ایران ، فدای اشک و خنده ی تو ، دل پر و تپنده ی تو ، فدای حسرت و امیدت ، رهایی رونده ی تو ، رهایی رمنده ی تو ...
ایران ، اگر دل تورا شکستند ، تو را به بند کینه بستند ، چه عاشقان بی نشانی ،که پای درد تو نشســتند ...
کلام شد گلوله باران ، به خون کشیده شد خیابان ، ولی کلام آخر این شد : که جان من فدای ایران ... تو ماندی و زمانه نو شد ، خیال عاشقانه نو شد ، هزار دل شکست و آخر ، هزار و یک بهانه نو شد ...
1.دریغ است ایران که ویران شود ، کنام پلنگان و شیران شود که برای "رزم کاووس با شاه هاماوران" هستش نه این شعر
2."چو با تخت منبر برابر کنند ، همه نام بوبکر و عمر کنند " هم داریم که توی بخش پادشاهی یزدگرده و با شود نداریم اصلا
3. خود فردوسی میاد اول شاهنامه حمد و ستایش و مدح پیامبر و اینا رو داره ، چطور همنچین چیزی رو هم بیاد بگه؟
حمله عمربن سعد ابی وقاص هم توی پادشاهی یزدگرد بخش دوم هستش
عمر سعد وقاس را با سپاه
فرستاد تا جنگ جوید ز شاه
چو آگاه شد زان سخن یزگرد
ز هر سو سپاه اندر آورد گرد
بفرمود تا پور هرمزد راه
به پیماید و بر کشد با سپاه
که رستم بدش نام و بیدار بود
خردمند و گرد و جهاندار بود
ستاره شمر بود و بسیار هوش
به گفتارش موبد نهاده دو گوش
و...
ویرایش توسط AmirMansour : 26 آذر 1394 در ساعت 23:11
سلام دلیلی نداره که وقتی یه بیت یه جا اومد دیگه تکرار نشه ینی بنظر من
بعد من که اصلا نفهمیدم چی می گید ؟ هرکی مسلمونه مگه باید از حمله ی اعراب خوب بگه ؟ از حمله ی اعراب که همه می دونن ایران داغون شد حتی قاتل عمر هم که ایرانو گرفت یه ایرانیه و خودشم به خاطر انتقام نابودی ایران اینکارو کرد بنای یادبودم داره (فک کنم کاشان)
مثه اینه بگی اگه ایران مسلمونه چرا با عربستان بده !
تازه من قبولم ندارم فردوسی مسلمون بوده باشه ، جرئت نکرده مجبور شده اینکارو بکنه همونطور که می دونی اسلام زوره
ایران ، فدای اشک و خنده ی تو ، دل پر و تپنده ی تو ، فدای حسرت و امیدت ، رهایی رونده ی تو ، رهایی رمنده ی تو ...
ایران ، اگر دل تورا شکستند ، تو را به بند کینه بستند ، چه عاشقان بی نشانی ،که پای درد تو نشســتند ...
کلام شد گلوله باران ، به خون کشیده شد خیابان ، ولی کلام آخر این شد : که جان من فدای ایران ... تو ماندی و زمانه نو شد ، خیال عاشقانه نو شد ، هزار دل شکست و آخر ، هزار و یک بهانه نو شد ...
ویرایش توسط Am7r : 27 آذر 1394 در ساعت 00:13
حقیقت منبع معتبر ندارم ولی هرکی سروده همش واقعیته!
فایل پیوست 46707
ایران ، فدای اشک و خنده ی تو ، دل پر و تپنده ی تو ، فدای حسرت و امیدت ، رهایی رونده ی تو ، رهایی رمنده ی تو ...
ایران ، اگر دل تورا شکستند ، تو را به بند کینه بستند ، چه عاشقان بی نشانی ،که پای درد تو نشســتند ...
کلام شد گلوله باران ، به خون کشیده شد خیابان ، ولی کلام آخر این شد : که جان من فدای ایران ... تو ماندی و زمانه نو شد ، خیال عاشقانه نو شد ، هزار دل شکست و آخر ، هزار و یک بهانه نو شد ...
اولا اشعار ابتدای شاهنامه که در تمامی نسخه های معتبر هستنش نشونه مسلمان بودن فردوسیه نیازی به مدرک و سند واضح تر نیست .
در مورد دفن نشدن فردوسی :
"عطار نیشابوری در اسرارنامه این داستان را به شکل نماز نخواندن «شیخ اکابر، ابوالقاسم» بر جنازه فردوسی آوردهاست و حمدالله مستوفی در مقدمهٔ ظفرنامه این شخص را شیخ ابوالقاسم کُرّکانی دانسته است که مریدان زیادی داشتهاست.
ابولقاسم گورکانی یکی از بزرگان اهل سنت فرقه نعمت اللهیه گنابادیه می باشد که برخورد های متعصبانه ی او باشیعیانی چون فردوسی بسیار فراوان بوده است."
در چهارمقاله عروضی فردوسی شیعه معرفی شده و علت دفن نشدنش در قبرستان مسلمانان رو یکی از دانشمندان متعصب توس دونسته .
اینم ابیات اسرار نامه عطار که داستان نماز نخوندن شیخ اکابر بر فردوسی و اینکه اون شب اکابر فردوسی رو توی خواب میبینه :
بآخر چون شد آن عمرش بآخر
ابوالقاسم که بد شیخ اکابر
اگرچه بود پیری پر نیاز او
نکرد از راه دین بروی نماز او
چنین گفت او که فردوسی بسی گفت
همه در مدح گبری ناکسی گفت
بمدح گبر کان عمری بسر برد
چو وقت رفتن آمد بی خبر مرد
مرادر کار او برگ ریا نیست
نمازم بر چنین شاعر روا نیست
چو فردوسی مسکین را ببردند
بزیر خاک تاریکش سپردند
در آن شب شیخ او را دید خواب
که پیش شیخ آمد دیده پر آب
زمرد رنگ تاجی سبز بر سر
لباسی سبزتر از سبزه در بر
بپیش شیخ بنشست و چنین گفت
که ای جان تو با نور یقین جفت
نکردی آن نماز از بی نیازی
که می ننگ آمدت زین نانمازی
خدای تو جهانی پر فرشته
همه از فیض روحانی سرشته
فرستاد اینت لطف کار سازی
که تا کردند بر خاکم نمازی
خطم دادند بر فردوس اعلی
که فردوسی بفردوس است اولی
خطاب آمد که ای فردوسی پیر
اگر راندت ز پیش آن طوسی پیر
پذیرفتم منت تا خوش بخفتی
بدان یک بیت توحیدم که گفتی
بسیجیا سایت وختی کم میارن میگن اصن مال فردوسی نبوده ولی ستایش پیغمبر میگن بوده!!!
یا رومی روم یا زنگی زنگ
واقعیت این که ن فردوسی ن هیچ ایرانی ازاده ای ب زیر ایین شمشیر و بردگی و کنیزی تازیان صحرای داغ عربستان نرفته و نخواهد رفت
ایینی ک ایرانیان را مرگ مغزی کرده و از دوران صفویه ب بعد جهل و خرافات را ب اوج رساند و اینگونه است ک ما امروز ب فلاکت رسیده ایم!!!
چگونه است که نماد مظلومیت یک ملت یک اجنبی میشود
انوخت از مصدق ک با نامردی اخوندها تبعید شد یادی نمیشود
اگر مصدق بود الان ما پا ب پای امریکا پیشرفت کرده بودیم ن خود را با افغانستان و عراق و امنیت انها مقایسه کنیم
درود بر هر ایرانی ازاده و فکور و مرگ بر مروجان فقر و جهل و تعصب!!!
توی یکی از کتابهای فردوسی این شعر رو به من نشون بده
یادمه شما قبلا میگفتی من نماز میخونم و روزه میگیرم . سوال من اینه اگه تو این کارها رو میکنی پس چرا به اسلام میگی دین خرافه ؟ یا رومی روم یا زنگی زنگ
آخه نادان آدم تو چی از تاریخ میدونی که ایران رو با آمریکا و اروپا مقایسه میکنی ؟ آمریکا با استعمار کشور هایی مثل ایران و آفریقا بود که شد آمریکا ! میدونی آمریکا چند سال قبل از ایران صنعتی شدن رو آغاز کرد ؟ میدونی انگلیس و آمریکا صد سال پیش به خاطر خریدن غله توی ایران خشکسالی بوجود اوردن و جمعیت چند ملیونی رو توی ایران کشتن ؟ میدونی توی اون برهه زمانی چقد آدم خواری توی ایران رواج داشت ؟؟؟؟ چرا در مورد این مسائل رگ غیرت آریاییت نمیزنه بیرون ؟ اید اصلا مسئلت ایران نیست و حب آمریکا داری ؟؟
کتاب قحطی بزرگ نوشته محمدقلی مجد همراه با اسناد تاریخی
There is enough light for one who wants to see
___________________
...Chemistry : Chem is Try
اولا این بگم بحث با ی ادم بسیجی کاملا بی فایدس چون مغزش شستشو داده شده و کسی نمیتونه فرق ی ادم با گفتار حق از ی احمق تسخیص بده
ثانیا نوش جونش تونسته صنعتی شده عرضه داشته سیاست ینی منافع خودت
در ضمن از روسیه اربابت حرف نزدی ک با همکاری اخوندا اون زمان ایران چپاول کرد الانم میکنه
من نماز میخونم روزم میگیرم
نمازمم کنج اتاق میخونم ن مث تو برم مسجد پشت سر ی مفت خور افتاد؟
چون من با حکم غیر الهی قصاص مخالفم با کنیزی مخالفم با اتیش زدن کتابخانه جندی شاپور مخالفم با بردگی مخالفم
ولی نمازم برا دلم میخونم ن مث تو بسیجی برا نون و نوا
تو برو برده پوتین شو بدبخت خخخ
مغولا ک کسی شک نداره تو وحشی گریشون ولی ایا کسی تفکر اونا قبول داره؟
قطعا نه
ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ، ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ . ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ
ﺍﻭ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﻫﺴﺘﯿﻢ . ﺍﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ
ﻋﺮﺑﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ . ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﺼﺮ ﺑﺎ
ﺁﻥ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮐﻬﻦ، ﺯﺑﺎﻧﺶ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﺍﻋﺮﺍﺏ، ﻋﺮﺑﯽ
ﺷﺪ . ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻟﺒﻨﺎﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ... ﺷﺪﻧﺪ .
ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﻣﺎ
ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ . ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺧﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﻤﯿﻦ ... ﻭ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﻫﻢ
ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﺬﺍﺷﺖ ﻣﺎ ﻋﺮﺏ ﺯﺑﺎﻥ ﺷﻮﯾﻢ ...
ﺩﺭ ﻃﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺍﺳﻼﻣﯿﻮﻥ ﺩﺭﻭﻏﻬﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻪ
ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺩﺍﺩﻧﺪ . ﺍﺻﻮﻻ ﭼﻮﻥ اعراب
ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺧﺪﻋﻪ ﺭﺍ مجاز میدانستندﺟﺎﻧﺸﯿﻨﺎﻧﺶ
ﻫﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻭﺭﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺮﺳﺪ ﺍﺯ ﺩﺭ
ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﯾﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺭﻭﻏﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ،
ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﯽ
ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ .
ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ
ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ؟
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﯾﮏ ﺳﺮﯼ ﺷﻌﺮ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺷﻌﺎﺭ
ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ امام ﻋﻠﯽ ﺗﻮﺳﻂ
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺑﺪﺳﺖ
ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﻧﺎﺑﻮﺩﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ
ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﻤﮕﯽ ﻣﺘﻀﺎﺩ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺍﺻﻠﯽ
ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺑﻮﺩ .
ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﻭ ﮐﻠﻤﺎﺕ
ﻋﺮﺑﯽ ﺑﯿﺰﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮐﻮﺷﺶ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻋﺮﺑﯽ ﺩﺭ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ
ﻧﮑﻨﺪ . ﺗﻌﺪﺍﺩ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻋﺮﺑﯽ ﺩﺭ ﮐﻞ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﮐﻤﺘﺮ
ﺍﺯ ﺻﺪ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﺳﺖ .
ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺍﻣﯿﺮﺑﻬﺎﺩﺭ ( ﭼﺎﭖ
ﺳﻨﮕﯽ) ﯾﮏ ﺑﺨﺶ ﻣﻠﺤﻘﺎﺕ ﻭ ﯾﮏ ﺑﺨﺶ
ﻫﺠﻮﻧﺎﻣﻪ ﻭﺟﻮﺩﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﯿﮏ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯼ
ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ
ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺳﺎﺩﻩ
ﺑﯿﻦ ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮﻫﺎ
ﺑﻔﻬﻤﺪ ﮐﻪ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﭼﯿﺴﺖ .
ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ
ﮐﻪ ب اسلام باور نداشت
ﺟﺎﻟﺐ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ،
ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻠﺤﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻓﻦ ﺷﺪﻥ
ﭘﯿﮑﺮﺵ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ
ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺼﯿﺐﻭﯼ ﮔﺸﺖ
چ توضیحی دادی در مورد دفنش جز ماله کشی؟
ک فلان کس و بهمان کس ب نقل فلانی گفتن
منبع بالاتر ازین ک سراسر شاهنامه سرشار از نفرت از عرب و زبان عرب است
شما این گفته من با منبع رد کن بسیجی جان
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)