خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      پند هایی از نهج البلاغه


      درود بر شما

      درین جستار کوشش بر گذاشتن سخنان و پندهایی از فرمانده ترین فرماندهان

      امام علی "ع" می باشد...

      حکایت ما جاودانه شود



    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      1. اگر خدا شريكى داشت
      لو كان لربك شريك لاتتك رسله .

      نامه / 31.
      ترجمه :اگر پروردگارت شريكى مى داشت ، فرستادگان آن شريك (يعنى پيامبران آن خدا ديگر) نزد تو مى آمدند.
      شرح : خداوند توانائى كه ما را، و اين دنياى پهناور و پر از زيبائى را، آفريده است ، خدايى يگانه و بى همانند است .
      تمامى پيغمبرانى كه براى راهنمايى افراد بشر، به ميان مردم آمده اند، با آن كه دينهاى گوناگون آورده اند، سخنهايشان درباره خدا، يكسان و همانند بوده است . همه آنها، به پيروان خود گفته اند كه : خدا يكى است و شبيه و شريك ندارد.
      فرزند عزيز، اين را بدان كه اگر غير از پروردگار يگانه و بى شريك ، خدا ديگرى هم وجود داشت ، او را به افراد بشر اعلام دارند، هم مردم را به سوى او دعوت كنند.
      ولى در طول ميليونها سالى كه از زندگى بشر مى گذرد، واز ميان 124 هزار پيغمبرى كه براى هدايت مردم آمده اند، هرگز پيغمبرى نگفته است :
      من ، از سوى خدايى ، غير از خداى يگانه ، به سوى شما فرستاده شده ام .
      همين موضوع ، دليل آشكارى است براى آن كه بدانى : خداى تو، و آفريدگار و همه افراد بشر، و خالق اين جهان بزرگ ، همان خداوند يگانه و بى مانند است كه تمام پيغمبران ، از او سخن گفته اند و همه افراد بشر را، به سوى او دعوت كرده اند.
      حکایت ما جاودانه شود



    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      2. انگيزه دورى از گناه
      لو لم يتوعد الله على معصيته لكان يجب ان لا يعصى شكرا لنعمه .

      ح / 290.
      ترجمه :اگر حتى خداوند، بندگانش را،از نافرمانى كردن و گناه ورزيدن نترسانيده بود، باز هم واجب بود كه انسان ، مرتكب هيچ گناهى نشود، تا به اين وسيله ، در برابر نعمتهاى او سپاسگزارى كرده باشد.
      شرح : كسيكه گناه ميكند و فرمان خداوند را به جاى نمى آورد، در حقيقت ، نعمت هايى را كه خداوند به او داده است ، تباه ميكند. زيرا چنين كسى ، براى آن كه بتواند گناهى را مرتكب شود، ناچار بايد تمام نيروهائى را كه در وجودش هست ، به كار ببرد. در حاليكه خداوند، اين نيروها را، براى گناه و نافرمانى كردن به او نداده است .
      خداوند، اين نيروها را، براى گناه و نافرمانى كردن به او نداده است .
      فرزند عزيز، كسى را در نظر بگير، كه مى خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتكب گناه شود، و بطور مثال ، دست به دزدى بزند:
      تمام اعضاء بدن آن شخص ، بايد وظايف خود را، با تمام نيرويى كه دارند انجام دهند، تا او توانايى انجام چنين گناهى را داشته باشد.
      ششهاى او، بايد بطور مرتب هواى تازه را به خود بگيرند، تا او نفس بكشد و زنده بماند، قلبش بايد بطور منظم در حال تپيدن باشد، تا خون به تمام پيكرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشمهايش بايد توانايى ديدن داشته باشند، تا او راه خود را ببيند، پاهايش بايد قادر به حركت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسيرى كه با چشمش مى بيند، پيش برود، گوشهايش بايد توانايى شنيدن داشته باشند، تا او صداى نزديك شدن مردم را تشخيص ‍ بدهد و از خطر فرار كند، دستهايش بايد توانايى كار و حركت داشته باشند، تا او درها را باز كند و اشياى را بردارد، مغزش بايد كار خود را انجام دهد،تا ساير اعضاى بدنش از آن فرمان بگيرند، و وظايف خود را اجرا كنند... و اگر يكى از اين اعضاى ، يعنى يكى از اين نعمتهايى كه خداوند به انسان داده است ، كار خود را به درشتى انجام ندهد، شخص گناهكار، قادر به انجام گناه نخواهد بود.
      پس مى بينى كه گناهكار، براى آنكه در برابر خداوند، مرتكب گناه و نافرمانى ، شود، از همان امكانات و نيروهايى استفاده ميكند، كه خداوند، آنها را، براى انجام كارهاى درست و نيك به او داده است . به اين ترتيب ، آيا شخص گناهكار، با انجام هر كدام از گناهان خود، و نعمتها و نيروهايى را كه خداوند دارد، تباه و حرام نمى كند؟
      البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده ، و آنها را از گناه و نافرمانى ، بيمناك كرده است . ولى اگر خداوند چنين بيم و هشدارى هم نداده بود، و اگر انسان آسوده خاطر بود كه به خاطر گناهانش كيفر و مجازات نخواهد ديد، باز هم حق نداشت نعمتهاى خداوند را تباه كند. يعنى در برابر نعمتهاى ديدن ، شنيدن ، بوئيدن ، حركت ، تپيدن قلب ، تنفس ششها، انديشيدن ، توانايى انجام كارهاى گوناگون داشتن ، و هزاران نعمت ديگر، انسان بايد قدرشناس باشد، و به - شكرانه اين نعمتهاى بزرگ و با ارزش ، هرگز مرتكب گناه و نافرمانى خداوند نشود.
      حکایت ما جاودانه شود



    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      3. زندگى دنيوى دليل زندگى اخروى
      عجبت لمن اءنكر النشاه الاخرى و هويرى النشاه الاولى .

      ح 126/
      ترجمه :در شگفتم ، از كسيكه زندگى اين دنيا را مى بيند، و باز زندگى دنياى ديگر (آخرت ) را قبول ندارد.
      شرح : كسيكه با درك و دانائى ، در زندگى اين دنيا نظر كند، سراسر دنيا را، پر از نشانه هايى خواهد ديد كه از قدرت آفرينش خداوند حكايت مى كنند. و كسيكه قدرت آفرينش خداوند را، با عقل و بينش برسى كند، هرگز مسئله آخرت و زندگى پس از مرگ را انكار نخواهد كرد.
      اگر ما، با دقت و شعور و انصاف ، به دنياى خود نگاه كنيم ، به روشنى مى بينيم كه انسان و حيوان و گياه ، و بالاخره تمام موجودات زنده اين دنيا، از نيستى به وجود آمده اند. پس خداوند كه قادر بوده است اين زندگى و اين همه موجودات زنده را، ازنيستى به هستى بياورد، باز هم قدرت آن را خواهد داشت كه پس از مرگ و نابودى اين موجودات ، يكبار ديگر آنها را زنده كند.
      اگر در زندگى انسان دقت كنيم ، از يك نظر، خواهيم ديد كه خداوند، در همين دنيا هم ، ريشه و اصل زندگى انسانها را دل خاك قرار داده ، و در وقت لزوم ، افراد بشر را، از خاك به وجود آورده است .
      ابتدا، ريشه زندگى و اصل وجود ما، در دل همين خاكهاى بيابانى پنهان بوده است . از دل اين خاكها، گندم و برنج و سبزى و ميوه و ديگر گياهان خوردنى و روئيده اند. قسمتى از اين روئيدنيها را، پدر و مادر ما خورده اند. قسمت ديگرى را نيز حيوانات خورده اند، تا زنده بمانند و بزرگ شوند و به صورت غذاى انسان در آيند. يعنى پدر و مادر ما، وقتى گوشت حيوانات را نيز خورده اند، در حقيقت ، از غذايى استفاده كرده اند كه اصل آن ، باز هم از خاك بوده است . به اين ترتيب ، پدر و مادر ما، با خوردن خوراكى هايى ، كه در هر حال ، از زمين بدست مى آيد، به زندگى خود ادامه داده اند و بزرگ شده اند بعد، وجود ما، همچون يك ياخته ، در پشت و شكم آنها، پيدا شده است آنگاه ما شروع به رشد كرده ايم ، صاحب دست و پا و چشم و گوش و مغز و ساير اعضاء بدن شده ايم سرانجام ، به صورت يك انسان كامل ، از شكم مادر، به اين جهان قدم گذاشته ايم . تمام اين مراحل ، از وقتى كه ذرات هستى ما، در دل خاكها بوده ، تا وقتى كه اين ذرات به وجود پدر و مادر منتقل شده و سپس به صورت انسان در آمده است ، با قدرت آفرينش ‍ خداوند طى شده است .
      پس مى بينيم كه خداوند، قبلا، يكبار قدرت خود را، در همين دنيا، نشان داده و ما را، از خاك به خود آورده است . به اين ترتيب ، خدايى كه چنين قدرتى دارد، يكبار ديگر هم ، قادر به انجام اين كار خواهد بود. يعنى ، وقتى ما بميريم و به مشتى خاك مبدل شويم ، دوباره ، در روز قيامت ، خداوند ما را، از دل خاكها بيرون مى آورد، و به ما هستى و زندگى مى دهد، تا براى رسيدگى به حساب كارهايمان ، در صف محشر آماده شويم .
      حکایت ما جاودانه شود



    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 9
      آخرين نوشته: 22 دی 1396, 10:12
    2. ???درخواست راهنمایی برای «امتحانات نهایی سوم» - معرفی کتاب؟؟؟
      توسط Sleeplife در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 10
      آخرين نوشته: 18 شهریور 1395, 09:04
    3. استرس امتحان نهایی
      توسط pardis77 در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 4
      آخرين نوشته: 02 خرداد 1394, 15:57
    4. معدل بالای 19 امتحان نهایی
      توسط alihoseini در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 70
      آخرين نوشته: 29 اردیبهشت 1394, 12:13
    5. dvd بخرم نخرم؟؟!!! بچه هایی ک دارید لطفا راهنمایی
      توسط طراوت در انجمن فیلمهای کمک آموزشی
      پاسخ: 12
      آخرين نوشته: 18 اردیبهشت 1393, 20:22

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن