستی باش. همین!
در نگاه اول میخورد کشتیگیر باشد. با اینکه خودش میگفت فقط گاهی والیبال بازی میکند و تا حالا تشک کشتی را از نزدیک ندیده اما من هنوز معتقد بودم او کشتیگیر است؛ کشتیگیری که خوب با درسها دست و پنجه نرم کرده و توانسته پشت این حریف چغر و بَدبدن را به خاک بمالد؛ حریفی که به سر و کله زدن با آن عادت کرده بود؛ طوری که حتی بیماری و کسالت هم نتوانست عاملی باشد برای ترک عادتش. محمدسعید مسیحا دقیقا زمانی مهمان بود که میخواست برای رفع خستگی امتحانات ترم اول رشته برق دانشگاه صنعتی شریف به شهرش یزد برود. برای اینکه بیشتر با او آشنا شوید با ما همراه باشید. |
آقا سعید! وقتی میخواستی در دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب کنی، همه با شما موافق بودند؟
نه. خانواده و معلمهایم اصرار داشتند رشته تجربی را انتخاب کنم اما انتخاب آخر را بر عهده خودم گذاشته بودند. من هم به دلیل علاقه شدیدی که به رشته ریاضی داشتم، وارد این رشته شدم. بچههایی که رشته ریاضی را انتخاب میکنند باید ریاضی را جزئی از وجودشان بدانند و از آن نترسند.
دلیل اصرار اطرافیان چه بود؟
نظرشان این بود که رشته تجربی در کشور ما آینده شغلی بهتری دارد.
نظر شما چه بود؟
معتقدم که با تحصیل در رشتههای مهندسی هم میتوان آینده خوبی را رقم زد.
خواهر یا برادر بزرگتر داری؟
بله. من فقط یک خواهر بزرگتر دارم که در حال حاضر دانشجوی رشته شیمی دانشگاه یزد است.
در مدرسه تیزهوشان درس میخواندی؟
بله. در مدرسه تیزهوشان برازنده مقدم شهر یزد درس خواندم.
معدل سال سومت چند شد؟
چون در سالهای دوم و سوم دبیرستان برای لیگهای علمی و المپیاد ریاضی درس میخواندم، نتوانستم خیلی خوب سر کلاسها حاضر شوم و این مشکل در سال سوم بیشتر بود؛ به همین دلیل خیلی سختی کشیدم اما توانستم خودم را ۱۵ روزه برای امتحانات نهایی آماده و معدل ۰۳/۱۹ را کسب کنم.
با همه این تلاشها و صرف وقت در المپیاد مقام آوردی؟
متأسفانه در المپیاد کشوری قبول نشدم.
شرکت در المپیاد ریاضی چه نقشی در میزان تسلطت بر درس ریاضی داشت؟
در کل به ریاضی علاقه داشتم. از طرفی چون درگیر المپیاد بودم، مباحث ریاضی را از سالهای پایه یاد گرفتم و مهارت زیادی در حل مسأله داشتم که این موارد در کنکور بیتأثیر نبود. اعتماد به نفسی که شرکت در المپیاد به انسان میدهد، باعث میشود بتواند سؤالات را راحتتر حل کند. مزیت دیگر المپیاد این بود که باعث شد برای دروس حسابان، جبر و احتمال و هندسه۱و۲ هیچ کتابی را نخوانم اما برای دیفرانسیل و ریاضیات گسسته از
کتابهای نقرهای حساب دیفرانسیل و انتگرال، ریاضیات گسسته و جبر و احتمال گاج استفاده کردم و پیشنهادم به بچههایی که در این دروس مشکل دارند این است که از
کتابهای گاج استفاده کنند.
چه روشی برای یادگیری این درس داشتی؟
ابتدا از خودم آزمون میگرفتم و سپس تستها را تحلیل میکردم. توصیهام به بچهها این است که اگر نمیتوانند از این درس در آزمونها نتیجه خوبی بگیرند، بروند و دوباره مطالب را آنقدر بخوانند که فرمولها و قضیهها به ذهنشان سپرده شود، سپس تست بزنند. سعی کنند تستهایش را با فاصله زمانی از مطالعه مباحث بزنند چون این موضوع خیلی مهم است. همچنین حتما خلاقیت را چاشنی کارشان کنند چون بدون خلاقیت نمیشود تستهای ریاضی را زد.
برای جبران دروسی که در سالهای پایه خوب نخوانده بودی چه کار کردی؟
بعد از امتحانات نهایی سال سوم، دقیقا از مردادماه درسها را اولویتبندی کردم تا برای دروسی که در آنها ضعیفتر بودم، وقت بیشتری بگذارم. در هفته به طور میانگین روزی ۶ ساعت درس میخواندم و آخر هفتهها همراه خانواده به تفریح یا دیدن پدربزرگ و مادربزرگم میرفتم؛ البته کتاب هم میبردم و نگاهی به آنها میانداختم.
دروس را تشریحی میخواندی یا تستی؟
بیشتر هدفم فهمیدن مطالب بود؛ زیرا در این صورت میتوانستم راحتتر تستها را بزنم.
گفتی در تابستان به مدرسه میرفتی؛ یعنی علاوه بر دروس پایه، دروس پیشدانشگاهی را هم میخواندی؟
بیشتر برای دروس عمومی پایه وقت میگذاشتم تا در آنها قوی شوم اما دروس پیشدانشگاهی را هم میخواندم. با خواست خدا توانستم دروس پایه را جمعبندی کنم و نتیجه خوبی بگیرم.
کلاسهای درسی پیشدانشگاهی به طور رسمی از چه زمانی آغاز شد؟
از هفته آخر شهریورماه شروع شد و تا پایان اسفندماه ادامه داشت.
در نیمسال اول پیشدانشگاهی چه برنامهای داشتی؟
از شنبه تا سهشنبه به مدرسه میرفتم؛ ساعت دوی بعدازظهر بازمیگشتم و تا شب شش ساعت مطالعه داشتم اما در روزهای تعطیل ساعت مطالعهام به ۹ ساعت میرسید. چون مطالعه دروس پیشدانشگاهی نیاز به وقت بیشتری داشت در این دوران تمرکزم روی آنها بود اما دروس پایه را هم مطابق برنامه آزمونها میخواندم. درواقع تعادلی بین دروس پیش و پایه برقرار کرده بودم.
در این نیمسال همچنان دروس را مفهومی میخواندی؟
مجبور بودم دروس پایه را به صورت مفهومی بخوانم چون سر کلاس بعضی از آنها مانند شیمی سال سوم نرفته بودم و مباحث برایم جدید بود اما در این نیمسال علاوه بر مفهومی خواندن تست هم کار میکردم. باید تعادل را حفظ کرد، به همه دروس اهمیت داد و سعی کرد هنگام مطالعه نقاط ضعف را پیدا کرده و به رفع آنها پرداخت. اگر کسی میخواهد در یک دانشگاه خوب قبول شود، هدفش باید این باشد كه درسها را خوب بفهمد؛ در این صورت است که كمكم تمایل به تستزنی پیدا میکند و موفق میشود.
این روند تا امتحانات نیمسال اول ادامه داشت؟
چون امتحانات نیمسال اول پیشدانشگاهی در سال ما تأثیری در کنکور نداشت، با همان برنامه قبلی پیش رفتم و معدلم ۰۷ /۱۹ شد. امسال امتحانات نهایی پیشدانشگاهی هم در کنکور تأثیر دارد و بچهها باید به این نکته توجه داشته باشند و درسهایشان را خوب بخوانند.
چگونه خودت را با برنامههای آزمون هماهنگ میکردی؟
بعد از هر آزمون به بررسی تستهایی که غلط زده بودم، میپرداختم و اشکالاتم را در آن مباحث برطرف میکردم. همیشه فاصله زمانی تا آزمون بعد را به دو بخش تقسیم میکردم؛ در بخش اول به جمعبندی سرفصلهای آزمون بعد میپرداختم؛ یعنی همه مباحث را میخواندم و تست میزدم و در بخش دوم، خلاصه دروس را میخواندم، مطالب خوانده شده قبلی را مرور میکردم و دفترچه آزمونهای سالهای گذشته را از خودم آزمون میگرفتم؛ البته برنامهام متنوع بود؛ گاهی با برنامه مدرسه پیش میرفتم و صرفا هفته منتهی به آزمون را به خواندن بودجه آزمون اختصاص میدادم یا برای آزمونهای جمعبندی صرفا اقدام به رفع اشکال میکردم.
اصلا چرا آزمون آزمایشی میدادی؟
آزمونها کمکم کرد تا مشکلاتی که در زمانبندی پاسخگویی به سؤالات آزمون داشتم را در نیمسال اول رفع کنم و بتوانم فضای کنکور را برای خودم شبیهسازی کنم. همین کارها را در نیمسال دوم تمرین کردم تا سر جلسه کنکور استرس نداشته باشم.
ویژگی یک آزمون خوب چیست؟
طراح باید روی سؤالات وقت بگذارد و خیلی خوب است که سؤال، مطالعات دانشآموز را به چالش بکشد و باعث شود مشکلاتش را فهمیده و آنها را برطرف کند.
دوستان خوبم! دنیایتان را آنقدر کوچک نسازید که کنکور برایتان خیلی مهم شود؛ دنیا بزرگتر از کنکور است. اگر اینطوری فکر کنید کنکور برایتان خیلی راحت میشود. به جای اینکه از کنکور برای خودتان غول بسازید، تمام تلاشتان را انجام دهید تا موفق شوید. اگر سال دومی هستید درسها را خوب یاد بگیرید اما خیلی به خودتان فشار نیاورید. اگر در سال سوم دبیرستان درس میخوانید به امتحانات نهایی به دلیل اهمیت نمرات آنها در کنکور توجه کنید و طوری به سؤالات پاسخ دهید که مصحح منظورتان را به طور کامل متوجه شود. شما پیشدانشگاهیها هم بیشتر تست بزنید و آرامش خودتان را حفظ کنید تا بتوانید نتیجه دلخواهتان را بگیرید. همچنین سعی کنید انتخاب رشته مناسبی داشته باشید تا موفق شوید. |
اگر از نتیجه آزمونی رضایت نداشتی چه کار میکردی؟
به تحلیل آن میپرداختم و علت اشتباهاتم را پیدا کرده و آن را برطرف میکردم. پدر و مادرم هم در این مواقع خیلی به من روحیه میدادند و میگفتند این کنکور آزمایشی است و کنکور اصلی هنوز مانده است.
یعنی ناامیدی نمیشدی؟
چرا، اما برای غلبه بر این ناامیدی با خانوادهام صحبت میکردم یا اینکه هدفهایم را بررسی میکردم و به نتیجه خوبی از لحاظ منطقی میرسیدم و دوباره شروع به خواندن میکردم. هر کسی ممکن است ناامید شود ولی اگر افرادی که کنارمان هستند ما را راهنمایی کنند، مشکلاتمان برطرف میشود.
روی تغذیه و سلامتیات هم حساس بودی؛ مثلا صبحانه میخوردی؟
بله. صبحانه وعده بسیار حساسی است و اگر حذف شود، مغز انسان نمیتواند برای درس خواندن دوام آورد؛ زیرا نیاز به انرژی دارد. ورزش هم همینطور است. اوایل نرمش و ورزش را کنار گذاشته بودم ولی بعد حدود ۴۰ دقیقه ورزش را در برنامه روزانهام قرار دادم.
معمولا ادبیات را به چه صورتی میخواندی؟
این درس از مهمترین دروس عمومی است و باید در برنامه درسی روزانه داوطلبان گنجانده شده و به صورت موضوعی خوانده شود. کتاب
ادبیات موضوعی گاج برای این درس مناسب است. تستهای ادبیات باید با فاصله زمانی زده شود چون تستزنی این درس تا یک هفته بعد از مطالعه به دلیل اینکه مطالب در حافظه کوتاهمدت است، چندان فایدهای ندارد.
به کدام درس علاقه کمتری داشتی؟
به عربی علاقهای نداشتم اما این موضوع در برنامهریزیام تأثیری نداشت و هدفم این بود که درسها را بخوانم؛ به همین دلیل عربی را هم مانند ادبیات به صورت موضوعی میخواندم. در این درس سعی کردم سرعتم را در مطالعه مباحث ترجمه و قواعد بالا ببرم تا وقت بیشتری روی قسمتهایی که در آنها ضعیفتر هستم، بگذارم. خوشبختانه مطالعه کتابهای عربی را در تابستان تمام کردم و در طول سال فقط برایش تست زدم. بچهها نباید از عربی بترسند. من خودم اوایل فکر میکردم عربی درس سختی است ولی توانستم از این درس درصد خوبی کسب کنم.
برای دین و زندگی چقدر زمان گذاشتی؟
این درس را تقریبا هر روز حدود ۴۰ دقیقه مطالعه میکردم؛ چون درس حجیم و پرنکتهای است. ابتدا کتاب درسی را میخواندم و بعد تستهایش را از
کتاب میکروطبقهبندی گاج میزدم و سپس درصدگیری میکردم و دوباره متن درس را میخواندم.
برای درس زبان انگلیسی چه توصیهای به بچهها داری؟
سعی کنند روی متن دروس خیلی کار کنند؛ زیرا در سرعت تستزنیشان تأثیر دارد. من برای این درس از
کتاب کنکور زبان گاج استفاده کردم.
با توجه به اینکه بالاترین نمره شما بین دروس اختصاصی متعلق به فیزیک است، چه راهکاری برای کسب درصد بالا در این درس پیشنهاد میکنی؟
فیزیک درسی است که برای آن باید خیلی زحمت کشید تا بتوان در تستهایش قوی شد. برای این درس
کتاب نقرهای فیزیک پایه و پیشدانشگاهی گاج را خواندم. این کتاب بخش به بخش مطالب را به صورت واضح توضیح داده است. به نظرم برای نتیجهگیری بهتر از این درس باید آزمونهای این کتاب را حتما درصدگیری و بررسی کرد. تستهای این درس هم باید با فاصله زمانی زده شود.
در خواندن درس شیمی باید به چه نکاتی توجه کرد؟
طراحان کنکور با سؤالهایی که طرح میکنند بچهها را به نوعی شیمیخوان کردهاند. برای شیمی باید هم در فهم و هم در حل مسأله حرفهای بود. کتابهای درسی شیمی خیلی مهم هستند به همین دلیل هر سه کتاب درسی این درس و
کتاب نقرهای شیمی جامع کنکور گاج را خیلی خوب خواندم و تستهایش را با فاصله زمانی زدم.
کمی از شیوه مطالعهات در نیمسال دوم بگو.
فقط دروس نیمسال دوم را مفهومی میخواندم و چون از قبل در دروس پایه به تسلط رسیده بودم، بیشتر تمرکزم روی تستزنی و توجه کردن به نکات تستها بود. درواقع در این نیمسال مطالعاتم شدیدا کنکوری شده بود. سعی میکردم برنامه روزانهام ترکیبی باشد از کل دروس؛ حتی شده از هر درس یک صفحه؛ چون در کنکور باید به سؤالات همه دروس در کنار هم پاسخ داد. هر شب به صورت ذهنی برای روز بعدم برنامه میچیدم اما ادبیات، دین و زندگی و شیمی در برنامه هر روزم بود.
از چه زمانی این دروس را در برنامه روزانهات گنجانده بودی؟
دین و زندگی و ادبیات را از تابستان و شیمی را هم تقریبا از اوایل مهرماه.
مهمترین کاری که در این نیمسال انجام دادی، چه بود؟
چون مطالب آمار را فراموش کرده بودم نزدیک عید
کتاب نقرهای آمار و مدلسازی گاج را خریدم و مطالعه این کتاب باعث شد کل مباحث آمار را بفهمم و با تمرین و تکرار تستهای کنکور مهارت زدن تستهای این درس را به دست آورم.
دوران طلایی عید را چطور گذراندی؟
چون خانوادهام اهل علم هستند، خیلی زحمت کشیدند و محیطی آرام در منزل به وجود آوردند تا من بتوانم در دوران عید دروس پایه را جمعبندی کنم و دروس نیمسال اول که تا حدی فراموش کرده بودم و درسهای نیمسال دوم که تازه تدریس شده بودند را بخوانم؛ البته در اوقات فراغتم مصاحبه با نفرات برتر مجله رتبه را هم میخواندم و برایم جالب بود.
پس خانواده سهم زیادی در موفقیت شما داشتند.
خانواده به دلیل راهنماییها و انرژی فراوانشان تأثیر زیادی در موفقیت فرزندان دارند و از هر لحاظ مراقبشان هستند.
تحصیلات پدر و مادرت در چه زمینهای است؟
پدرم پزشک و مادرم کارشناس شیمی است و خانهدار است.
بعد از هر آزمون به بررسی تستهایی که غلط زده بودم، میپرداختم و اشکالاتم را در آن مباحث برطرف میکردم. همیشه فاصله زمانی تا آزمون بعد را به دو بخش تقسیم میکردم؛ در بخش اول به جمعبندی سرفصلهای آزمون بعد میپرداختم؛ یعنی همه مباحث را میخواندم و تست میزدم و در بخش دوم، خلاصه دروس را میخواندم، مطالب خوانده شده قبلی را مرور میکردم و دفترچه آزمونهای سالهای گذشته را از خودم آزمون میگرفتم؛ البته برنامهام متنوع بود؛ گاهی با برنامه مدرسه پیش میرفتم و صرفا هفته منتهی به آزمون را به خواندن بودجه آزمون اختصاص میدادم یا برای آزمونهای جمعبندی صرفا اقدام به رفع اشکال میکردم. |
ساعت مطالعهات در این ایام چقدر بود؟
به جز شش روزی که به خاطر کسالت نتوانستم درس بخوانم، بقیه روزها ۱۰ ساعت مطالعه داشتم.
یعنی شش روز به طور کامل درس نخواندی؟
اینطور نبود که اصلا درس نخوانم؛ زیرا وقتی به درس خواندن عادت کنی، ترک آن برایت خیلی سخت میشود و باید همان روال را ادامه دهی؛ به همین دلیل حتی در آن روزها هم درس میخواندم اما کمتر از قبل.
دوران جمعبندی را دقیقا از چه زمانی شروع كردی؟
از اواخر فروردینماه شروع به زدن کنکور سال ۸۸ به بعد از روی
کتاب «دور دنیا در ۴ساعت» گاج کردم و در فاصله بین هر دو آزمون به رفع مشکلاتم میپرداختم. هر جمعه هم یک آزمون جامع ریاضی از خودم میگرفتم و در طول هفته دفترچههای عمومی رشتههای دیگر را میزدم. همچنین از
کتابهای خط ویژه دین و زندگی، آمار و شیمی هم استفاده کردم.
داوطلبان کنکور در این دوران باید احتیاط کنند، از آخرین فرصتها نهایت استفاده را ببرند و آزمونهایی را بزنند که شباهت زیادی به کنکور دارد. همچنین آزمونهای جامع را تحلیل کنند تا متوجه ضعفهایشان شوند و آنها را رفع کنند؛ زیرا این مشکلات ممکن است در کنکور برایشان به وجود آید. برای همین تحلیل آزمونها خیلی مهم است.
ساعت مطالعهات در این دوران افزایش پیدا کرد؟
نه. همان ۱۰ ساعت بود اما سعی کردم کیفیت مطالعهام را بالا ببرم و به صورت عالی درس بخوانم.
هفته قبل از كنكور هم مطالعه داشتی؟
فقط نگاهی به زبان فارسی انداختم و سعی کردم مانند یک ورزشکار که در هفته قبل از مسابقه تمرینات سبکی دارد، كمی استراحت کرده و خودم را از لحاظ روحی و روانی تقویت کنم.
خلاصهنویسی هم داشتی تا در این هفته مطالعهشان کنی؟
متأسفانه برای هیچ درسی خلاصهنویسی نداشتم و به همین دلیل از خودم ناراضی هستم که چرا این کار را انجام ندادم.
روز قبل از كنكور چه كردی؟
سعی كردم استرسم را كاهش دهم و کنار پدر و مادرم باشم؛ زیرا بودن در کنار خانواده خیلی انرژیبخش است. همچنین ذهنم را آرام و هدفهایم را بررسی کردم. آن شب حال خیلی عجیبی داشتم و تا ساعت سه و نیم صبح بیدار بودم که هنوز هم علتش را نمیدانم. پس اگر دوستان هم به چنین مشکلی برخورد کردند، اصلا نترسند چون طبیعی است.
این كمخوابی تأثیر مخربی بر کنکورت نداشت؟
فشار زیادی به من وارد کرد چون اگر شب خوب میخوابیدم شاید میتوانستم یکی، دو تست بیشتر بزنم ولی سر جلسه کنکور با خودم گفتم: «همان که هستی باش. همین!»
استرس داشتی؟
بله.
چگونه توانستی بر استرست غلبه کنی؟
در آزمونهای آزمایشی استرس نداشتم اما هر چه به کنکور نزدیکتر میشدیم، استرسم بیشتر میشد. استرس همیشه در مواقع حساس زندگی به وجود میآید. کنکور هم یکی از این مراحل حساس است و باید با استرس آن کنار آمد.
همهچیز در حوزه خوب بود؟
هنگام زدن تستهای ریاضی بودم که یک پرنده وارد حوزه شد و نظم جلسه را بههم زد و بعد از ۲۰ دقیقه از حوزه خارج شد.
همیشه طبق ترتیب دفترچه به سؤالات پاسخ میدادی؟
بله كاملا. من در دو مرحله به سؤالات هر دفترچه پاسخ دادم. در دور اول سؤالات را با سرعت و البته با دقت میخواندم و اگر به سؤالی میرسیدم که نمیتوانستم به آن پاسخ دهم، آن را نگه میداشتم تا در دور بعد به آن پاسخ دهم و خیلی روی سؤال فکر نمیکردم. در دور دوم ابتدا سراغ سؤالاتی که پاسخ نداده بودم رفتم، بعد تمام سؤالات را چک کردم تا بیدقتی نکرده باشم چون اعتقاد داشتم ممکن است استرسم در دور اول مانع از این شده باشد که برداشت درستی از سؤال داشته باشم. در کل برای مرحله دوم پاسخگویی دفترچه عمومی ۲۰ دقیقه و برای مرحله دوم پاسخگویی دفترچه اختصاصی یک ساعت وقت داشتم؛ با این حال به دو تست ریاضی و دو تست شیمی پاسخ ندادم.
سر جلسه به چه چیزی فکر میکردی؟
به این فکر میکردم که تمام تلاشم را به کار گیرم تا این آزمون را خیلی خوب پشت سر بگذارم.
از قبل فکر میکردی که رتبه برتر کنکور شوی؟
خیلی به فکر تکرقمی شدن نبودم و هدفم این بود که رتبه خوبی بیاورم.
اگر به گذشته بازگردی چه کارهایی را انجام میدهی؟
دروس را خلاصهنویسی میکنم چون در دوران جمعبندی به درد میخورد.
به بچههای سالهای دوم تا پیشدانشگاهی چه توصیهای داری؟
دوستان خوبم! دنیایتان را آنقدر کوچک نسازید که کنکور برایتان خیلی مهم شود؛ دنیا بزرگتر از کنکور است. اگر اینطوری فکر کنید کنکور برایتان خیلی راحت میشود. به جای اینکه از کنکور برای خودتان غول بسازید، تمام تلاشتان را انجام دهید تا موفق شوید. اگر سال دومی هستید درسها را خوب یاد بگیرید اما خیلی به خودتان فشار نیاورید. اگر در سال سوم دبیرستان درس میخوانید به امتحانات نهایی به دلیل اهمیت نمرات آنها در کنکور توجه کنید و طوری به سؤالات پاسخ دهید که مصحح منظورتان را به طور کامل متوجه شود. شما پیشدانشگاهیها هم بیشتر تست بزنید و آرامش خودتان را حفظ کنید تا بتوانید نتیجه دلخواهتان را بگیرید. همچنین سعی کنید انتخاب رشته مناسبی داشته باشید تا موفق شوید.
منبع: مشاورنامه رتبه