تا حالا تو عمرم اینقدر کار سرم نریخته بود و اینقدر تو فشار نبودم , حالا معنی مسئولیتو درک میکنم
نهایت کاری ک تو عمرم انجام داده بودم این بود ک واسه کنکور ثبت نام کنم و نهایتا کارنامه مو از مدرسه بگیرم
حتی فشار درس خوندنم اینجوری نبود
همیشه با خودم فک میکردم کنکورمو ک بدم دیگه خلاااااص , ولی ناموسا اینجوری نبود , اشتباه فک میکردم
بعد اینکه از فاصله ی معلق بین دانش آموزی و دانشجویی درمیای تازه کارات شروع میشه -_________-
دلم " شدیدا " یه محیط جدیدو میخواد
یکم حال و هوام عوض شه , از چیزا و کسایی ک یه عمر ور دلم بودن دور شم
تا سه شنبه اوکی میشه ولی عجله دارم :/
دلم نمیخواد دیگه زیاد بیام اینجا , یه جورایی ازش زده شدم . اینجا واقعا فقط سال کنکوره ک جذابیت داره , باور کنین ب محض اینکه کنکورتون تموم شه (منظورم اینه ک دیگ کنکوری نباشین ) جذابیتشو براتون از دست میده , پس الکی اینجا وقتتونو تلف نکنین
سال کنکور کلا این مدلیه ک فشار درسا + تنهایی باعث میشه سمت انجمن بیایم
اگه یکی پارسال این تجربیاتشو دراختیارم قرار میداد خیلی خوشحال میشدم , بااینکه خیلی درگیر انجمن نبودم . پس شمام خوشال شین
ولی واقعا ..
دلم تنگ شده واسه روزای درس خوندن معصوم (!) پارسال ... : (