!♠♥ احساسات روزانه♥♠امروز چه حسی داری؟!♠♥

[high.target]

دیشب یعنی خوشحال ترین آدم دنیاااا بودم
قند تو دلم آب میشدواقعاااا
تا ک آخر شبی مث خر
سایتو چک کردم و دیدم ی نمره ام اومده۹.۶
بقیه بچه ها رو پرسیدم ۷ داشتیم ۶داشتیم
یعنی ۹.۶ نمره خودم بوده ن نمره ارفاقی لعنتی ب خاطر ۰.۴ میخاد بندازهههه
از همین جا بگم **** تو حسم....
هعی زندگی بچها دعا کنید برام خواهشااا

[Lagertha]

به این یه جمله "خدایا تو کیو داری که اینقدر آرومی" ؟؟
واقعا نمیدونم چرا فکرمیکنم همه ی این ناآرومی ها شاید با بودن یک نفر تموم بشن..
ولی فقط فکرمیکنم...
شاید که جنون گرفت مارا
ازبس که تورا خیال کردیم
اما نرود ز دل خیالت
اینگونه ره وصال کردیم...

[ifmvi]

هیچی : ) ؛ خیلی بی‌حوصله‌ام ... خیلی چیزا دیگه مثلِ سابق برام جذابیت ندارن . زندگی رو تار و مبهم میبینم و بالا بردنِ ظرفیتِ ذهنم برایِ پذیرشِ ابهامات جداً سخته ... اما بالاخره که چی ؟ در نهایت باید بتونم بپذیرم پس بهتره که خودم سریعتر به استقبالش برم !
اکسپلور اینستاگرام رو باز میکنم ، همه(اکثراً) عاشقِ روپوش و گوشیِ پزشکی هستن ، به عنوانِ کادویِ تولد هم همینا رو هدیه میگیرن ! در وصفِ روبه‌رو شدن با این صحنه ها به جمله یِ یه بلاگر بسنده میکنم البته مضمونش یادمه : بدبختانه حتی خودِ این افراد هم نمیدونن که تا چه حد تحتِ تاثیر قرار گرفتن و فکر میکنن عاشقش هستن -_-
بچه ها و خانواده ها رو ملامت نمیکنم چون واقعا جوِ عجیبی راجع به رشته های مختلف راه افتاده ...
فقط خواستم بگم که سعی کنیم در هر جایگاهی که هستیم قبل از سوار شدن رویِ موجی که در جامعه راه میوفته ، آگاهیمون رو افزایش بدیم ، منظورم این نیست که بریم سراغِ علاقه و این حرف ها نه ! فقط آگاهیمون رو اضافه کنیم و مسیری که میخوایم انتخاب کنیم رو تحلیل کنیم ، این مهمه . آگاهی ، تحلیل و مشورت مقوله هایِ مهمی در زندگی هستن

[Wisteriaa]

نوعی بی خیالی هست که
معمولا بعد از انتظار کشیدن های طولانی پیش می آید؛
بعد از مدت ها تلاش کردن
دویدن و به در و دیوار زدن
بعد از مدت ها خواستن بی نتیجه!
یک دفعه احساس می کنی خسته ای، بریده ای
دیگر توانش را نداری و
هیچ چیز برات مهم نیست.
به اینجا که می رسی فقط
دلت می خواهد تماشا کنی،
برات فرقی نمی کند رسیدن یا نرسیدن
آمدن یا نیامدن، ماندن یا رفتن
به اینجا که می رسی
نه دلتنگ می شوی نه دلخوش
می گویی بیخیال!
و این بی خیالی
غمگین ترین حس دنیاست...

[Minooi]

دلم مدرسه میخواد..
دلم هفته هایی رو میخواد که بدون وقفه امتحان داشتیم و برا بعضیاش استرس بی حد و مرز داشتیم..
دلم میخواد دوباره برا امتحان ریاضی چهارشنبه م از پنجشنبه قبل بخونم و وقتی نمرم کامل شد از خوشحالی همه خستگیام دود شن برن هوا امتحان ریاضی هایی که سخت بودن..بیست گرفتن از مثلثات عجیب میچسبید بهم
دلم تنگه برای قهرای معلم فیزیک وقتی نمرم کم میشد ولی ته تهش مستمرمو بیست میداد
چقدر میچسبید اون بیستا
چقدر میچسبید ذوق صدای مامان وقتی کارنامه رو میگرفت و زنگ میزد بهم خبر بده...
دلم تنگه صدای پر ابهت معلم ادبیاته چقدر قشنگ شعر میخوند چقدر با فهم و کمالات بود و هرگز نمیزاشت از درسش خسته شیم..
آخ کاش بر میگشتن اون روزا از اول!
درسته که یکسری افراد یکسری روزارو برام جهنم میکردن ولی حاضرم باز اونارو تحمل کنم و برگردم به روزای مدرسه...
دلتنگ ترینم برا مدرسه و معلما و همکلاسیام!!
امیدوارم هرجا هستن موفق باشن

[Minooi]

خدا شاهده اون موقعی که مپ زدم
گفتم 80 هست
گفت از کدوم جاده
گفتم از جاده چمستان
گفت چرا اونجا
از جاده محمود آباد ملاکه
دقیقا یادمه که از جاده چمستان 80 کیلومتر بود و از جاده محمود آباد 75 کیلومتر
گفتم جاده چمستان 80 ، جاده محمود آباد 75
گفت به 80 نرسیده
گفتم 5 کیلومتره
گف بگو نیم کیلومتر باشه
همونجا یه فحش ناب نثار روح امواتشون کردم و اومدم بیرون

این واس پارساله

همه چیش به کنار فاصله خونتون تا دریارو عشقه چقدررر حس خوب داره

[It is POSSIBLE]

دوس دارم درسو ول کنم
ولی تنها چیزی که باعث می شه این کارو نکنم بابامه
همیشه حسرت اونایی رو می خوره که بچه هاشون پزشکن یا کارمند
می ترسم غصه کنه که چرا هیچ کدوم از بچه هاش پزشک یا کارمند نشدن ...
وسواس انقد ازم انرژی گرفته که دیگه حالی هم نمونده برا درس خوندن
با خودم باشه که می گم دیگه دوس دارم زندگی کنم
دیگه روحیه ی حبس شدن تو یه اتاقو درس خوندن برام نمونده ...

پی نوشت: ای کاش یه همدم داشتم ...

[VENOM.M]

دشمن ادمم وسواس نگیره واقعا
اونقدر دستامو بیخودی شستم شبیه لواشک شده
الان هم دقیقا 3 ساعت داشتم لباس میشستم بازم حس میکنم تمیز نشدن
کمرم نصف شد باو

[mojtabay]

همه چیش به کنار فاصله خونتون تا دریارو عشقه چقدررر حس خوب داره

ممنون
واقعن عالیه
ما که ساکن نوریم( منظور شهر های ساحلی) شاید خیلی به این چیزا فکر نکنیم خیلی هم دریا نریم ولی بقیه افرادی که میان اینجا قشنگ لذت میبرن
آها فاصله تا دریا هم پیاده 7-10 دقیقه

آها اینم یادم رفت بگم
مسیرتون این طرف خورد در خدمتیم

[mahsa dr]

خستگی جسمی
سرحال
هوا سرده!
: )

+

آشیانم به سر کنگره افلاک است
گرچه در غمکده ی خاک نشیمن کردم
شهریار#

[LI20]

روزای خسته کننده
نمی تونم ارتباط برقرار کنم با کسی یه مدته!انگار حوصله ندارم یا نامهربونم
چقد سختمه..

[A.H.M]

الان دیووانه وار خوشحالم
داره بر۴ میباره و وایسادم زیر بارف میخوره به صورتم لذت میبرم
یکی اومد از کنارم رد شد گفت عاشق برو خونتون تا سرما نخوردی
چرا وقتی یکی داره از طبیعت لذت میبره اولین قکر مردم عشقه؟؟؟

به یک مفسر حالات نیازمندم تا بدونم چرا از خوردن برف به صورتم برخلاف 99.9 درصد مردم که دارن میدون تا خیس نشن ، خوشحالم و تکون نمیخورم

[freak]

دلم تنگ شده برای یک دوست ولی میدونم اون الان حالش خیلی خوبه و روبه راهه... میدونم برعکس من بی دغدغه و بی دلشوره اسبرای فنجان قهوه ی داغ که وایسم لب پنجره و باذوق به برفی که داره میاد نگاه کنم و بعدش چهارتا خنده ی بلند....ازاون خنده ها که وسط یاد چیزی نیافتیو و یهو نری تو خودت..دلتنگم برای خودم که حالا که داره برف میاد و خیلیا خشحالن چرا من اینهمه بغض دارم که چرا این برف لعنتی داره چیزایی رو تو ذهنم بیدار میکنه که من بزور خوابوندمشون...چیزایی مثلاینکه چه رویایی ازش کشیده بودم....چی فکر میکردم و چی شد....دلتنگم برای خودممیدونی حالا که دارم فکرشو میکنم بدترین نوع دلتنگی دلتنگی واسه بقیه نیس.....بدترین نوع دلتنگی اینه که دلتنگ خودت باشی دلتنگ اونی که سابق بودی

[freak]

هیچی : ) ؛ خیلی بی‌حوصله‌ام ... خیلی چیزا دیگه مثلِ سابق برام جذابیت ندارن . زندگی رو تار و مبهم میبینم و بالا بردنِ ظرفیتِ ذهنم برایِ پذیرشِ ابهامات جداً سخته ... اما بالاخره که چی ؟ در نهایت باید بتونم بپذیرم پس بهتره که خودم سریعتر به استقبالش برم !
اکسپلور اینستاگرام رو باز میکنم ، همه(اکثراً) عاشقِ روپوش و گوشیِ پزشکی هستن ، به عنوانِ کادویِ تولد هم همینا رو هدیه میگیرن ! در وصفِ روبه‌رو شدن با این صحنه ها به جمله یِ یه بلاگر بسنده میکنم البته مضمونش یادمه : بدبختانه حتی خودِ این افراد هم نمیدونن که تا چه حد تحتِ تاثیر قرار گرفتن و فکر میکنن عاشقش هستن -_-
بچه ها و خانواده ها رو ملامت نمیکنم چون واقعا جوِ عجیبی راجع به رشته های مختلف راه افتاده ...
فقط خواستم بگم که سعی کنیم در هر جایگاهی که هستیم قبل از سوار شدن رویِ موجی که در جامعه راه میوفته ، آگاهیمون رو افزایش بدیم ، منظورم این نیست که بریم سراغِ علاقه و این حرف ها نه ! فقط آگاهیمون رو اضافه کنیم و مسیری که میخوایم انتخاب کنیم رو تحلیل کنیم ، این مهمه . آگاهی ، تحلیل و مشورت مقوله هایِ مهمی در زندگی هستن

<<

خیلی بی‌حوصله‌ام ... خیلی چیزا دیگه مثلِ سابق برام جذابیت ندارن>>

میدونی زمان علاقه ها رو تغییر میده .....لذت ها رو نابود.......من شدیدا بهش رسیدم

[_Senoritta_]

خوشبختی ینی اینکه هیچی نخونده باشی و یهو برف بیاد و نعطیل شه امتحانا