!♠♥ احساسات روزانه♥♠امروز چه حسی داری؟!♠♥

[high.target]

اصلا حسین جنس غمش فرق میکند
ی جور خاصیه
ناراحت نیستی
میگن اشک روضه چشمو سرخ نمیکنه
ب عینه دیدم اونروز
هوففف
هنوزم نمیفهمم چرا ی بچه کوچولو رو باید بکشن!
سس ماست پلیز





بیخیال
دلم ب شدت خوشنویسی میخادددد ب شدت
کرونای لعنتی
هوا سرد شده و ب شدت بوی گند مدرسه میاد نه؟
اوخی امسال دختر داییم کلاس اولیه
گوگولی من^__^
خودایا منو عمع خاله کن واس اون هم ذوق کنم
من فوش خورم ملسه
منو عمه خاله کن نذار آرزو ب دل بمونم
از این نی‌نی گوگولا ک لباس سبز بپوشینوم بهشون ببرمشون مراسم سال های بعد^_^

مرسی^_^

[شکیبآ]

اگه بخوام حقیقت رو بگم حالم اصلا خوب نیست!
اینکه بدونی هیچ وقت دیگه قرار نیست دوستت برگرده،انلاین بشه،حرف بزنه و بخنده خیلی سخته!
دیروز تاحالا شبیه روانی ها هی گریه میکنم بعد میگم با این گریه ها روح اونم اذیت میشه و دوباره تمومش میکنم
میرم قران میخونم براش،فاتحه میخونم و دوباره گریه...
مگه میشه باور کرد که دیگه بعضیا نیستن؟؟

[Pixie_g]

دیدی کلی حرف داری بگی ...
کلی درد و دل داری ولی وقتی ازت می پرسن چه خبر یه لبخند احماقه میزنی میگی سلامتی !!
دقیقا یه همچین حسی دارم ...
حرف زیاده ولی میل سخنم نیست که نیست ... !

پ ن : دلم برای اینجا تنگ شده بود

[_LEYLA_]

تا حالا شده دلتون برای جایی که نرفتین تنگ بشه؟
الان دلم تنگه برای کربلاش...

[Narvan]

دیگه نسبت به خیلی چیزا بیخیال شدم
حس میکنم کل خونواده مون تو یه جزیره ایم که دیگه هیشکی ما رو نمیشناسه
از ادمایی که تا وقتی براشون کار میکنی تحویلت میگیرن اما همین که دیگه بهت نیاز نداشتن مثل اشغال پرتت میکنن بیرون خیلی متنفرم
دلم میگیره ازشون
دوست دارم داد بزنم بهشون بگم
اونی که داری باهاش میجنگی منم
اونی که دیگه کوچیکترین ارزشی برات نداره منم
اونی که داری صدای شکستن دلشو میشنوی منم
من...
یعنی میشه بعد این همه وقت و این همه خاطره رفتار آدما انقد عوض شه
چجوری باور کنم
ولی وقتی یکم بیشتر فکر میکنم میبینم اونی که داره این وسط اذیت میشه خودمم
بخاطر همینم میگم بیخیال بابا
مگه چقد زنده ایم
بذار فلانی اصن حسابت نکنه
بذار اصن نشناستت
بذار هرچی میخواد بگه
تو کار خودتو بکن
از جلو روشون بلند میشم بعدشم یه لبخند میزنم از کنارشون رد میشم فقط : )
وانمود میکنم که این همه بی معرفتی درد نداشت : )
بالاخره یه روزی میاد که همه چی عادی میشه...

چه قدر این شبا بوی غربت میده
این شبا از هر شب دیگه ای تاریک تر و آروم تره
وسط این همه دل گرفتگی یه نور آرامش بخشی به دلم میتابه که همه چیو میشوره میبره
کاش همیشه بتونم انقدر آروم باشم❤

[Lullaby]

سلامَلِکُمْ
آقا خداییش من اینقدر موندم تو قرنطینه که حتی نمیتونم پاشم برم دمِ در زباله هارو بذارم تو سطلِ زباله،نه از خستگی ها از ترس و اضطراب
واقعا دیگه خسته شدم
بیاید یه چیزی بهم بگید که ترسم بریزه برم بیرون یه بادی به کله ی کچلِ مبارکم بخوره
بخدا خسته شدم از این حجم از شخصیتِ والا و با فرهنگی
بخدا خسته شدم
یعنی که چی اینقدر بافرهنگم؟!

[ArweNN]

بی حوصله

[_Saturn_]

عجب بوی غربتی...
احساس میکنم یه بغض مضخرفی تو گلومه اما چشمام تصمیم ندارن کاری بکنن...

[ha.hg]

یه بغض مضخرف دارم .عجیب امشب دلم هوای رواینجا رو کرده
کی میشه یه بار دیگه برم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[Frozen]

خدایا ...
خیلی تو زندگیم کم دارمت !
همینکه شدم یه ادمی که دیگه حتی خودمو نمیشناسم !
همینکه دیگه حضورتو مثل قبل تو زندگیم حس نمیکنم !
همینکه انقدر آشفتم ، میترسم ، نگرانم و سردرگم...
همه اینا نشون میده چقدر جات توی زندگیم خالیه
ببین منو..باشه من بد ! من روسیاه ! ولی تو که خدایی !
انصاف نیست این مدلی ولم کنی به حال خودم !
خودت یکاری کن واسه
قلبی که مرده ...
صدایی که بهت نمیرسه
احساسی که پزمرده
چشمی که خشک شده
بغضی که گیر کرده
و بنده ای که تنها مونده

خدایا ازت میخوام به حق همین روز عزیز سال دیگه این موقع حالم خوب خوب خوب باشه (:

[hamiiiddd]

آبریزش بینی دارم به شدتی که بعضی وقتا هیج جارو نمیبینم دماغم داره مثل چی میسوزه حوصلمم سر رفته کلا روهم رفته نمره ی مضخرف بودن حس وحالم 7.9 از 10

[high.target]

علی جان
بعد از تو مثل پروانه دور رقیه باید بگردم
اینان ب تو رحم نکردند ب ۳ ساله رحم میکندد؟
امان از تازیانه


ته جاهلیه ک ب ی بچه ۶ ماهه رحم نکنی ، هنوزم نمیفهمم چرا ی جو مهر و عاطفه کاش بود

شمر ، حرمله را بلند صدا نزن ،میترسد از ۳ شعبه ای دیگر اسرا


التماس دعا از همگی دوستان🖤🖤🖤🖤🖤

[Mysterious]

این روزا قشنگ دارم میفهمم هیچ اونی که مد نظرمه نیستم،حالا دوست داشتم چه شخصیتی باشم؟ خودمم نمیدونم
پیدا کردن خود آدم از نیمه گمشده ام سخت تره

خدایا همینجوری شکرت،بخاطر همه چیزایی که دارم و نمیبینم

[Defne]

واااااای خداااااااا یادش بخیر ..انجمن کنکور
دوستام..
حس و حال اینجا..
همش شد خاطره ریز و درشت -خاطره خوب و بد

یادش بخیر



امیدوارم هرجا هستین سالم و شاد باشین

[zhi.a]

عصبیم
خیلی زیاد
ی نفری اومد ی چرت و پرتی دربارم گفت :/ هرچند بعدش گفت ک ب شوخی اینو گفته ولی حرفش ناراحتم کرد :/
اگه ب خودم اینو میگفت ناراحت نمیشدم و شاید حتی خیلی هم بهش میخندیدم اما تو مجازی درست نبود :/
تو مجازی خواهشن شوخی نکنین :/ اینطوری بعضیا ک از قضیه خبر ندارن قضاوتای نابجا میکنن
الان داغونم متنفرم از اینکه کسی بخواد قضاوتم کنه و الان میدونم ک خیلی مسخره و بخاطر ی شوخی بیخود بعضیا دارن قضاوتم میکنن
اول خواستم برم هرچی از دهنم در میاد بهش بگم :/ اما بنظرم اینکار با شخصیت من مخالفت داره
من ادمی نیستم ک بخوام ب کسی توهینی کنم یا حرف نادرستی بزنم حتی اگه حقش باشه :/
مسخره ترین ویژگیم اینه ک ولش میکنم :/ جوابشو نمیدم :/ همش با خودم فکر میکنم اگه ی چیز بگم شاید ناراحت شه و برای اینکه کسی ناراحت نشه چیزی نمیگم :/
بجاش کل عصبانیتم کل حرصم و کل غصمو تو خودم میریزم :/ و این خیلی بده :/ ی بغضی ته گلوت آزارت میده
ازت متنفرم :/ خیلی ادم ... هستی :/ فکر میکنی بامزه ای؟! ن تو فقط ی عوضیی :/ (خطاب ب اونی که ازش الان ناراحتم)
ب دوستم گفتم بره بش بگه قبل اینکه دهنتو باز کنی و زر بزنی ب حرفت فکر کن :/ بعد گفت چرا خودت بهش نمیگی :/ گفتم چن اگه بخوام باش حرف بزنم مطمئن نیستم بتونم ب اعصابم مسلط باشم
اسکرین چتمونو براش فرستاد :/ منم بلاکش کردم ک فعلن نیاد چیزی بگه :/
نمیدونم کارم درست بود یا ن :/ سرم درد میکنه و اعصابم داغونه :/ فقط میخواستم تو عصبانیتم چیزی نگم ک باعث شه بعدن شرمنده شم. فکر کنم بلاک کردنش تو این شرایط بهترین کار بود
ی چند روز دیگه ک اروم شدم شاید باش منطقی صحبت کنم :/ ک ببینم برای چی این شوخیو کرد :/
اخه میدونست ک من خیلی حساسم ک تو جمعی ک همه افرادش اشنا نیستن شوخی خرکی نکنه :/ ولی این کارو کرد :/
نمیدونم چرا دارم این رو اینجا مینویسم :/ ولی باید اینا رو میگفتم تا یکم خالی شم :/
از یه طرف مخالف اینم ک زیاد احساسات منفیو اینجا بنویسم :/ چون بنظرم احساسات منفی روی حال بقیه هم اثر داره ولی... این یبارو مجبورم ک خودمو اینجا خالی کنم(شرمنده)
هعی :/
از لحاظ روحی ب ی چیزی مثل بیمکس احتیاج دارم :/ برم تو بغلش :/ ی دل سیر گریه کنم :/