!♠♥ احساسات روزانه♥♠امروز چه حسی داری؟!♠♥

[neonato2]

امروز هر چند از برنامم عقب موندم ولی تا االان بیدار موندم و برنامم رو تموم کردم
دیگه برام یه عادت شده که یه سری کارا رو پشت سر هم طی روز انجام بدم
وقتی اینجوری نمیشه آخر شب خیلی حالم گرفته میشه
بنابراین
بنابراین
خوشحالم که یه قدم دیگه به سمت هدف مالیم برداشتم.

[Mysterious]

حس آدمیو دارم که بدنش کبود شده زیر مشت و لگد،دیگه مهم نیست چی میشه سِر شدم
یجایی باید استپ میزدم و خودمو میسپردم دست زمان،چقدرررر لجبازی کردم،چقدرررر سختی کشیدم و جنگیدم با سرنوشتم
وقتی یه طرفه تلاش میکنی توقعت بالا میره و اعتماد به نفست کم میشه
توقع داری قدرشو بدونن،که خرابش نکنن ولی نمیشه
اینبار تویی که لج میکنی و همه چی خراب میشه و بدتر از اون خودتو مقصر میدونی واسه توقع بیجایی که نداشتی،حس میکنی کم تلاش کردی بد اخلاقی کردی،هزار بار کلنجار میری چون انقدر قدرتت کم شده که نمیتونی خودتو جمع و جور کنی
از همه میپرسی بنظرت مقصر من بودم؟ قطعا میگن نه دیوونه ایی؟
ولی باز آخرش یاد اونوقتایی که بی دلیل دعوا میکردی میفتی
چون میخواستی ارزشتو بفهمی پیششون
هیچوقت واسه هیشکی صد در صد تلاش نکنید خصوصا وقتی خودشو میزنه به نفهمی
یجایی بذارید واسه خودتون تا روتون بشه تو آینه نگاه کنید...
#بد_مود

[DR-NAZANIN]

کاش فقط دنیا جوری برنامه ریزی شده بود که مهم ترین اولویت هات دستِ خودت بود.حالا هر کی یه اولویتایی داره،یکی کشورِ محل تولدش،یکی خانوادش،یکی چهرش و ...
یه فکری به سرم زده نمیدونم میتونم انجامش بدم یا نه و اگه دادم نتیجه ای داره برام یا نه.
پ.ن: چه غمی گرفته این تاپیک رو اخیرا

[ali.nanok]

رفتارشناس‌ها از اختلالی حرف میزنن که فرد طی اون، زندگی رو به عنوان یک موجود جداگانه و یک کل واحد و خارجی تصور میکنه، بنابراین مدام خودش رو در مواجه‌ی با چیزی عظیم و مرموز احساس میکنه و تمام وقتش رو صرف ارزیابی و حدس و گمان نسبت به رفتار بعدی و عکس‌العمل‌های این موجود خیالی که جایی همین حوالی کمین کرده، اون موقع‌ست که بخاطر احساس ناامنیش، اونقدر مرزهای دیوار دفاعیش رو گسترش میده که با کمترین تنشی در دورترین شعاع زیستیش نفسش میگیره، قلبش میریزه و کامش تلخ میشه، از خودت میپرسی کی همه چیز انقدر سخت شد؟ اما شاید سئوال درست‌تر این باشه؛ کی شکستن انقدر آسون شد؟

https://soundcloud.com/serein/in-the-androgynous-dark

[maria_sbz]

هنوز تو بچگیم گیر کردم !
خودم رو دوست دارم
با این رفتارها و نیازهای بچگانه
با این احساسات
ولی حیف که باید بزرگ شد!
باید بزرگ زندگی کرد!
و باید بزرگ دیده شد!


خودمم نمیدونم چی گفتم فقط گفتم تا خالی شم
چندین بار چیزایی که نوشتم رو پاک کردم و اخرش این جملات موندن
فقط این رو میدونم که گیجم
گاهی متوجه میشم هنوز تو بچگیم گیر کردم و اونجوری که باید بزرگ نشدم !


امروز رفتم برچسب صدافرین و افرین و هزارافرین به همراه ستاره ها و قلب های رنگی برای خودم گرفتم (از همونایی که دوران ابتدایی میزدن به دفترامون )
دفتری که سه روزه شروع کردم به نوشتنش رو برداشتم
به روزهام امتیاز دادم !
سه برگ از دفترم پر شده
جملات خوب و عالی نوشتم توشون
و گزارش روزم

ستاره ها و قلب ها و هزارافرین ها (کنار هم دیگه)برای روزای عالیه ...روزایی که خیلی راضیم از خودم ... روزایی که زیادی تلاش کردم برای خودم

فقط دوتا افرین گرفتم و یدونه صد افرین و یه ستاره قرمز

[melodii]

هَمیشه که آدَم کم نمی آورَد

گـآهی زیاد می آورَد

غـَم از سَر و رویَش

از حَدقه ی ِ چشمانَش بیرون می زَنـد!!..

[high.target]

بخند
امروز به لبخند تو احتیاج است
بخند برای خودت ....

[DR-NAZANIN]

دیدی بعضی وقتا دلت میخواد بشی یه آدم دیگه.کلا بزنی بترکونی از نو بسازی بیای بالا.ولی مثه این میمونه که از تو باتلاق بخوای بیای بالا هی دست و پا میزنی و تلاش میکنی و آخرشم هیچ.خیلی سخته خیلی.

چقدر دلم میخواست میشد کلا یه آدم دیگه باشم.ولی الان دیگه همه منو میشناسن .اگه یهو یه تغییر ۱۸۰ درجه بکنم بقیه پیش خودشون میگن نه بابا اینم واسه دو روز آدم شده باز میشه همون آدم قبلی،آخه ترکِ عادت مرضه یا میگن هاان چش شده این ، سرش به سنگ خورده یا ...همین قضاوتاس که کارو سخت تر می کنه.

خیلی دلم میخواست از این تیپ آدما باشم که یه عالمه رفیق خوب دور و برشون هست،از اینا که ساعتها میرن تو کتابفروشیای بزرگ و غرقِ انتخاب کتاب میشن و آخرشم با یه کوله باری از کتاب بر میگردن خونه و میشینن کنج تختشون و با دلی که غرقِ در آرامشه لم میدن و قهوه ی گرمشون رو همراه با مطالعه ی کتاب نوشِ جان می کنن.بعد از پنجره ی اتاقشون میان یه نگاه میندازن به بیرون و میبینن واای چه بارونی داره میزنه.اُوه چقدر فرهیخته وار شد.
بعدش عشقشون بهشون زنگ میزنه و میگه میای بریم یه دور بزنیم تو خیابونا آخه هوا بدجور دو نفرست.بعدش موزیک مورد علاقشون رو پلی میکنن و جوری با همن که انگار همین دو نفر فقط تو دنیا دارن زندگی میکنن.

کاش میشد خدا.کاش خواسته هام رو از غیر ممکنِ حتم به ممکن تبدیل می کردی با این که لایق نیستم.میدونم نیستم.اگه به منه که هیچ وقت استحقاقش رو نخواهم داشت،فقط دست توئه خدا برای آرزوهام آستین بالا بزن لطفا.

[Mysterious]

آخر همه این روزای سختم از ته دلم میخندم،احساس خوشبختی میکنم،به آدم بهتری تبدیل شدم،خواسته هام عملی شدن
همیشه آخرش باید خوب باشه
یه روز خوب میاد،من مطمئنم: )

[faezeh_r]

Monica told Rachel:
Welcome to the real world,
It’s sucks , you’re gonna love it🤍

[FaDila]

بارون میاد،بوی خاکِ بارون زده اتاقمو پر کرده!
دلم گرفته اما دقیق نمیدونم از کی یا چی...
شاید از خودم
.
.
.

-کی بهت آسیب میزنه؟
+انتظاراتم

این حکایتِ منه!
باز کمالگراییم از کنترلم خارج شده،یه چن وقتی خوب بودم...
.
.
.

دلم گرفته از نوع شدید *_*
ولی خب میرم فیلم ببینم تا به خود آیَــم : ))
چیپس هس، فیلم هس، حالِ خب هم باید باشه .________.

[Lhm]

گرچه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است

[Parisa8]

عالیم ععععااااالی خدایاشکرت

[Black.Queen]

قبلا هم گفته بودم چقدر این تاپیک رو دوست دارم
شبیه یه وبلاگه اما از نوع عمومیش
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ

این روزام شلوغه
شلوغ تر هم میشه

ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ

اون کسی که گفتم کرونا داره و تو کماست و بچه شیرخواره داره فوت کرد...
دارم فکر میکنم چرا به خاطر بی مسوولیتی یکی، یکی دیگه باید تاوان بده...
چقدر از مردم دارن از دست میرن : (

ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ

یه حس دوگانه دارم
کاش اونی بشه که دلم می خواد...

[LI20]

حوصلم سر رفته!




http://s12.picofile.com/file/8400394...618_151351.jpg
#مای برادر