خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 15 از 20 نخستنخست ... 5141516 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 211 به 225 از 286
    1. Top | #211
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      عکسا رو که گذاشتیم
      اومدم سنت شکنی کنم بجای عکس دوتا فیلم بذارم

      دوران کودکی ما کلا پره خاطره و سوتی و هرمدل ژانر اتفاقی هست
      از همون نوزادی بگیر تا شروع مدرسه ...
      تجربه نزدیک مرگ ، سقوط از ارتفاع ، ریختن قیر داغ روی سر توی دوران نوزادی البته این یکی رو بابام شیرجه زد با دستش رو گرفت روی سرم قیر ریخت روی دستش
      گم شدن اینو فک کنم سه چهار سالم بود بیار جدی گم شدم هنوزم یادمه قشنگ...نشسته بودم روی یه سکو لب خیابون انقدر گریه کرده بودم کل لباس خیس
      هرکی هم رد میشد یه سکه مینداخت جلوم فک میکردن از بچه های کار یا گدایی چیزی ام ولی خدایی زیاد پول جمع شد =/

      از خاطرات بگذریم=/

      بریم سراغ فیلم ها

      اولین باری که سوار قطار شده بودم حدود 7 سالگی یا کمتر بود فک کنم ، یه آبرو ریزی و ندید بدید بازی ای درآورده بودم که بیا و ببین
      ببین یعنی کل سالن توی قطار سااااکت ، مگس هم پر نمی زد همه ساکت و متشخص توی کوپه های خودشون بودن
      من راه افتاده بودم داشتم همه ی سوراخ سمبه های قطار رو درمیاوردم یه گیر عجیبی هم داده بودم به دشویی قطار
      نوبت نوبتی همه رو میبردم از بخش های مختلف بخصوص دشویی قطار بازدید کنن
      توی این فیلمه هم داشتم آبجیم رو میبردم برای بازدید

      https://uupload.ir/view/1_9xp0.mp4/




      فیلم بعدی رو چندماه پیش توی تاپیک احساسات گذاشته بودم
      تولدم بود ، آبجیم قهر کرده بود رفتم بزور آوردمش پیش خودم باهم شمع ها رو فوت کنیم که بهونه ای بشه تا ناراحت نباشه و خوشال شه

      https://uupload.ir/view/rec_0004~1_kbf3.mp4/

      پ.ن : تولده 4 سالگیه ولی برای صرفه جویی درهزینه ها از شمع یکی دیگه استفاده شده بود
      ویرایش توسط Zero_Horizon : 30 بهمن 1400 در ساعت 08:56

    2. Top | #212
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط B[SIZE=3
      دوران کودکی ما کلا پره خاطره و سوتی و هرمدل ژانر اتفاقی هست
      ای خداااااااا چجوری تو رو نخوردن تموم شیییی؟
      میای دسشویی ببینی؟
      045457cb890b54da8a256adcd2f3f0c2.jpg[/SIZE]
      Meet me where the light greets dark

    3. Top | #213
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mirrorball نمایش پست ها

      ای خداااااااا چجوری تو رو نخوردن تموم شیییی؟
      میای دسشویی ببینی؟
      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: 045457cb890b54da8a256adcd2f3f0c2.jpg
مشاهده: 407
حجم: 44.2 کیلو بایت
      بیشتر به.فنا و تباه بودم تا خوردنی

      حالا اوج فاجعه و آبروریزی مال صحنه های راه افتادن قطار و همچنین شام خوردن توی قطاره...اونا رو دیگه برای حفظ آبروم نمیذارم
      ذوق و شوق بچگی بود


      همه ی اینا یه طرف من فقط عاشق فیلم برداری بابامم یکی نیس بگه آخه مرد مومن دوربین رو یکم ثابت نگه دار دیگه این چیه آخه یه وییییژ میگیری اینور یه ویییژ میگیری اونور کلا دوربین تو در ودیواره

    4. Top | #214
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Boredom نمایش پست ها


      بیشتر به.فنا و تباه بودم تا خوردنی

      حالا اوج فاجعه و آبروریزی مال صحنه های راه افتادن قطار و همچنین شام خوردن توی قطاره...اونا رو دیگه برای حفظ آبروم نمیذارم
      ذوق و شوق بچگی بود


      همه ی اینا یه طرف من فقط عاشق فیلم برداری بابامم یکی نیس بگه آخه مرد مومن دوربین رو یکم ثابت نگه دار دیگه این چیه آخه یه وییییژ میگیری اینور یه ویییژ میگیری اونور کلا دوربین تو در ودیواره

      فکر کنم خواهرت انتظار داشت با چیز جالبی رو به رو بشه
      با ناامیدی زیادی برگشت
      الا بذکر الله تطمئن القلوب

      ***

      کاش مستی داشت هر حرامی چون شراب
      آن زمان معلوم میشد در جهان هوشیار کیست

    5. Top | #215
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط seyed..yousefi نمایش پست ها

      فکر کنم خواهرت انتظار داشت با چیز جالبی رو به رو بشه
      با ناامیدی زیادی برگشت
      نه اونا پوکر بودن کلا

      من پر از شوق زندگی بودم
      ولی طی این سالیان منم مثل خودشون کردن دیگه اون انرژی و ذوق تومون مرده

    6. Top | #216
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Boredom نمایش پست ها


      بیشتر به.فنا و تباه بودم تا خوردنی

      حالا اوج فاجعه و آبروریزی مال صحنه های راه افتادن قطار و همچنین شام خوردن توی قطاره...اونا رو دیگه برای حفظ آبروم نمیذارم
      ذوق و شوق بچگی بود


      همه ی اینا یه طرف من فقط عاشق فیلم برداری بابامم یکی نیس بگه آخه مرد مومن دوربین رو یکم ثابت نگه دار دیگه این چیه آخه یه وییییژ میگیری اینور یه ویییژ میگیری اونور کلا دوربین تو در ودیواره
      ای خوداااااااااا ذووووووووووووووووووق
      Meet me where the light greets dark

    7. Top | #217
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      تولدم کلی داستان داره
      مهم ترینش این بود که
      دوتا از فامیل هامون بدجور دعوا و درگیری بین شون بود
      تولد و به دنیا اومدن من باعث شد آشتی کنن

      خاله مامانم اولین بار که منو دید به مامانم گفت پسرت پزشک اطفال میشه واسه خودش یه پا پیشگو بوده

      مامانم کلا منو با دوغ و فلفل به ثمر رسوند
      سر من این دوتا رو خیلی زیاد دوست داشت و میخورد
      دوغش که زد مارو سفید کرد
      دوران بچگی درحد فجیع سفید بودم حالا الان عکس میذارم دوتای اولی درجه سفیدی رو متوجه میشید :/
      فلفل هم که نمیشه اثرش رو شرح داد ولی اونم زیاد تاثیرگذاشته


      فایل پیوست 99920
      فایل پیوست 99921

      فایل پیوست 99922
      فایل پیوست 99923
      فایل پیوست 99924
      فایل پیوست 99925
      فایل پیوست 99926

      ویرایش توسط Zero_Horizon : 09 فروردین 1401 در ساعت 22:50

    8. Top | #218
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ...

      متاسفانه فقط این تو سیستمم بود:/
      ویرایش توسط selenophile : 10 فروردین 1401 در ساعت 01:27

    9. Top | #219
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      با نام و یاد خدا و با امید اینکه کسی از فامیل پیدا نشه عکس بچگی خود را اپلود میکنیم...:
      p_20220329_220239_1_1.jpg
      p_20220329_220334_1_1.jpg

      اونی که دستش تو دهنشه منم
      خون میچکد از دیده در این کنج صبوری
      این صبر که من میکنم ، افشردن جان است.....

    10. Top | #220
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Z3R0 نمایش پست ها


      عکسا رو که گذاشتیم
      اومدم سنت شکنی کنم بجای عکس دوتا فیلم بذارم

      دوران کودکی ما کلا پره خاطره و سوتی و هرمدل ژانر اتفاقی هست
      از همون نوزادی بگیر تا شروع مدرسه ...
      تجربه نزدیک مرگ ، سقوط از ارتفاع ، ریختن قیر داغ روی سر توی دوران نوزادی البته این یکی رو بابام شیرجه زد با دستش رو گرفت روی سرم قیر ریخت روی دستش
      گم شدن اینو فک کنم سه چهار سالم بود بیار جدی گم شدم هنوزم یادمه قشنگ...نشسته بودم روی یه سکو لب خیابون انقدر گریه کرده بودم کل لباس خیس
      هرکی هم رد میشد یه سکه مینداخت جلوم فک میکردن از بچه های کار یا گدایی چیزی ام ولی خدایی زیاد پول جمع شد =/

      از خاطرات بگذریم=/

      بریم سراغ فیلم ها

      اولین باری که سوار قطار شده بودم حدود 7 سالگی یا کمتر بود فک کنم ، یه آبرو ریزی و ندید بدید بازی ای درآورده بودم که بیا و ببین
      ببین یعنی کل سالن توی قطار سااااکت ، مگس هم پر نمی زد همه ساکت و متشخص توی کوپه های خودشون بودن
      من راه افتاده بودم داشتم همه ی سوراخ سمبه های قطار رو درمیاوردم یه گیر عجیبی هم داده بودم به دشویی قطار
      نوبت نوبتی همه رو میبردم از بخش های مختلف بخصوص دشویی قطار بازدید کنن
      توی این فیلمه هم داشتم آبجیم رو میبردم برای بازدید

      https://uupload.ir/view/1_9xp0.mp4/




      فیلم بعدی رو چندماه پیش توی تاپیک احساسات گذاشته بودم
      تولدم بود ، آبجیم قهر کرده بود رفتم بزور آوردمش پیش خودم باهم شمع ها رو فوت کنیم که بهونه ای بشه تا ناراحت نباشه و خوشال شه

      https://uupload.ir/view/rec_0004~1_kbf3.mp4/

      پ.ن : تولده 4 سالگیه ولی برای صرفه جویی درهزینه ها از شمع یکی دیگه استفاده شده بود
      خوبه عکس و فیلمات رو سیستمه
      عکس و فیلمای من همش باید تبدیل بشه تو نوار دوربینه
      بجاش لپ تاپ پرررره از عکس و فیلمای ۲ تا داداش کوچیکترم
      هی با موبایل ازشون فیلم و عکس گرفتیم هی من خالی کردم روی لپ تاپ
      تا سن الانشون ۲ تا درایو پر شده
      خوش بحال بچه های الان بخدا😂😁
      حالا فیلمای داداشام هم فان توش زیاد پیدا میشه ،اپلود میکنم
      خون میچکد از دیده در این کنج صبوری
      این صبر که من میکنم ، افشردن جان است.....

    11. Top | #221
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      به امید اینکه کسی نشناسه

      [فایل پیوست 102829
      سان هستم سلطان ژست های ناهماهنگ

      فایل پیوست 102830
      ما قبلنا باغ داشتیم و کلی درخت سیب هم داشت اونم سبززززز اینجا مجبورشون کردم دوربین جور کنن از منو عشقام یه عکس دسته جمعی بندازن
      دیگه اکثریت عکسا یا سرم پایینه یا کلن دارم اونورو نگاه میکنم ی اوهومی ی اهمی نکردن بگن عزیزم داریم عکس میگیریم

      فایل پیوست 102832
      علاقه وافری هم به فلش داشتن نمونش همین
      همش تقصیر بابامه کار اون بود


      ویرایش توسط HUNDRED : 27 آذر 1401 در ساعت 00:21

    12. Top | #222
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sunLIGHT نمایش پست ها
      به امید اینکه کسی نشناسه

      [فایل پیوست 102829
      سان هستم سلطان ژست های ناهماهنگ

      فایل پیوست 102830
      ما قبلنا باغ داشتیم و کلی درخت سیب هم داشت اونم سبززززز اینجا مجبورشون کردم دوربین جور کنن از منو عشقام یه عکس دسته جمعی بندازن

      فایل پیوست 102831
      دیگه اکثریت عکسا یا سرم پایینه یا کلن دارم اونورو نگاه میکنم ی اوهومی ی اهمی نکردن بگن عزیزم داریم عکس میگیریم

      فایل پیوست 102832
      علاقه وافری هم به فلش داشتن نمونش همین
      همش تقصیر بابامه کار اون بود


      اینم اضافه کنم ک من تا قبل مدرسه چشم و دماغی بودم ک جوانه دست و پا داشت

    13. Top | #223
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sunLIGHT نمایش پست ها
      به امید اینکه کسی نشناسه

      [فایل پیوست 102829
      سان هستم سلطان ژست های ناهماهنگ

      فایل پیوست 102830
      ما قبلنا باغ داشتیم و کلی درخت سیب هم داشت اونم سبززززز اینجا مجبورشون کردم دوربین جور کنن از منو عشقام یه عکس دسته جمعی بندازن

      فایل پیوست 102831
      دیگه اکثریت عکسا یا سرم پایینه یا کلن دارم اونورو نگاه میکنم ی اوهومی ی اهمی نکردن بگن عزیزم داریم عکس میگیریم

      فایل پیوست 102832
      علاقه وافری هم به فلش داشتن نمونش همین
      همش تقصیر بابامه کار اون بود


      عزیزمم

      موهای فرشو...در خفا ویران مینمودی بنظرم

    14. Top | #224
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات

      ژست همیشگی من در کودکی

    15. Top | #225
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط berasmeyadegar نمایش پست ها
      عزیزمم

      موهای فرشو...در خفا ویران مینمودی بنظرم
      استحکامشون زیاد بود نشد

    صفحه 15 از 20 نخستنخست ... 5141516 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن