اعتـــرافـــــ کــــنــیــد

[Parimah]

اعتراف میکنم

هر قدر سنم بیشتر میشود کمتر به قضاوت مردم در مورد خودم اهمیت میدهم.
از این رو هر چقدر پخته تر میشوم بیشتر از زندگی لذت میبرم.
حذف کردن آدمها از زندگیم به این معنی نیست که ، از آنها متنفرم!!!
معنای ساده اش این است که برای خودم احترام قائلم.
هر کسی قرار نیست به هر قیمتی تا ابد با من بماند.
لطف بسیار بزرگی در حق خودمان خواهیم کرد اگر کسانی که روحمان را،مسموم میکنند را رها کرده و به آرامش پناه ببریم ..

[Etterath]

اعتراف میکنم ادم صلح طلبیم و از دعوا و بحث فراری(حتی اگه حق با من باشه) ...همون ترسو خودمون

[Zero_Horizon]

اعتراف میکنم آدم احساساتی هستم و بعضی وقتا همین باعث سقوطم میشه اونم با مخ...

[mh81]

اعتراف میکنم امروز تا این لحظه خیلی کم خوندم

[Mirrorball]

اون س لحظه قبل سقوط آزاد هست؟ بینهایت ترس و بینهایت هیجان؟ اعتراف میکنم همون حس رو به بزرگ شدن و آینده دارم. بینهااایت میترسم و بینهاایت لحظه شماری میکنم واسه پا گذاشتن رو پله های بعدی
امیدوارم وقتی به 25 سالگی میرسم تونسته باشم جلوی بیشتر موردای لیست هدفام تیک بزنم

[Etterath]

اعتراف میکنم اون اوایل که عضو شده بودم،فکر میکردم تو بخش امضا باید نمونه امضامون رو بزنیم



پ.ن:میدونم تباهم

[Zero_Horizon]

در تمام عمرم سکوت کردم و همیشه حق رو به دیگران دادم
حماقت بود !

یسری وقتا باید جواب داد آره باید جواب داد
هرکسی ارزش و لیاقت نداره گستاخ تر و پررو تر میشه

[Fatima_82]

اعتراف میکنم که
دو نفر رو توی انجمن با هم اشتباه گرفتم و تازه فهمیدم :/

[Dillon]

اعتراف میکنم که
من می دانستم نومیدی هست, اما نمی دانستم یعنی چه. من هم مثل همه خیال میکردم که نومیدی بیماری روح است. اما نه, بدن زجر میکشد. پوست تنم درد میکند, سینه ام, دست و پایم. سرم خالی است و دلم بهم می خورد. و از همه بدتر این طعمی است که در دهنم است. نه خون است. نه مرگ, نه تب, اما همه اینها باهم کافی است زبانم را تکان بدهم تا دنیا سیاه بشود و از همه موجودات نفرت کنم. چه سخت است. چه تلخ است انسان بودن!

[seyed..yousefi]

اعتراف میکنم یه زمانی
با اینکه پیش بقیه بروز نمی دادم
ولی از درون یه غرور زیادی داشتم
یه بار بابام اومد بهم گفت غرور چیزیه که آدمو زمین میزنه
کاش اون زمان درک میکردم چی میگه
حالا که فکرشو میکنم همین غرور منو چند بار تا حالا زمین زده
و تا حالا تلاشی نکرده بودم که پاشم


ولی ایندفعه فرق داره
پا میشم
بدون غرور
مهم نیست چند بار زمین بخورم
مهم نیست چی پیش میاد
دست از تلاش نمی کشم
دست از غرورم برمیدارم
با توکل به خدا
مسیرم رو ادامه میدم تا به سرانجام برسونم

[Zero_Horizon]

آدم های بی ثبات و مودی دیگر برایم غیرقابل تحمل شده اند...
ارتباط نزدیک داشتن باهاشون ... واقعا سمه
حتی اگه آدم زودرنج و بی ثباتی نباشی توی طولانی مدت توهم کم کم شبیه شون میشی...

نه میشه باهاشون صحبت کرد ، نه میشه کنارشون خود واقعیت باشی
فقط باید بری توی لباس یک دایه ی دلسوز تر از مادر و شروع کنی به براورده کردن خواسته های لحظه ای
همچین ارتباط سمی ای کم کم شما رو از خیلی چیزا خالی میکنه ... از عزت نفس ، از صبر ، از حال خوب ...

یک اتفاق کوچیک رو چنان بزرگ و جهنمی جلوه میدن که انگشت به دهان میمونی و سریع باید نقاب همدردی بزنی وگرنه آتیش این جهنم گریبان تو رو هم خواهد گرفت
اینان مسئولیت نمیپذرین
مسئولیت کارهای خودشان ، فقط و فقط عادت به اغراق در غم ها و ناراحتی هاشون کردن و اینکه هرچیز بد و منفی ای رو براش دنبال مقصر بیرونی بگردن و انگشت اتهام شون رو نشونه بگیرن
کافیه بهشون بگی بشین یمقدار فکر کن
یا حرف های این چنینی...
خواهی دید که بشدت طردت میکنن بشدت عصبی و تلخ و تند میشن
برای ادامه دادن با اینچنین آدمایی فقط باید در جلد دایه دلسوز تر از مادر و بله قربان گو رفت ، چیزی که شک نکنید شما را آسته آسته پوچ خواهد ساخت


از من میشنوید...
نزدیک این آدما نشین چون دوسر باخته
اگه خود واقعی تون باشید طرف مقابل آسیب میبینه و کلی چالش و دعوا و درگیری ایجاد خواهد کرد
اگه نقاب بزنید و نقش های دلسوزانه و بله قربان گو به خودتون بگیرید زندگی خودتون و شخصیت خودتون رو دچار پسرفت عظیمی خواهید کرد

سیاست دوری و دوستی رو برای همچین موقعیت هایی ساختن

[S h i v a]

اعتراف میکنم تا حالا این تاپیک رو ندیده بودم
چقدرررر تاپیکه خوبیه

[selenophile]

اون جایگاهی که میخواستم نیستم
اعتراف میکنم گاهی از چیزایی ناراحت میشم که شاید از نظر یکی دیگه هیچ اهمیتی نداشته باشه از اون چیزی که فکر میکردم احساساتی ترم

[Gord_Afarid]

اعتراف میکنم تبدیل ریال به تومن و برعکسش رو یاد ندارم و ترجیح میدم بجای ۴ دقیقه وقت گذاشتن و یاد گرفتنش ، همش قِر قِر بخندم که اعلام کردم مثلا پیامک اومده ۳ تومن واریز شده در حالی که ۳۰۰ تومن بوده. بعد همه آنفارکتوس بزنن .کیف میده خب

[کُبری]

اعتراف میکنم که بیشتر اوقات نتونستم منظور واقعیمو به کسی برسونم و همیشه اشتباه برداشت شده:/