خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 4 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 55
    1. Top | #1
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات

      مــــن الــــان دلــــم کــیک شـکلـاتــی میـخواد : )


      من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد.

      همين الان.

      ندارم ولى!

      بايد تا فردا صبر كنم.

      معلوم هم نيست ديگه فردا دلم كيك شكلاتى بخواد من فقط مى دونم كه الان دلم كيك شكلاتى مى خواد و ندارم.

      ندارم ديگه. ولى خب دلم مى خواد.! خب ....!

      يه روز مامانم اومد گفت زود باش.

      پرسيدم چرا؟ گفت سورپرايزه!

      و كلن دكور خونه رو تو ده دقيقه عوض كرد و زنگ در رو زدن.گفت چشماتو ببند.

      دستمو گرفت برد دم در.

      گفت حالا چشماتو باز كن.باز كردم ديدم يه پيانو ياماها مشكى، همونى كه ده سال قبلش هزار بار رفته بودم از پشت ويترين ديده بودمش دم در بود.

      همونى بود كه من ده سال قبل واسه داشتنش پرپر زده بودم. خيلى جا خوردم. گفت چى مى گى؟

      گفتم چى مى گم؟ مى گم حالا؟ الان؟ واقعن حالا؟. پيانو رو آوردن گذاشتن اون جایی تو خونه كه مامان خالى كرده بود.
      من هم رفتم تو اتاقم. نمى خواستم بزنم تو پرش. ولى از خودم پرسيدم آخه حالا پيانو به چه درد من مى خوره! من كه خيلى سال از داشتنش دل كندم. ده سالى تو خونمون خاك خورد و آخرش هم مامانم بخشيدش.
      اولين عشق زندگیم رفت فرانسه، اون جا با يه مرد فرانسوى كه چند سال ازش بزرگتر بود ازدواج كرد.
      منم كه نمى خواستم قبول كنم از دست دادمش شروع كردم داستان ساختن. ته داستانم هم اينطورى تموم مى شد كه يه روزى بر مى گرده ، وسط داستان هم اينجورى بود كه داره همه ى تلاشش رو مى كنه كه برگرده.
      اين وسطا هم گاهى به من از فرانسه زنگ مى زد و ابراز دلتنگى مى كرد. بعد از هفت سال دیدم چاره اى ندارم جز اينكه با واقعيت مواجه شم.
      شروع كردم به دل كندن. من هى دل كندم و هى خوابش رو ديدم كه برگشته. تا اینکه بلاخره واقعا دل كندم!
      چند سال بعدش تو فيس بوك اومد حرف بزنه، گفتم حالا؟ واقعن الان؟من خيلى وقته كه دل كندم!
      يه آشنایی داشتم خیلی صبور بود.
      عاشق يه پسرى شده بود كه فقط يك ماه باهاش دوست بود. اون يك ماه كه تموم شده بود، پژمان رفته بود پى زندگيش!
      بعد چند سال يه روز بهش گفتم دل بكن . خودت مى دونى كه پژمان بر نمى گرده. گفت من صبر مى كنم. هر كارى هم لازم باشه مى كنم. يك سال بعد رفت پيش يك دعا نويس.
      شش ماهه بعدش با پژمان ازدواج كرد. اون روزا دوست بيچاره ام خيلى خوشحال بود. به خودم گفتم، حتمن استثنا هم وجود داره!
      دو سال بعد شنيدم جدا شدن.دیدمش خيلى عصبانى بود. پرسيدم چرا. گفت پژمان اونى نبود كه من فكر مى كردم.
      گفتم پژمان همونى بود كه تو فكر مى كردى، ولى اونى نبود كه الان مى خواستى. پژمان اونى بود كه تو اون روزا، همون چندسال قبل خواستى كه باشه، و وقتى نبود، بايد دل مى كندى!
      گاهی دلم یه گردش یک روزه میخواد ولی خانوادم میگن هفته اینده میریم ولی شاید هفته دیگه انقدر که الان اگه بری بهت خوش میگذره بهت خوش نمیگذره....من الان نیاز به مسافرت دارم سال اینده شاید بهترین جایه دنیا هم برم دیگه بهم خوش نگذره....
      من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد...
      الان مى خواد ولي...
      ویرایش توسط magicboy : 12 بهمن 1394 در ساعت 00:48

    2. Top | #2
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط magicboy نمایش پست ها

      من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد.

      همين الان.

      ندارم ولى!

      بايد تا فردا صبر كنم.

      معلوم هم نيست ديگه فردا دلم كيك شكلاتى بخواد من فقط مى دونم كه الان دلم كيك شكلاتى مى خواد و ندارم.

      ندارم ديگه. ولى خب دلم مى خواد.! خب ....!

      يه روز مامانم اومد گفت زود باش.

      پرسيدم چرا؟ گفت سورپرايزه!

      و كلن دكور خونه رو تو ده دقيقه عوض كرد و زنگ در رو زدن.گفت چشماتو ببند.

      دستمو گرفت برد دم در.

      گفت حالا چشماتو باز كن.باز كردم ديدم يه پيانو ياماها مشكى، همونى كه ده سال قبلش هزار بار رفته بودم از پشت ويترين ديده بودمش دم در بود.

      همونى بود كه من ده سال قبل واسه داشتنش پرپر زده بودم. خيلى جا خوردم. گفت چى مى گى؟

      گفتم چى مى گم؟ مى گم حالا؟ الان؟ واقعن حالا؟. پيانو رو آوردن گذاشتن اون جایی تو خونه كه مامان خالى كرده بود.
      من هم رفتم تو اتاقم. نمى خواستم بزنم تو پرش. ولى از خودم پرسيدم آخه حالا پيانو به چه درد من مى خوره! من كه خيلى سال از داشتنش دل كندم. ده سالى تو خونمون خاك خورد و آخرش هم مامانم بخشيدش.
      اولين عشق زندگیم رفت فرانسه، اون جا با يه زن فرانسوى كه چند سال ازش بزرگتر بود ازدواج كرد.
      منم كه نمى خواستم قبول كنم از دست دادمش شروع كردم داستان ساختن. ته داستانم هم اينطورى تموم مى شد كه يه روزى بر مى گرده ، وسط داستان هم اينجورى بود كه داره همه ى تلاشش رو مى كنه كه برگرده.
      اين وسطا هم گاهى به من از فرانسه زنگ مى زد و ابراز دلتنگى مى كرد. بعد از هفت سال دیدم چاره اى ندارم جز اينكه با واقعيت مواجه شم.
      شروع كردم به دل كندن. من هى دل كندم و هى خوابش رو ديدم كه برگشته. تا اینکه بلاخره واقعا دل كندم!
      چند سال بعدش تو فيس بوك اومد حرف بزنه، گفتم حالا؟ واقعن الان؟من خيلى وقته كه دل كندم!
      يه دوستى داشتم خیلی صبور بود.
      عاشق يه پسرى شده بود كه فقط يك ماه باهاش دوست بود. اون يك ماه كه تموم شده بود، پژمان رفته بود پى زندگيش!
      بعد چند سال يه روز بهش گفتم دل بكن . خودت مى دونى كه پژمان بر نمى گرده. گفت من صبر مى كنم. هر كارى هم لازم باشه مى كنم. يك سال بعد رفت پيش يك دعا نويس.
      شش ماهه بعدش با پژمان ازدواج كرد. اون روزا دوست بيچاره ام خيلى خوشحال بود. به خودم گفتم، حتمن استثنا هم وجود داره!
      دو سال بعد شنيدم جدا شدن.دیدمش خيلى عصبانى بود. پرسيدم چرا. گفت پژمان اونى نبود كه من فكر مى كردم.
      گفتم پژمان همونى بود كه تو فكر مى كردى، ولى اونى نبود كه الان مى خواستى. پژمان اونى بود كه تو اون روزا، همون چندسال قبل خواستى كه باشه، و وقتى نبود، بايد دل مى كندى!
      گاهی دلم یه گردش یک روزه میخواد ولی خانوادم میگن هفته اینده میریم ولی شاید هفته دیگه انقدر که الان اگه بری بهت خوش میگذره بهت خوش نمیگذره....من الان نیاز به مسافرت دارم سال اینده شاید بهترین جایه دنیا هم برم دیگه بهم خوش نگذره....
      من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد...
      الان مى خواد ولي...
      واقعا عالی و بی نظیر
      نمی شد فقط با دکمه تشکر تشکر کرد

      Sent from my LG G3
      خلاف قوانین
      ویرایش شده.

    3. Top | #3
      کاربر فعال

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط amin dehghan نمایش پست ها
      واقعا عالی و بی نظیر
      نمی شد فقط با دکمه تشکر تشکر کرد

      Sent from my LG G3
      کامـــــــــــــلا موافقمـــــــــــــ !!!
      مرسی @magicboy

      راسی یادم رفت بگم خعلی ب موقع بود که الان دیدمش



      ویرایش توسط mhnz : 29 آذر 1394 در ساعت 12:28

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      فوق العاده بود
      [صحنه ی ما غزل پوش
      صدا صدای گوگوش ....

    5. Top | #5
      کاربر فعال

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      1j4lzwlfp7xnqytqvbmi.jpg
      گفت کیک شکلاتی منم دلم خواست!!

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      راست میگه...برا منم پیش اومده...چیزی که برام خریدن پارسال ....ولی من تو 13 سالگی میخواستم...


      خیلی قشنگ بود استارتر متنت ولی الان عجیب هوس کیک شکلاتی کردم..جا داره که بهت بگم:

      1373631485077199.jpg

    7. Top | #7
      کاربر فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      چقدجالب میشد وقتی دل آدم ی چیزی رواراده میکرد فوری به دستش می اورد...

      حداقل برا یه بار! : )

      ممنون ازاستارتر

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      عالی بود
      موافقم
      گیرم که باخته ام
      اماکسی جرات ندارد به من دست بزند
      یا از صفحه بازی بیرونم بیاندازد
      شوخی که نیست من شاه شطرنجم
      تخریب میکنم انچه را که نمیتوانم باب میلم بسازم

    9. Top | #9
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات

      جالب بود ، ایول استارتر

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      طولانی بود..هعی میگفتم حس خوندنش نیست..وهعی دوستان تعریف میکردن اخرش کنجکاو شدم بخونمش ...الان که خوندم فهمیدم عالی بود...

    11. Top | #11
      کاربر نیمه فعال

      Maghror
      نمایش مشخصات
      بی نظیر و عالی ...... واقعا عالی بود....مرسی از استارتر......

    12. Top | #12
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      جالب بود


    13. Top | #13
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
      با خويشتن در جنگم
      از خود عبور مي کنم
      تو آن سوي من ايستاده اي
      و لبخند مي زني
      و لبخند تو آن قدر بها دارد
      که به خاطرش از آتش بگذرم
      من طلا خواهم شد
      مي دانم .


    14. Top | #14
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      Mashkok
      نمایش مشخصات
      عالی بود...من الان خواب میخوام ولی...هفته دیگه میتونم بخوبم!قطعا 2دیقه خواب الان بیشتر از 10ساعت خواب هفته دیگه لذت بخشه...


    صفحه 1 از 4 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن