خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3325 از 3699 نخستنخست ... 3225331533243325332633353425 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 49,861 به 49,875 از 55477
    1. Top | #49861
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      + امروز یه ذره نوزادان خوندم و خوشحالم هنوز مطالب تا حدودی تو ذهنمنه.
      ++ کم کم باید برنامه ریزی کنم.
      +++ یه حس عجیبی دارم امروز... "من از این غربت غمبار، دلم میگیرد"
      مهم نیست زندگی منو به کجا میبره... همیشه منو با یه لبخند پیدا میکنی..

    2. Top | #49862
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      ی کامنت صبح گذاشتم امیدوارم فقط کسی نخوندع باشه
      نتیجه اخلاقی اخلاقتون ک زخمیه از گوشی و مجازی دورشید

    3. Top | #49863
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      اصن ی وضی

    4. Top | #49864
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      اوضاع رو چطور توضیح بدم وقتی خودمم نمیدونم از چه قراره؟
      همیشه وقتی یکی میپرسه خوبی؟
      اول ساکت میشم و فکر میکنم.دلم میخواد دلم و بزنم به دریا و بگم نه..و پشت سرهم براش توضیح بدم که چرا نه.
      اصلا هم نگران این نباشم که وسطش جلوی طرف قراره با اشکام رودخونه بسازم.یا مثلا تنم بلرزه از صدای هق هق هام.دلم میخواد دلم و بزنم به دریا و به بعدش فکر نکنم.
      سرم داره میترکه از نابودی اوضاع و درست نشدن هیچی.
      نمیدونم اصلا یه حال عجیبیم ،مثل وقتی که میدونی بی‌فایدس یه چیزی ،اما داری دنبالش میکنی.
      " چه دانم های بسیار است لیکن من نمیدانم
      که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون "

    5. Top | #49865
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      حالم خوب نیست؛ خوب می‌شد اگر فردایی نبود. وقتی بیدارم به این فکر می‌کنم که شاید
      آسیب زدن به خودم آرامم کنه. دیشب یک کابوس مفصل دیدم. خواب می‌دیدم که یک جایی نزدیک رگ دستم رو زدم و به‌شدت ازش خون میاد. به‌ نظر می‌رسه باید سریع‌تر یک نوبت از روانشناس بگیرم. این میزان از خشم و غم دیوانه‌م می‌کنه. تازگی‌ها متوجه شدم که به رمان‌ها و فیلم‌های رده‌ی نوجوان به مراتب بیش‌تر از رده‌ی بزرگ‌سال علاقه‌مندم.‌ من بنده‌ی جزئیاتم و کشف کردن جزئیاتِ کوچک راجع‌به خودم، حس جالبی بهم منتقل می‌کنه. بیش باد!
      stars can't shine without darkness
      ویرایش توسط ifmvi : 26 مرداد 1401 در ساعت 00:18

    6. Top | #49866
      کاربر فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sunLIGHT نمایش پست ها
      بازم درد._.
      صبح دره اتاقو وا کردم سرم پایین بود محکم خورد بالای پیشونیم
      الانم تو محاسبه فاصله دیوار و بالشت اشتباه کردم پشت سرم خورد به دیوار
      صدایی ک کله ب دیوار میخوره خیلی باحالتاک!!!حسه سوختگی تو مغزم بماند

    7. Top | #49867
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من از خدا جز یه زندگی معمولی هیچی نخواستم هیچوقت. چرا. یه بار کلاس سوم بودم املا داشتیم معلممون جدول ضربِ ۳ رو می‌گفت آخرش و من بلد نبودم و ازش خواستم برف بیاد تعطیل شه که اونم دمش گرم اومد و شد و هنوز که هنوزه دارم هزینه‌ش‌ رو می‌دم انگار. ولی جز این چیزی نخواستم. واقعا هیچوقت هیچی نخواستم. گفتم ریش‌وقیچی دست خودت. گفتم خودت بلدی. گفتم بکش هرجا که خاطرخواهته. ولی یه زندگی معمولی رو خواستم. یه شغل معمولی. عشق معمولی. ازدواج معمولی. بچه‌ی معمولی.
      یه‌ منِ معمولی.
      ولی نه، خواسته‌ی زیادی بود برای پروردگار عالم. پس محکوم شدم به درد. به یک‌ درد مداوم. پرومته‌ای شدم که هر روز جگرم رو درید و تا شب خودم رو جمع کردم و روییدم و گفتم فردا روز بهتریه و صبحش باز سر رسید و روز از نو، روزی از نو. بنازم به خلقتت. ولی دوستت دارم. اصلاً ‌طرحواره اصلی همینجاست. که زخم می‌‌خورم اما دوسشون دارم...
      .
      روزها.
      لی لا نام هِمارا🦋✨

    8. Top | #49868
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      دیروز رفتم قهوه گرفتم و الان خوشحال ترینم
      دیدی خارجیا کافی بار دارن انواع قهوه و دستگاه و ماگ و...
      منم یه طبقه کوچولو از آشپزخونه رو تمیز کردم اونارو چیدم خارجکی بازی دربیارم مثلن
      شنیدم شکر باعث عصبانیت میشه پس تا حد امکان باید سعی کنم کمتر استفاده کنم
      یدونم شیر خشک گرفتم
      طعمش شبیه بیسکوییت مادر و ساقه طلایی پودر شده اس
      باید بخورم چاق شم
      حق نیس 47 کیلو باشی
      55 بنظرم عالیه
      از یه یوتوبر دیدم قهوه رو با شیرخشک قاطی میکررد و میگف طعمش باحال میشه
      الان میرم امتحان کنم


    9. Top | #49869
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Sanjana.Slri نمایش پست ها
      من از خدا جز یه زندگی معمولی هیچی نخواستم هیچوقت. چرا. یه بار کلاس سوم بودم املا داشتیم معلممون جدول ضربِ ۳ رو می‌گفت آخرش و من بلد نبودم و ازش خواستم برف بیاد تعطیل شه که اونم دمش گرم اومد و شد و هنوز که هنوزه دارم هزینه‌ش‌ رو می‌دم انگار. ولی جز این چیزی نخواستم. واقعا هیچوقت هیچی نخواستم. گفتم ریش‌وقیچی دست خودت. گفتم خودت بلدی. گفتم بکش هرجا که خاطرخواهته. ولی یه زندگی معمولی رو خواستم. یه شغل معمولی. عشق معمولی. ازدواج معمولی. بچه‌ی معمولی.
      یه‌ منِ معمولی.
      ولی نه، خواسته‌ی زیادی بود برای پروردگار عالم. پس محکوم شدم به درد. به یک‌ درد مداوم. پرومته‌ای شدم که هر روز جگرم رو درید و تا شب خودم رو جمع کردم و روییدم و گفتم فردا روز بهتریه و صبحش باز سر رسید و روز از نو، روزی از نو. بنازم به خلقتت. ولی دوستت دارم. اصلاً ‌طرحواره اصلی همینجاست. که زخم می‌‌خورم اما دوسشون دارم...
      .
      روزها.
      - سخت شده
      وقتی برای یه مدت حرف نزدن رو ترجیح بدی و ساکت بمونی، هرچقدر که زمان بگذره حرف زدن راجب خودت و مشکلاتت برات سخت‌تر و سخت‌تر میشه؛ نمی‌دونی از کجا شروع کنی، چجوری بگی، چی بگی و یا اصلا چرا و به کی بگی..
      طی همین پروسه تبدیل میشی به یه آدمِ از نظر بقیه آروم که هیچ‌کس نمی‌فهمه چقدر پُره و چقدر توی مغزش داره با همه‌چی میجنگه.
      ولی میدونی این تغییر برام مثل چیه؟
      مثل اینه که به تماشای شهاب‌سنگی نشستم که به سمت زمین میاد برای تغییرِ بهتر یا شاید نابودیش، میدونم یه اتفاقی قراره بیوفته اما هیچ کاری از دستم بر نمیاد جز تماشای این مسیر و صبر کردن..
      همه‌ی آدما تغییر می‌کنن، تبدیل میشن به موجودی که شاید حتی یه دقیقه‌ش رو هم نشناسی و تو فقط‌ و فقط مجبوری که نظاره‌گر این اتفاق باشی.
      حقیقت اینه که زمان همه‌ی آدما رو تغییر می‌ده و قبول کردنِ این حقیقت، تحملش رو برات راحت‌تر می‌کنه؛ فقط همین و همین.
      لی لا نام هِمارا🦋✨

    10. Top | #49870
      کاربر فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      حسی عجیب اما مبهم، سرشار از احساسی غریب
      آدم ها با هــــــم ها و بی هـــــم ها زوج و فــــرد و منـی که انگــــار با پـــلاک تـــنهــــائی هیچ راهی به محدوده ی زوج و فرد نـدارم

    11. Top | #49871
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      ی بچع تخس ولنکن پیگیر صد باااار صبح تا حالا به گوشیم زنگ زده ک بیاد من آرایشش کنم ( چ اشتباهی کردم دوبار براش لاک زدم :/// )
      در نهایت اون خط مسدود شد ://

    12. Top | #49872
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      چقد به این تاپیک معتادم من!
      کم کم مطالب کاراموزیامو جمع میکنم
      حس خوبی میده،ذهنم مرتب میشه
      .
      .
      سریال breaking bad رو شروع کردم
      حس میکنم عالم و آدم دیدن فقط من نگاه نکردم
      فازمو نمیفهمم
      یا تو چند روز چند فصل تموم میکنم
      یا مثل این تو چند روز قسمت یکشو تموم نکردم
      چرا اینجوری فاطمه
      نرمال باش نرمال


    13. Top | #49873
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ترکیبی از همه ی حس ها
      ک درکل باعث میشه چیزی حس نکنم

    14. Top | #49874
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      انقد دلم پره انقد دلم پره انقد پره لعنتی
      ولی با نوشتنش چیزی تغییر نمیکنه
      پس بیخی

    15. Top | #49875
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      خداروشکر دوباره همه چی داره روبراه میشه
      به کسایی که وقتی ناراحتن میان از غصه هاشون میگن واقعا غبطه میخورم، من وقتی که واقعا جوش میارم و صبرم لبریز میشه میام توی این تاپیک و بعدش توی کمتر از ۲۰ دقیقه پشیمون میشم و پاکش میکنم
      طاقت ندارم کسی احساس کنه من ضعیفم، توی هر شرایطی باید خودمو قوی نگه دارم، وقتی بغض هم گلومو پاره کنه جلو کسی اشک نمیریزم، این حرفارو بخاطر این گفتم که اگه کسی هر دفعه میاد مینویسه خوشحالم و ... فکر نکنید هر روز زندگیش فوق العاده است
      ولی در کل خیلی خوشحالم، اوضاع زندگیم داره خوب پیش میره، هرچند بعضی وقتا یهو یه پخخخ میکنه منم میترسم و یه سکته ریز میزنم ولی بازم با همه اینا شیرینه
      mucizelere inanırım

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 23 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 23 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. ضد حال یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 222
      آخرين نوشته: 15 بهمن 1397, 18:36
    2. اگه یه تابلوی بزرگ تو آسمون بود که همه میدیدنش، روش چی مینوشتی؟
      توسط نیلگون_M5R در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 256
      آخرين نوشته: 27 آبان 1397, 15:57
    3. پاسخ: 180
      آخرين نوشته: 02 دی 1393, 00:39
    4. با جرئت هستید یا بچه ننه؟ و به نظرتون با جرئت بودن یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 72
      آخرين نوشته: 26 شهریور 1393, 20:49
    5. چند درصد پایه وپیش بخونم تو تجربی؟
      توسط VCP در انجمن پرسش و پاسخ زیست شناسی
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 دی 1392, 02:27

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن