!♠♥ احساسات روزانه♥♠امروز چه حسی داری؟!♠♥

[mojtabay]

کوبی برایانت درگذشت
همینقدر ساده
همینقدر تلخ

[FaDila]

ای ام وری وری گووووود
حالم خوبه ولی هیچ علتی نداره!
دلم درامد میخواد -.- یه کسب و کار! اما دریغ از استعدادهای خفته
تازگیا دندونام درد میکنه -.-خیلی واسم عجیبه
اخرین بار همون ابتدایی درد میکرد ک میخواست دندونام بیوفته
دردش یه جوریه که کل سیستم عصبیمو بهم میزنه
دوس دارم همه رو سر ببرم
+

مأیوس نباش
من امیدم را در یأس یافتم
مهتابم را در شب
عشقم را در سال بد یافتم
و هنگامی که داشتم خاکستر می‌شدم
گر گرفتم...
شاملو
امید اخرین حس دلگرمی...

[mojtabay]

خدا رو شکر
روز خوبی رو سپری کردم
آخ چقد این برد 2 هیچ چسبید

[Dayi javad]

امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نوری دارم
....


هووووووف

ماه و زهره را ب طرب آرم
از خود بی خبرم به شعف دارم....

[Wisteriaa]

روز های خوب
خواهد آمد...
نمی گویم همین الان ، در یک لحظه،
در یک چشم ب هم زدن، ولی خواهد آمد...!
در آن لحظه...
روز هایی که حالم پرسیدنی نبود، درد بود،
غصه بود، تنهایی بود، را بیاد می آورم!
و فقط به احترام روز های سختم سکوت می کنم...
روزهای خوب هم در یک روز سرد "بهاری"
که تمام یخ های ناامیدی آب شده اند
در لا به لای شکوفه های خشک شده "قلبم"
و در هیاهوی "تنهاییم" خواهد آمد! : )

[A.H.D]

در خیابان ها راه می روم وبه حرف همشهری هایم گوش می دهم...
حال مردم شهرم خوب نیست ...
همه ناراضی هستند ، پیر مرد از گرانی ویزیت دکتر حرف می زند...
مرد میانسال از گرانی سکه و مهریه زنش که باید پرداخت کند ، حرف می زند...
پسر جوان از بی اعتنایی دوست دخترش می نالد...
دختر جوان غرق در توهمات خویش و خوشی های ناچیز مجازی...
گدای شهر همچنان طلب کمک می کند اما مردم دیگر پولی ندارند تا به او بدهند...
خلاصه دنیا از منظر من تغییر کرده ، مثل کبک کله ام زیر برف بود ؛خوشی ام درس خواندنم بود که این چند وقت دیگر آن هم نبود...
سعی می کنم دوباره با آغاز ترم جدید با درس خواندن ؛ لااقل خودم را آرام کنم شاید فردا هوایش دلپذیر تر باشد...
اما امان از امید در پی بی تدبیری...
دیگر زندگی زیبا نیست اما باز هم می ارزد به امید فردای بهتر...
شب و روزتان قرین آرامش...
یاعلی

[Lagertha]

یه سری آدما هستن ازاینکه تو مثل خودشون اینقدر هفت خط و زبون باز وسیاستمدار نیستی خیلی خوشحالن...
یجورایی ازاینکه میبینن هیچی نمیگی سواستفاده میکنن و درقالب شوخی هرحرف وناحرفی به دهنشون میاد به زبون میارن..
نمیدونم خدا چرا بعضی وقتا منو اینقدر محکوم به سکوت کرده.
الان یه دوسالی میشه که شدیدا محتاط شدم تو حرف زدنم بعضی وقتا یه حرفو حتی ممکنه کلمه اولشم به زبون بیارم ولی مغزم سریع دستور خفه شدن میده..
از اینکه اینقدر آدما وبدی هاشون سریع یادم میره خستم.
از اینکه میتونم حرف بزنم ولی هی مدارا میکنم تا خود بی چشم وروشون پی به چرت وپرت گویی هاشون ببرن اعصابم خورد میشه گاهی وقتا..
دلم واسه زنگ تفریحای مدرسه تنگ شده..وقتی که سه تایی مترمیکردیم حیاط مدرسه رو...
خدایا بخاطر همیشه بودنات حتی تو وقتایی که فکرمیکردم تنها نیستم ولی هربار برمیگردم به نوت گوشیم ومیبینم که چقدر هرحرفم بوی دلخوری و غم میداده ازت ممنونم.

خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن...

[ifmvi]

حالم خوب نیست ...

[mojtabay]

اول مثل همیشه خدا رو شکر
ولی ب خدا قسم داغونم
قلبم درد میکنه
تموم تنم داره میلرزه
بلا یکی دو تا نیست
همنیطوری پشت هم داره نازل میشه
نمیدونم از کی بنالم
از استادی که وضعیتمو بهش گفتم و درخواستمو و گفت باشه و بهش عمل نکرد
از استادی که بهم یه دلگرمی داد
آخرش گفت فلان کارو میکنم ولی نکرد و گند زد به معدلم
از کسی که با تمام وجودم دوسش دارم
قطعن هم میدونه ، گاو نیست نفهمه ک
ولی گند میزنه به تمام حس و هر چی که تو آدم هس
و.................
دیگه چی بگم
خدایا بسه دیگه
به خودت قسم خسته شدم
تنوع زندگیمون فقط تو بلا های مختلفه
اهههههههههه
چی بگم آخه؟؟ چی بگم
بازم خدایا شکرت ولی به خودت قسم این رسمش نیس

پ.ن : خدایا به حق این شب های عزیز بلا رو از مردم کشورم دور کن

ویرایش: عذر میخوام بخاطر لفظی که اون وسط استفاده کرده بودم، اعصابم انقدری داغون هست که حواسم به این چیزا نباشه

[It is POSSIBLE]

هیچ دل و دماغی برا درس خوندن نمونده
ناراحتم از این وضعیت ...

[koalima77]

لبخند رو لبمه هنوز ....اما از درون پوکیده......

[Karegar]

یاداینجاوخاطراتش بخیر

را:خداروشکرحال دلم خیلی خوبس

[Uncertain]

دلتنگی
خوشه ی انگور سیاه است
لگد کوبش کن
لگد کوبش کن
بگذار سر بسته بماند

مستت می کند
این اندوه...

"شمس لنگرودی"



+یه جوریم :/

[Mysterious]

خسته و عصبیم
نمیدونم چی مقصر این حالمه ولی شاید یه مدت دوری از همه چی برام خوب باشه: )
جدیدا یجوریم که دلم میخواد فقط کار کنم و به گذشته فکر نکنم
یادم نیاد چجوری بود
یاد شکستایی که خوردم نیفتم
هیچوقت انقد از خودم و زندگیم بیزار نبودم
از اینکه وابسته ی کنکورم بدم میاد دلم میخواد سطح توقعمو بیارم پایین
شاید اصلا ثبت نام نکنم و از فردا کلا قید خوندنو بزنم: )
میخوام کار کنم و مستقل بشم
همه چیو نو کنم از لباس و لوازم اتاقم تا روحیه و اخلاقم
کاش میشد واقعا قید درس خوندنو یه مدت زد
نمیخوام جزناله کنم ولی واقعا بعضی وقتا دلم میخواد برم کما و یه مدت زندگیم استپ بشه

#وقتی_خوابت_نمیبره-_-

[ArweNN]

عالی