دوستان وارد اسپم نشین
تایپک خوبیه حیف بسته شه
را: احساس پشیمونی از نخوندن امروز
دوستان وارد اسپم نشین
تایپک خوبیه حیف بسته شه
را: احساس پشیمونی از نخوندن امروز
کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست
که دون همتانند بی مغز و پوست
کسی نیک بیند به هر دو سرای
که نیکی رساند به خلق خدا
همون که سرماخورده بود و نرفت دانشگاه
الان بهتره اما سرش درد میکنه
عصری دوستمو بردم کافی شاپ برای تولدش غافلگیرش کردم
کادو دادن و کادو گرفتن خیلی حس خوبیه
مخصوصا کادو دادن های یهویی ...
در کل این روزا حس عجیبی دارم
مثل این که چیزی رو گم کردم
یا حتی کسی رو و یا شایدم یه حس رو ...
Heaven is a place on earth with you
دلم میخواد بزنم دهن چند نفرو آسفالت کنم.اصن بزنم سنگ فرششون کنم ، بدجوری رو اعصابمن.
امروز یه فیلم دیدم ناجور کیف کردم...رابین ویلیامز،لعنتی چرا خود کشی کردی آخه،حیف تو نبود... خدا ازت بگذره.
هر وقت قاطیم فیلمای این بشرو که میبینم حالم عوض میشه...حیف که موقتیه این حس و حال...انگار دنیا یه جور دیگست...از نوع خوبش.
هی من میخام اسپم ندم نمیزارن
قرابیه یه نوع شیرینی سنتیه تبریز و تُرک هاست
ماده ی اصلیش بادامه ،، بادام رو پودر میکنن با تخم مرغ و شکر مخلوط میکنن ، و میزارن میپزه ،برای تزئین روش هم کلی پسته میریزن
یه نوعش هم هست جای بادام از پودر نارگیل استفاده میکنن
منم چندان طعمش رو دوسش ندارم
اما از شیرینی های لاکچری و مجلسی و گرون قیمته ( مثلا در نظر بگیرین اینجا ،خانواده های معمولی تو عروسی هاشون رولت خامه ای میدن ،، مایه دارا قرابیه )
خیلی هام که مث علیرضا عاشق مزش هستن
پ.ن: آقا این پست من اسپم نیس ک... دارم فرهنگ و سنت اصیل شهرمون رو نشر میدم
#آموزشی
ویرایش توسط Zahraa.a.p : 22 آذر 1397 در ساعت 01:12
ای دیر به دست آمده ، بس زود برفتی
--------
پای دوست داشتنت ایستادهام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
آخییییییییی یه ماه انجمن نبودم اومدم دیدم یه نفر شده ناظر یکی شده کاربر حرفه ای هییییییییی اگه میدونستم جای پیشرفت دارین بیشتر تحویل میگرفتیم
شدیدا ذهنم درگیر زمین شناسی ه متاسفانه هیچ کی هم نیس ازش راهنمایی بگیرم نمی دونم چه قدر بخونم کجا رو بخونم واسه 40 درصد(خخخ استفاده کاربردی از تاپیک)
خوبم دیگه همین که زبون م کار میکنه میتونم چرت و پرت بگم حالم خوبه
حالا شما به دل نگیرید امروز یه کم زیاد خوندم اور دوز کردم دارم دری وری میگم
باز چشم منو دور دیدید اسپم دادن هاتون شروع شد
هی نقل میگیرن واه واه
ر.ا
شمالی ها هر وقت میخوان ماهی درست کنن میگن مواظب باش زهله ش نترکه چون اگه زهله ش بترکه ماهی تلخ میشه دیگه قابل خوردن نیست الان به این نتیجه رسیدم ادما هم زهله دارن اگه یه روزیه جایی دلشون بترکه تلخ میشن اونقدر تلخ که دیگه بدرد زندگی کردنم نمیخورن
مواظب دلاتون باشین که نترکه
پ.ن
دلم ترکیده....
هیچ وقت از ظاهر آدمای فضای حقیقی و پستا و عکسایی که آدما تو دنیای مجازی میذارن ، زندگیشون رو قضاوت نکنید چون بقول شاعر خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است . دلم برای خودم و بعضی از هم نسلیام میسوزه. ما بزرگ نشدیم ، از بچگی فورا وارد پیری شدیم ، اصطلاحا جوونیم ولی جوونی نکردیم . تو سن ۱۸ سالگی دردهایی کشیدم و غصه هایی رو خوردم که مادرجون ۸۰ سالم نکشیده و نخورده .
گاهی یه عکس یا بوی یه عطر تورو به خاطراتی میبره که واقعا تلاش کردی فراموششون کنی ولی باز همون حس و حال رو یادت میندازن .
پ.ن:شاید باید این پست رو تو بخش تراوشات یک ذهن بیمار میذاشتم
عینکم عوض کردم
فکر کنم رفیق خوبی برام باشه
حس عجیبی دارم حس میکنم خیلی وقته میتونم ولی نمیتونم که بتونم رو صرفش کنم
حالا ایشالله بتونم
آنانکه دستی را که نان شان می داد، گاز گرفتند
محکوم اند به بوسیدن پاهایی که لگدشان می زند!
سرماخوردگیم ۴ روز طول کشیده و خوب نشدم .طبق معاینه انگار گلوم زخم شده ! خیلی شجاعانه گفتم فردا آمپول برام بنویس برم بزنم : ))
خیلی کسل کننده و سخت داره می گذره ولی خب قشنگی مریضی اینه که همه میان به آدم سر میزنن : )) دایی خاله عمه مامانبزرگ
دوستا زنگ میزنن
اونم فقط برا یه سرماخوردگی ..
من این ارتباط های فامیلی رو دوست دارم به زندگی روح میده ..
زمستونا رو تخت نمی خوابم . رو زمین کنار بخاری کوچیک اتاقم می خوابم
حس نابیه : )
امروز
پنجشنبه
22/9/97
از احساساتم نمیگم زیاد حالتون گرفته نشه
با یه سری دوستان عزیز تو چت باکس حرفیدم به یه سری نتایج رسیدم سر مسله خوندن و اینا ک سختمه واقعا براتون تشریحش کنم هم شما خسته میشین هم من
ولی کلا خلاصه کلوم اینکه خیلی راهو اشتباه رفتم از اول نخوندم
من حتی مبارزه رو شروع نکردم چ برسه ب اینکه بخوام خودمو بازنده بدونم ،
حالا باقیش بماند
اما احتمالا این نوشته برای مدت طولانی اخرین نوشته من تو انجمن باشه
البته دست تقدیر مشخص نیس شایدم برای همیشه اخرین نوشتم باشه ؛ ادم از فردای خودش خبر نداره
یه سوالی خیلی از دوستان ازم پرسیدن بی جواب گذاشتم تو انجمن
( چی تو چستر دیدی اینقدر گوشش میکنی ؟ )
تو یه جمله میگم : ترجیح میدم به جای گریه و چ/س ناله اهنگی گوش کنم ک با فریادش ، غمشو بروز میده
'گریه نشوه ضعفه '
ساعت 3 صبحه سرم درد میکنه بخوابم امید است فردا زندگی جدیدیو شروع کنم با تم یه کنکوری موفق که در 6 ماه به ارزویش رسید با مدل 15/5
برا همتون ارزوی موفقیت میکنمتک تک عزیزانی ک راهنمایی کردن رو لطفشنو فراموش میکنم
دوره جالبی از زندگیم بود این چن وقت که انجمن چرخ میزدم ، مینوشتم ؛ میخوندم؛ شاد میشدم؛ غمم میگرفت؛
خلاصه اینکه اینم از داستان ما بود ک تموم شد...(دوست شما سید علی)
خدانگهدارتون.
کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست
که دون همتانند بی مغز و پوست
کسی نیک بیند به هر دو سرای
که نیکی رساند به خلق خدا
ویرایش توسط Seyed Chester : 22 آذر 1397 در ساعت 04:33
بعضی دوستا هستند که واقعا عالین
حیف که نمیتونم بگم چقدر دوستشون دارم
امیدوارم شما هم از این دوستا سر راهتون قرار بگیرند
در حال حاضر 40 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 40 مهمان)