سلام دوستان شما چه جملات امیدوار کننده ای رو برای خودتون تکرار میکنید؟
خوب نگاه کن
تنها اندکی از تــو
تمامِ من را دگرگون کرده است
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه میرفت. تکهیِ اول راه را با یووانا آمده بود.
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی میکرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود.
بعد از باغِ آنها بنایِ دیگری نبود، خانهشان انتهای دنیا مینمود.
کتابِ دنیایِ سوفی
نوشتهی یوستین گردر
ترجمهی حسن کامشاد
گفت داره بد میگذره...
گفتم بیخیال ، مهم اینه ک داره میگذره^_^نمیمونه
بیخیال پسمیگذرد کاروان.....
میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس
تنها جمله امیدوار کننده ک الان یادم میاد و فقط به همین اعتقاد 70 درصدی دارم چون بقیه پشمن اینه:
یادت میررررررررررررررررره
نصف و نیمه نیستیم !!!!!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)