سلام امروز تو اینترنت تو سایت تبیان دو مطلب مفید در باره حذف کنکور دیدم جالب به بنظر اومد گفتم بقیه هم در جریان باشند
1.مشکلات حذف کنکور 2.قانون حذف کنکور چرا اجرا نمیشود؟
در پایان تشکرفراموش نشه
سلام امروز تو اینترنت تو سایت تبیان دو مطلب مفید در باره حذف کنکور دیدم جالب به بنظر اومد گفتم بقیه هم در جریان باشند
1.مشکلات حذف کنکور 2.قانون حذف کنکور چرا اجرا نمیشود؟
در پایان تشکرفراموش نشه
مشکلات حذف کنکور
طرحی که نمایندگان مجلس تصویب کرده اند، این است که به تدریج کنکور حذف می شود و ملاک پذیرش دانشجویان برای ورود به دانشگاه ها، معدل سه امتحان نهایی سالانه و کشوری، در سه سال دوره دبیرستان خواهد بود و متولی برگزاری این امتحانات هم وزارت آموزش و پرورش خواهد بود.
و بدین صورت سازمان سنجش نقش اساسی خود را در برگزاری کنکور و انتخاب دانشجو از دست میدهد.
اما گفته می شود که مجلس این طرح را بر اساس کارشناسی قوی انجام نداده است. همان طور که طرح استخدام 40 هزار معلم حق التدریسی و احیای معاونت پرورشی و الزام دولت به تهیه لایحه نظام هماهنگ نیز فاقد پشتوانه کارشناسی بودند. فلذا این طرح موافقان و مخالفان خود را دارد.
موافقان طرح موسوم به حذف کنکور برای آن، آثار و تبعات معجزه آسایی قائلند؛ از جمله:
1- انگیزه دانش آموزان در یادگیری دروس افزایش می یابد.
2- اضطراب و اثرات مخرب روحی و روانی کنکور از بین می رود.
3- خانواده ها از زیر آوار سنگین هزینه های کنکور نجات پیدا می کنند.
4- کمر مافیای کنکور با سود سالانه 400 میلیارد تومان میشکند.
5- سۆالات تستی و چهار جوابی که متکی به حافظه کوتاه مدت دانش آموزان و نوعی تکنیک است، جای خود را به سۆالات مفهومی و تشریحی می دهد.
6- لو رفتن و فروش سۆالات متوقف می شود و...
اما مخالفان این طرح ایراد های اساسی و قابل پیش بینی را ارایه کرده اند که نشان دهنده نواقص عمده این طرح میباشد از جمله آن ها:
برخی مدیران آموزشی کشور معتقدند که برای رشته های پرمتقاضی حتی اگر ظرفیت دانشگاه ها چند برابر تقاضا نیز باشد، آزمون حذف نخواهد شد. بهترین استدلال را ییس سازمان سنجش در روزهایی که وزارت علوم مخالف طرح بود ارایه کرده است؛
«زمانی که چندین داوطلب با معدل 19 یا 20 وجود داشته باشند، چگونه می توانیم از میان آنان ظرفیت 40 نفری رشته پزشکی دانشگاه تهران یا 40 نفری مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف را انتخاب کنیم؟»
و البته چطور می توان دیپلمه های سال های گذشته را در شیوه جدید پذیرش وارد کرد و اصلاً تکلیف تغییر رشته در دانشگاه برای کسانی که دیپلم غیرمرتبط با آن رشته را دارند چست؟ روی چه نمره های، کسی را که دیپلم ریاضی دارد و می خواهد در دانشگاه ادبیات بخواند، وارد دانشگاه می کنند؟
اما با محول شدن وظیفه گزینش دانشجو به آموزش و پرورش، آموزش در مقطع متوسطه کاملاً نمره محور خواهد شد و برگزاری امتحانات هماهنگ بخش عمده ای از وقت معلمان و دانش آموزان را پر می کند، یادگیری برای زندگی جای خود را به یادگیری برای کسب نمره خواهد داد.
به احتمال زیاد کلاس های درس مدارس به طور کامل به کلاس کنکور تبدیل می شود. تضمین قبولی در کنکور جای خود را به تضمین معدل 19 به بالا خواهد داد. جزوه های درسی دبیران و نمونه سۆال و تجزیه کتاب درسی به سۆال و جواب جای مهمی در آموزش های دبیرستانی پیدا می کند.
برخلاف تصور مدافعان طرح جدید، بازار رسمی و غیررسمی، آموزشگاه های کنکور، تدریس خصوصی و نشر جزوات و کتاب های درسی تعطیل نخواهد شد، چرا که ضرورت وجودی آن ها هم چنان پایدار است. اگر آن گونه که برخی نمایندگان ادعا می کنند، هم اکنون و در گذشته، در سازمان سنجش مافیای فروش سۆالات کنکور لانه کرده و آن ها به راحتی آب خوردن رتبه ها را جابه جا می کنند، چه تضمینی هست که این مافیا که سالانه به گفته یکی از نمایندگان چهارصد میلیارد تومان سود می برد کار خود را تعطیل کند!!؟
چنین مافیایی تنها کافی است اندکی جابه جا شود و محل عملیات خود را به دبیرستان ها منتقل کند. اگر مافیای کنکور در امتحانات متمرکز، تستی، چهار جوابی که اوراق آن با ماشین تصحیح می شود و امکان نظارت نیروهای امنیتی و فضایی بر آن وجود دارد با دست باز عمل کرده است، در سیستم غیر متمرکز که برگزاری امتحان و تصحیح اوراق در 20 هزار دبیرستان بخش شده و سۆالات تشریحی است و توسط انسان تصحیح می شود، مسلماً دست بازتری خواهد داشت.
صاحبان قدرت و ثروت برای کسب معدل 19 به بالا و افزایش شانس فرزندانشان برای ورود به دانشگاه های معتبر راه های جدیدی را تجربه خواهند کرد. مدیران مدارس، مربیان و دبیران در معرض آلودگی به مفاسد اقتصادی قرار می گیرند. مافیا و فساد مالی منطق اقتصادی دارند. قبولی در دانشگاه و رشته های مطلوب، کالای کمیاب اقتصادی است و تقاضا برای آن زیاد است.
اگر فرض کنیم که این آزمون ها کاملاً اصولی باشد باز هم مشکل وجود دارد. اگر دانش آموز سال اول و دوم دبیرستان امتحاناتش خوب نشده باشد چه باید بکند؟
الان خیلی از افراد را داریم که در سال آخر دبیرستان خودشان را بازیابی می کنند، ضعف هایشان را برطرف می کنند و در کنکور هم موفق می شوند، هر چند که دانشجویان خوب و برجسته کسانی هستند که وضعیت آموزشی یک نواختی دارند. بچه های جوان، چه دختر و چه پسر، در سنین بلوغ مشکلات بسیار جدی دارند، خیلی از این ها وقتی که به سن 17سالگی می رسند خودشان را به کمک خانواده ها و معلمان بازیابی می کنند. این ها درس می خوانند و موفق هم می شوند. ما نمی توانیم دانش آموزی را که به هر دلیل در سال اول و دوم دبیرستان افت داشته است، محکوم کنیم که دیگر نمی تواند نمراتش را جبران کند. اگر این نمره ها در کنکور تاثیر داشته باشد و کنکور هم نباشد، باعث می شود دانش آموزان امتحانات را جدی تر بگیرند و از طرفی اگر افتی یا ضعفی دارند حس کنند که دیگر قابل جبران نیست. باید اجازه جبران همین دروس را بدهیم. این امکان در کشورهای دیگر هست.
کنکوری که فعلاً هست یکی از مشکلاتش این بود که کسی که پول داشت از طریق آموزش کنکور و مدارس غیرانتفاعی خودش را به یک رشته دانشگاهی می رساند و وارد دانشگاه می شد. اما با طرح جدید همین موارد هم تکرار شده است، یعنی کسی که پول دارد، چه استعداد داشته باشد و چه نداشته باشد، از طریق امکانات خانواده وارد مدرسه خوبی می شود و معدل می آورد چون می داند که از روی معدل وارد دانشگاه می شود. پس از طریق کلاس های تقویتی و مدارس غیرانتفاعی دست به کار ساخت یک معدل خوب می شود تا بتواند به دانشگاه وارد شود.
از طرفی چون کشور، آموزش استاندارد ندارد و در بسیاری از جاهای توسعه نیافته دانش آموزان استعداد دارند اما امکانات ندارند، پس چطور می توان از این افراد و افرادی که همه جور امکانات داشته اند سۆالات یکسانی پرسید. این خلاف قانون اساسی و عدالت در آموزش همگانی است.
از طرفی گفته می شود که وزارت آموزش و پرورش توان و تجربه برگزاری آزمون سراسری را با امنیت بالا در سطح کشوری ندارد و در عوض سازمان سنجش با نزدیک 30 سال سابقه، خوب می داند که مشکلات کار کجاست.
مرکز یادگیری سایت تبیان - گردآوری: ستاره نوربخش
تنظیم: مریم فروزان کیا
قانون حذف کنکور چرا اجرا نمیشود؟
چندی پیش وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اعلام کرد:
قانون حذف کنکور تنها شامل دورههای آموزش عالی پیوسته میشود و این قانون، دورههای تحصیلات تکمیلی کاردانی، کارشناسیارشد و دکتری (ناپیوسته) را دربرنمیگیرد.
درحالیکه انتظار میرفت وزیر علوم از این فرصت استفاده کند و با تکمیل قانون، همه کنکورهای آسیبرسان به فکر و روان جوانان و ناکارآمدساز آموزش متوسطه و عالی را در همه سطوح کاردانی، کارشناسی، ارشد و دکتری ناپیوسته حذف کند و جوانان را از شر این هیولای برانداز تفکر و خلاقیت نجات داده و به این تجارت (که با جیب مردم و به سود گروه خاص است) خاتمه دهد، معلوم نیست چرا برخی کارشناسان، متخصصان و استادان هم برای حذف کامل کنکور از همه دورههای تحصیلی تردید دارند و استقبال مردم در این زمینه را نادیده میگیرند؟
تعلل در اجرای قانون حذف کنکور از زمان وزرای پیشین آموزش و پرورش و علوم آغاز شد تا آنجا که عباسپور رئیس پیشین کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در اردیبهشت سال 88 دولت را قانونگریز خواند و در این زمینه اظهار داشت: «سه فاکتور اساسی در اجرای قانون نحوه پذیرش دانشجو آن را با مشکل مواجه کرده است:
اول اینکه این قانون دیر ابلاغ شد (شش ماه پس از ابلاغ مجلس به دولت)،
نکته دوم تغییرات مکرر در وزارت آموزش و پرورش بود (مدتی دارای سرپرست، سپس فرشیدی و علی احمدی هرکدام دو سال و از نیمه دوم سال 88 تاکنون حاجیبابایی) و
نکته سوم روبهرو شدن با وزیری بود که کار کارشناسیِ زیرمجموعهای که به بررسی قانون حذف کنکور پرداخته بودند را زیر سۆال برد.
او ادامه داد: قانون حذف کنکور با کار کارشناسی به تصویب رسید و مورد پذیرش وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش نیز قرار گرفت. اما پس از تغییراتی در وزارت آموزش و پرورش با وزیری (علی احمدی) روبهرو شدیم که علیالاصول فقط حرف خود را میزد و هیچکسی را قبول نداشت.»
رئیس کمیسیون آموزش مجلس افزود: در یک مقطع، آموزش و پرورش مطرح کرد که اعتبار لازم برای ارتقای سیستمهای خود در راستای اجرای قانون را ندارد که برای حذف این بهانه بودجهای به این امر اختصاص دادیم (200میلیارد ریال). بهنظر میرسد چون دولت و بهویژه وزارت علوم، عزم اجرای این قانون را نداشتند، وزیر وقت آموزش و پرورش هم نمایندگی مخالفت با اجرای قانون را بهعهده گرفته بود.
در حال حاضر با این که مجلس با دو سال تمدید مهلت اجرای قانون در برابر درخواست تمدید سهساله وزیر علوم (کامران دانشجو) موافقت کرده است (قرار است سال1392 کنکور حذف شود)، اما سازمان سنجش اعلام کرده است که سال92 سابقه تحصیلی در همان سهم 25درصدی درجا خواهد زد!
با این که قوه مقننه از پنج سال قبل بودجه مورد نیاز جهت آمادگی وزارت آموزش و پرورش برای جایگزینی سوابق تحصیلی بهجای کنکور را تصویب کرد، اما آیا دولت آن بودجه را به آموزش و پرورش اختصاص داد؟
و آیا این وزارتخانه موضوع را پیگیری کرد؟
چرا دولت قانون حذف کنکور را با شش ماه تأخیر به وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش ابلاغ کرد و طی پنج سال گذشته بهخاطر عدماجرای قانون از وزرای مربوط توضیح نخواست؟
چرا وزرای پیشین دولت نهم، در این دو وزارتخانه نسبت به تأکیدات مکرر عباسپور رئیس سابق کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره اجرای قانون حذف کنکور بیاعتنا بودند و شرایط اجرای قانون حذف کنکور را فراهم نکردند؟
آیا واقعا دلایلی که درباره اجتنابناپذیر بودن اجرای کنکور برای حدود 15درصد رشته محلهای پرطرفدار ارایه میشود، اصالت دارد؟
با این که مدیران کنونی آموزش و پرورش تأکید بر اجرای قانون دارند و با شرط تأمین نیازهای آن وزارتخانه آمادگی خود را برای اجرای قانون اعلام کردهاند، چرا برخی همواره بهانهجویی میکنند؟
با توجه به این که آموزش و پرورش آمادگی خود را برای ارایه ی نمرات 15درس در پایههای سوم و پیشدانشگاهی اعلام کرده است و ادعا دارد قدرت تمیز و تفکیک نمرات داوطلبان را میتواند به درجهای از اعتبار برساند که با استفاده از نمرات تراز با میانگین پنج هزار و انحراف معیار تا هزار فهرست داوطلبان را تنظیم و آنان را برای انتخاب پرطرفدارترین رشتهها در بهترین دانشگاهها به سازمان سنجش معرفی کند، اکنون سۆال این است که چرا بایستی کنکور برگزار شود؟ آیا قرار است تجارت پرسود کنکور برای ابد باقی بماند؟ اطلاعات آماری کنکور سراسری سال 1391 حاکی از آن است که تنها 21درصد از قبولشدگان وارد دانشگاههای دولتی و رایگان شدهاند.
درحالیکه 77/6 درصد قبولشدگان ناچار شدند با پرداخت شهریه دانشگاههای غیردولتی را برای تحصیل انتخاب کنند، بالاترین سهم جذب به میزان 61درصد به دانشگاه پیامنور اختصاص یافت.
6/1 درصد داوطلبان به دورههای شبانه راه یافتند،
4/5 درصد جذب دانشگاههای غیرانتفاعی شدند،
4/4 درصد داوطلبان دانشگاه فرهنگیان را انتخاب کردند،
دانشگاههای مجازی 1/2 درصد پذیرفتهشدگان را بهخود اختصاص دادند و
0/4 درصد جذب دانشگاههای نیمهحضوری شدند و
1/4 درصد قبولشدگان نیز احتمالا پس از گردآوری این آمار ثبتنام کردهاند.
متأسفانه وزارت علوم بهجای این که براساس اصل30 قانون اساسی، وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بهصورت رایگان گسترش دهد، سهم قبولشدگان دانشگاه پیام نور را بیرویه و با کیفیت نازل از 15درصد در سال1386 ظرف چهار سال به 61 درصد (چهار برابر) در سال90 افزایش داده است. آیا وقت آن نرسیده که به جای تقویت و افزایش بیرویه سهم مۆسسات آموزش عالی غیردولتی، جوانان با استعداد بیشتری را در دانشگاههای دولتی جذب و حمایت کنیم تا جامعه از فارغ التحصیلان با صلاحیتهای بالاتر برخوردار شود؟
همشهری آن لاین
مرکز یادگیری سایت تبیان
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)