خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 55
    1. Top | #31
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      من اون پیانو مشکی رو میخوام ! بی کی بخشیدینش ؟ آدم پیانوی 30 ملیونی رو میبخشه؟ داستان خوبی بود ، مرسی

    2. Top | #32
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      من الان دلم میخواد درس بخونم شاید دو سال دیگه خسته تر از این باشم که بخوام دوباره درس بخونم!
      من الان زندگی رو میخوام شاید 10 سال دیگ از زندگی سیر شده باشم !




      پای دوست داشتنت ایستاده‌ام...
      مثلِ درختِ کاج
      روبروی پاییز...









    3. Top | #33
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      من نتونستم با متن ارتباط برقرا کنم :/

      چرا من ذوق ندارم

    4. Top | #34
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      آذر 94
      زود گذشت روزگارت خدایا

      تنها چیزی که ازت دارم فاصله س


    5. Top | #35
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط magicboy نمایش پست ها

      من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد.

      همين الان.

      ندارم ولى!

      بايد تا فردا صبر كنم.

      معلوم هم نيست ديگه فردا دلم كيك شكلاتى بخواد من فقط مى دونم كه الان دلم كيك شكلاتى مى خواد و ندارم.

      ندارم ديگه. ولى خب دلم مى خواد.! خب ....!

      يه روز مامانم اومد گفت زود باش.

      پرسيدم چرا؟ گفت سورپرايزه!

      و كلن دكور خونه رو تو ده دقيقه عوض كرد و زنگ در رو زدن.گفت چشماتو ببند.

      دستمو گرفت برد دم در.

      گفت حالا چشماتو باز كن.باز كردم ديدم يه پيانو ياماها مشكى، همونى كه ده سال قبلش هزار بار رفته بودم از پشت ويترين ديده بودمش دم در بود.

      همونى بود كه من ده سال قبل واسه داشتنش پرپر زده بودم. خيلى جا خوردم. گفت چى مى گى؟

      گفتم چى مى گم؟ مى گم حالا؟ الان؟ واقعن حالا؟. پيانو رو آوردن گذاشتن اون جایی تو خونه كه مامان خالى كرده بود.
      من هم رفتم تو اتاقم. نمى خواستم بزنم تو پرش. ولى از خودم پرسيدم آخه حالا پيانو به چه درد من مى خوره! من كه خيلى سال از داشتنش دل كندم. ده سالى تو خونمون خاك خورد و آخرش هم مامانم بخشيدش.
      اولين عشق زندگیم رفت فرانسه، اون جا با يه مرد فرانسوى كه چند سال ازش بزرگتر بود ازدواج كرد.
      منم كه نمى خواستم قبول كنم از دست دادمش شروع كردم داستان ساختن. ته داستانم هم اينطورى تموم مى شد كه يه روزى بر مى گرده ، وسط داستان هم اينجورى بود كه داره همه ى تلاشش رو مى كنه كه برگرده.
      اين وسطا هم گاهى به من از فرانسه زنگ مى زد و ابراز دلتنگى مى كرد. بعد از هفت سال دیدم چاره اى ندارم جز اينكه با واقعيت مواجه شم.
      شروع كردم به دل كندن. من هى دل كندم و هى خوابش رو ديدم كه برگشته. تا اینکه بلاخره واقعا دل كندم!
      چند سال بعدش تو فيس بوك اومد حرف بزنه، گفتم حالا؟ واقعن الان؟من خيلى وقته كه دل كندم!
      يه آشنایی داشتم خیلی صبور بود.
      عاشق يه پسرى شده بود كه فقط يك ماه باهاش دوست بود. اون يك ماه كه تموم شده بود، پژمان رفته بود پى زندگيش!
      بعد چند سال يه روز بهش گفتم دل بكن . خودت مى دونى كه پژمان بر نمى گرده. گفت من صبر مى كنم. هر كارى هم لازم باشه مى كنم. يك سال بعد رفت پيش يك دعا نويس.
      شش ماهه بعدش با پژمان ازدواج كرد. اون روزا دوست بيچاره ام خيلى خوشحال بود. به خودم گفتم، حتمن استثنا هم وجود داره!
      دو سال بعد شنيدم جدا شدن.دیدمش خيلى عصبانى بود. پرسيدم چرا. گفت پژمان اونى نبود كه من فكر مى كردم.
      گفتم پژمان همونى بود كه تو فكر مى كردى، ولى اونى نبود كه الان مى خواستى. پژمان اونى بود كه تو اون روزا، همون چندسال قبل خواستى كه باشه، و وقتى نبود، بايد دل مى كندى!
      گاهی دلم یه گردش یک روزه میخواد ولی خانوادم میگن هفته اینده میریم ولی شاید هفته دیگه انقدر که الان اگه بری بهت خوش میگذره بهت خوش نمیگذره....من الان نیاز به مسافرت دارم سال اینده شاید بهترین جایه دنیا هم برم دیگه بهم خوش نگذره....
      من الان دلم كيك شكلاتى مى خواد...
      الان مى خواد ولي...
      تاثیر گذار (:
      بهتر است برای چیزی که هستی مورد
      نفرت باشی
      تا اینکه برای چیزی که نیستی
      محبوب باشی

    6. Top | #36
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      مرسی که آپش کردی دوباره: )) قشنگ بود

    7. Top | #37
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات

      خیلی از ما خواسته ها و مشکلات و نقطه ضعف هامونوهمش با خودمون میکشیم با اینکه میدونیم با این کار مسئول تمام اتفاقات بعدیش هم خودمونیم اما
      بازم یه جوری با خودمون تا میکنیم که اذیت بشیم چون فهموندن بعضی چیزا به خودمون شدنی نیست ,, میخواییم کنار بیاییم ولی نمیشه باززز

    8. Top | #38
      کاربر نیمه فعال

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط JAVAD AGHA نمایش پست ها
      من الان دلم میخواد درس بخونم شاید دو سال دیگه خسته تر از این باشم که بخوام دوباره درس بخونم!
      من الان زندگی رو میخوام شاید 10 سال دیگ از زندگی سیر شده باشم !


      الان دقیقا از وقتی اینو نوشتی 2 سال و 4 روز گذشته خسته تری؟

    9. Top | #39
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      منم خیلی چیزا ...... همین الان .... دلم میخاد !؟!
      ولی اولویت بندی داره
      باید از یه سری خاسته های امروزم بگذرم
      و دنبال
      مهم ترین باشم

      خاستن در دوران کودکی
      یه جور انتظار از دیگریست
      ولی وقتی بزرگتر شدی
      یاد میگیری
      خودت مسئول تحقق آرزوهاتی




    10. Top | #40
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      قرار نیست همیشه به هر چی که دلت میخواد برسی....این جا بهشت نیست!

    11. Top | #41
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Darkbeats نمایش پست ها
      الان دقیقا از وقتی اینو نوشتی 2 سال و 4 روز گذشته خسته تری؟
      راستش اره ! دقیقا چیزی ک ازش میترسیدم اتفاق افتاد !


      پای دوست داشتنت ایستاده‌ام...
      مثلِ درختِ کاج
      روبروی پاییز...









    12. Top | #42
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      قشنگ بود
      با خوندنش دلم گرفت.
      کاش میشد هر چیزی تو زمان خودش اتفاق بیفته..
      کاش...

    13. Top | #43
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      قشنگ بود

      ولی استارترش اخراج شده!!!چرا؟!!

    14. Top | #44
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط parastu23 نمایش پست ها
      قشنگ بود

      ولی استارترش اخراج شده!!!چرا؟!!
      خوبا هیچ حضورشون مامدگار نیس ! این یادشون که ماندگار میشه !

      _________________

      من دلم الان زن میخواد ! دو روز دیگ ک ی زید پولدار داشته باشم دیگ زن نمیخواما !


      پای دوست داشتنت ایستاده‌ام...
      مثلِ درختِ کاج
      روبروی پاییز...









    15. Top | #45
      کاربر باسابقه

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      گوش هایم را می گیرم! چشم هایم را می بندم! و زبانم را گاز می گیرم! ولی حریف افکارم نمی شوم!
      چقدر دردناک است فهمیدن...!!!
      خوش بحال عروسک آویزان به آینه ماشین،
      تمام پستی بلندی زندگیش را فقط میرقصد...!!!
      کاش زندگی از آخر به اول بود..
      پیر بدنیا می آمدیم..
      آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم..
      سپس کودکی معصوم می شدیم ودر،
      نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم...!!!
      آنها که موهای صاف دارند
      فر می‌زنند
      و آنها كه موی فر دارند
      موی‌شان را صاف می‌كنند
      عده‌ای آرزو دارند خارج بروند
      و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانه‌ها می‌سُرايند
      مجردها می‌خواهند ازدواج کنند
      متأهل‌ها می‌خواهند مجرد باشند...
      عده‌ای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری می‌كنند
      و عده‌ای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند...
      لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوند
      و چاق‌ها همواره حسرت لاغری را می‌كشند
      شاغلان از شغلشان می‌نالند
      بیکارها دنبال همان شغلند
      فقرا حسرت ثروتمندان را می‌خورند
      ثروتمندان دغدغه‌ی نداشتن صفا و خون‌گرمیِ فقرا دارند...
      افراد مشهور از چشم مردم قایم می‌شوند مردم عادی می‌خواهند مشهور شده و دیده شوند
      سیاه‌پوستان دوست دارند سفیدپوست شوند و سفیدپوستان خود را برنزه می‌کنند...
      و هیچ‌کس نمی‌داند تنها فرمول خوشحالی این است:
      "قدر داشته‌هایت را بدان
      و از آنها لذت ببر"
      قانونهای ذهنی می‌گویند خوشبختی یعنی "رضایت"
      مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر،
      مهم این است که از همانی که داری راضی باشى
      آن‌وقت ”خوشبختی”..
      برای انکس
      که ایمان دارد ناممکن وجودندارد/دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
      اگر بتوانم یک دل را از شکستن باز دارم،به بیهودگی زندگی نخواهم کرد .
      اگر یارای آن داشته باشم که یک تن را از رنج برهانم ، یا دردی را تسکین بخشم ، یا انسانی تنها را یاری کنم، که دیگر بار بسوی شادی بازگردد ، به عبث زندگی نخواهم کرد
      من برای این هدف می خواهم پزشک شوم

    صفحه 3 از 4 نخستنخست ... 234 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن