خیلی خسته م
امروز فهمیدم خیلی واقعا تنبلم. خیلیییی
جدا از شوخ طبعی و اونا ( معذرت اینا ) دارم میگم. خیلی تنبلم.
خواستم 13 ساعت درس بخونم. که شده 7 ساعت... البته دلیل داره. و دلیلش اینه که همش میخوابم. که رفتم دکتر گف مریضی. ( مریض خودتی. بیمار) بهم قرص داد.
دعا کنین خوب شم که این هفته رو کامل درس بخونم. ...
الان هم اعصابم خیلی خورده. اصلا هم حال و حوصله ی شوخی و مزاح رو ندارم ( معلومه دیگه نه ؟ )
هه هه هه . خخخخخ. شوخی کردم. کم تر روزی بوده که شوخی نکنم...... ( هرکی چشم کنه... )
دوست دارم با یکی حرف بزنم. ولی نمیدونم چی بگم. بهتره اول اون شروع کنه
امروز حسابی رفتم توی فکر ...
آخه دیروز داشتم واسه گواهینامه و اینا حرف میزدم. بعد پسره گفت 1 ماه طول کشیده که گرفتم.
گفتم باشه واسه بعد کنکور . توی تابستون. گفتم کار خوبی نیست. حتما افسر من رو رد میکنه
آخه
بعد کنکور که من برم آموزش ببینم. تا وقتی آموزش تموم بشه نتایج کنکور رو هم میگن.
بعد که بخوام با افسر آزمون بدم. توی خیابون همش باید دست تکون بدم. آخه
توی ماشین که پیش افسر نشستم ، همش میگن : ااااا . این همون محمدرضا خورسند ، رتبه یک تجربیه.
هی بهم دست تکون میدن و چشمک میزنن بعضی ها. خوب. منم مجبورم جواب بدم دیگه.
معلومه افسر میگه برو دفعه دیگه بیا آزمون بده.
واقعا این رتبه یک شدن هم معذلی شده واسه من. اههه . باید برم یک شماره پر از 0 بگیرم که کلاسم بره بالا. هرکی زنگ زد ، بگه ایول
کاش یکی راهنمایی کنه
خنده دار نبود ؟ نگفتم که بخندی. گفتم که ( ببندی یعنی چی ؟ ) گفتم که شاد بشی...
معذرت زیاد نوشتم.
دیگه خسته نباشی برادر
به امید موفقیت...
فَعَلَی اللهِ تَوَکَّلتُ فَاَجمِعُوا اَمرَکُم وَ شُرَکائَکُم ثُمَّ لا یَکُن اَمرُکُم عَلَیکُم عُمَّهً
ویرایش توسط .Mohamad. : 29 آذر 1392 در ساعت 00:21 دلیل: یکی نیس به من بگه اینقدر داستان واسه ما نگوووو . آخه مگه تو جمال زاده هستی ؟؟؟؟؟؟؟
امروز حالم خیلی بده چرا؟ ویچت فیلتر شدآهههههه آه هاااا(صدا گریمو میشنوین) آقا این اولین پستمه الان میره کجا؟
آی انگار دارم سرما میخورم:yahoo (2):
در تصاویر حکاکی شده بر سنگ های تخت جمشید،
هیچکس عصبانی نیست! هیچکس سوار اسب نیست! هیچکس را در حال تعظیم نمیبینید!
در بین این صدها پیکر تراشیده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد!
اینها اصالت ما هستند:
مهربانی، خوشرویی، قدرت، احترام، ادب، نجابت
دارم الان دیوونه میشم مدارکم نیس
روزی
خواهم آمد و پیامی خواهم آورد
.
.
.
مادیان تشنه , سطل شبنم را خواهم آورد
خر فرتوتی در راه من مگس هایش را خواهم زد.
خواهم آمد سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت.
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند.
هر کلاغی را کاجی خواهم داد.
مار را خواهم گفت: چه شکوهی دارد غوک!
آشتی خواهم داد.
آشنا خواهم کرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت.
حالم از نظر روحی خیلی خوفهههههههههههه
ولی داشت برف میومد منم رفتم بیرون
سرما ک خردههههههههه بودم
خداکنه حالم بد نشه
سرم درد میکنه
یجوری خاصصم. من از قضا اونقدر عجیبو غریبم میگن از فضا اومدم.
هیچ
ربطی به این دنیام ندارم. آدم شده این دنیام برا من ؟
پایتخت معنوی ایرانه زیر قدامامون. ولی به شما توی ال ای میرسه فراووون ها ؟
فاز بد نه نمیخوام بزنم. این تریپ ها اصلا نمیاد به تنم. هییی
من عاشق درس شدم حاجی
ههه
معلومه امروز چطوریم نه ؟؟؟؟؟؟ تو فاز رپ و اینطور چیزام...
حالم خوبه. بترکه چشم حسود و حسرت خور و منافق و دشمن و بخیل و شیطون و نامرد و بی مرام و اینا
امیدوارم همتون شاد باشییین.
بابا ، با غم خوردن مگه چی میشه ؟؟؟؟
خیره سر عمم ، میخواستم دیروز 13 ساعت درس بخونم ولی شد 8 ساعت. خوب غم بخورم که چی ؟؟ جبران میکنم...
به امید موفقیت...
فَعَلَی اللهِ تَوَکَّلتُ فَاَجمِعُوا اَمرَکُم وَ شُرَکائَکُم ثُمَّ لا یَکُن اَمرُکُم عَلَیکُم عُمَّهً
امروز با اینکه ازمونو خراب کردم ولی خوبه خوبممممممممممممممممم
چه زیباست
اگر حاجت دلت..
با حکمت خدایت...
یکی باشد
ویرایش توسط sahel. : 29 آذر 1392 در ساعت 16:38
در حال حاضر 12 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 12 مهمان)