خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 6 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 79
    1. Top | #31
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط trash نمایش پست ها
      البته جامعه انسانی که جنگل نیست... لازم نیست همش به فکر تلافی باشیم... گذشت کردن و مهربون بودن خیلی خوبه البته تاجایی که به شعورت توهین نشه... تو باید یه جاهایی از حقت دفاع کنی... به نظرم برای کنار گذاشتن خجالتت بهترین راه اینه بخونی و بدونی و خودت رو به کلمه مجهز کنی که اینکار قطعا تاثیر مستقیم روی اعتماد به نفست خواهد داشت...با یه حرف مشکلاتت رفع نمیشه... رو خودت کار کن...اما در پایان به نطرم بهتره زیاد سر به سر ابله های اطرافت نزاری... فقط وقت هدر دادنه...جواب ندادن بهشون فعلا بهترین کاره...
      برای شروع به نطرم کتاب «هنرِ بودن» اریک فروم رو بخون... من هم مشکلاتی مثل تو داشتم... اما خب تا خودت نخوای چیزی نمیشه
      اینو راس میگین:به نظرم برای کنار گذاشتن خجالتت بهترین راه اینه بخونی و بدونی و خودت رو به کلمه مجهز کنی که اینکار قطعا تاثیر مستقیم روی اعتماد به نفست خواهد داشت
      سعی میکنم اینکارو بکنم
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    2. Top | #32
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط AmiR_KHD نمایش پست ها
      منم همین طوری بودم...ولی از وقتی اومدم دبیرستان یه چندتا رفیق دارم ازون پر رو ها ان...باعث شدن منم خوب بشم..بنظرم با اونایی که این مشکلو ندارن بیشتر بگرد...سعی کنی بر ترست غلبه کنی...

      خدایی هیچکی جز خودت نمیتونه به خودت کمک کنه..توکلت به خدا باشه همه چی حله..
      در ضمن جامعه جنگل نیس که..اصن لازم نیست جواب کسیو بدی..اینکه جواب نمیدی خوبه که ولی سعی کن به خاظرش حرص نخوری..خدایی هیچکس ارزش اینو نداره که آدم به خاطرش تو فکر فرو بره و زجر بکشه..
      آخه نمیشه حرص نخورم.والا همه ساده گیرم میارن حرفی بخان بگن راحت میگن.همه از ساده گیت سوء استفاده میکنن
      شمام راس میگین اره جواب ندادن خیلی خوبه خدا هم دوس داره جواب کسیو ندی و گذشت کنی.ولی خب آدم ناراحت میشه دیگه
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    3. Top | #33
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      بشورشون بزار رو بند
      چشاتو ببند هرچی تو دهنت هست بگو
      اگه از حرفاشونم ناراحت میشی انقدر سریع حرف بزن که اصلا نتونن حرف بزنن

    4. Top | #34
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      رو خودت غیرت داشته باش
      با خودت بگو "مگه من چه چیزی از بقیه کم دارم" و به این فکر کن که اصلا دلیل خجالتت چیه از چی میترسی؟ به خودت جرات بده. مثلا وقتی یه سوال میخوای بپرسی جدی بپرس و به این فکر کن که چه کسی میخواد بخاطر سوال پرسیدن یا جواب دادن محاکمت کنه ؟
      منم اول دوم ابتدایی اینطوری بودم یکم درکت میکنم ولی الان عمرا بذارم حقم پایمال شه
      سعی کن عصبانی بشی ولی جای اینکه عصبانیتتو تو خودت بریزی با جواب دادن به اون سواستفاده گر بریزش بیرون
      دوست خوب خیلی مهم یکمم سعی کن جدی باشی
      ویرایش توسط Dr.Alborz : 21 آذر 1394 در ساعت 21:05

    5. Top | #35
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      دوست عزیز این رفتار شما ممکنه ناشی از کم بیرون رفتن و توی اجتماع کم رفتن باشه!
      منم دقیقا تا چند سال پیش خیلی خجالتی بودم.از حق خودم هم دفاع نمیکردم.در واقع میترسیدم از حقم دفاع کنم!
      ولی دوستام منو به زور آودرن تو محله و جامعه!خانوادم هم تشویقم میکردن و نمیگفتن نرو!میگتن بزار بره خجالتش بریزه.الان بیا و ببین چه طور زبون میریزم!
      از طرفی هم کسی الان جرئت نداره بهم بگه بالا چشت ابرو ئه
      یا کتک میخوره!یا فحش میخوره!قشنگ میشورمش،میروفمش،میچلونمش، خشکش میکنم،میندازمش رو بند تا خشک شه و هر هر بهش پوزخند میزنم.
      حالا حدسم درسته؟خیلی بیرون نمیرید و بیتر اوقات رو تو خونه سپری میکنید؟

    6. Top | #36
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Ala نمایش پست ها
      خجالتي و كم رو با كمبود اعتماد به نفس جور درمياد ولي با سادگي نه .سادگي يعني مسئله رو يه جور ديگه فهميده باشي وكلك بخوري كه بايد تجربه ات در اجتماع زياد بشه..همبن كه با مامانت حرف ميزني خيلي خوبه.حتي شايد اولش بدنباشه بتوني خودت يه الگو پيدا كني وبگى اگه اون جاي من چكار مي كرد؟بعدش ،هم مسئله روزتو وهم راه حلي كه به ذهنت ميرسه بنويس.تابا يه تير دونشان بزني هم تا حدي خالي بشي هم تمريني باشه براي موقعيتهاي مشابه. اگه وقتشو داري ومشكلت حاده مشاوره هم بد نيست .يادت باش اوني كه فكر ميكنه خيلي زرنگه با سر تو دام ميفته .پس ازشون دوري كن.
      ممنون
      راه حل خوبی بود.اینکه مسئله و راه حلشو بنویسم.اگه بنویسم خیلیم خوب میشه هم همیشه یادم میمونه.
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    7. Top | #37
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mersede نمایش پست ها
      سلام دوستای گلم من دو تا اخلاق دارم که دوس دارم این اخلاقامو بذارم کنار.اینکه من خیلی خجالتی و کم رو هستم که این خیلی جاها باعث میشه عقب بیفتم همیشه اینجوری بودم حتی سر کلاس هم وقتی دبیر یه چیزیو درس میده یه سوالی داشته باشم خجالت میکشم بلند شم سوالمو بپرسم.و تو هر جمعی.خمع دوستا فامیلا یا هر مجلسی کلا خجالتیم یعنی خیلی آ...یه چیز دیگه م اینه که هیچوقت نمیتونم از حق خودم دفاع کنم مثلا یکی یه حرفی بهم میزنه اصلا جوابشو نمیدم و توی دلم نگهش میدارمو میام خونه گریه میکنم بعد که به مامانم بگم میگه خودت خیلی ساده ای میگه خودت باید بلد باشی از حق خودت دفاع کنی و جوابشو بدی میگه تو زندگی اگه ساده باشی همه روت شیر میشن میگه یاد بگیر جوری باشی که کسی جرئت نکنه چیزی بهت بگه.من خوشم میاد از آدمایی که وقتی یه نفر بخاد یه حرفی بهش بگه و ناراحتش کنه زود حسابشو میذارن کف دست طرف و همیشه آرزومه که خودمم مث اونا باشم.همین امروزشم سر این موضوع ناراحت شدم یکی یه حرفی گفت جوابشو ندادم ولی از صب بخاطرش ناراحت بودم.دوس ندارم اینجوری باشم ولی نمیشه.چیکار کنم که خجالتی نباشم و بتونم از حق خودم دفاع کنم؟چرا من اینجوریم بنظرتون؟شماهام اینجوری هستین؟؟
      هم من اعتماد به نفسمم خیلی ضعیفه همیشه تو مدرسه هم مثلا معلم یه درسیو میداد یه سوال که میپرسید جواب سوالو تو دلم میگفتما ولی میترسیدم غلط باشه و نمیگفتمش بعدش که معلم جوابو میگفت میدیدم درسته و میگفتم اه جوابم درس بوده ها ولی نگفتم.درکل اصن اعتماد به نفسم ندارم .و استرسی هم هستم.نمیتونم ریلکس باشم همیییییییییشه نگرانم و بی قرار دلیلیم نداره ها!
      یه چیزایی بگین چیکار کنم؟
      برو پیش روانشناس { نه روانپزشک}
      کاری باهات میکنه که با چنگال به آمریکا حمله کنی


    8. Top | #38
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط dmb نمایش پست ها
      راستی یه چیز دیگه یادم افتاد: خانم باید وارد عمل شد؛اینایی که ما میگیم کلهم حرفه تا وقتی شما بلند شی و یه بار بر ترست غلبه کنی و معجزه رو ببینی! احیانا در ابتدا از این قانون استفاده: فکر کن همه عکس پایین اند!
      خخخخ عین مامانم حرف زدین.وااااقعا اگه بتونم اینجور فک کنم همه چی حله
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    9. Top | #39
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط _fatemeh_ نمایش پست ها
      منم همینجورم ....اعتماد به نفسم کمه و همین اصلا نمیزاره درسمو بخونم
      ای وای نکن اینکارو
      مث من نباش.واقعا نداشتن اعتماد ب نفس ما رو از همه چی عقب میندازه جلوی همه پیشرفتامونو میگیره
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    10. Top | #40
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Majid.VZ نمایش پست ها
      عزیزِ من مشخصه با اون دوستایی که داری اوضاعت بهتر از این نمیشه!!
      با اون دوستات قطع رابطه کن!! نه اینکه باهاشون دعوا کنی یا دلخوری پیش بیاد!! طرفشون نرو و باهاشون هم ارتباط نداشته باش، اگه اونا هم زنگ زدن بهت سرد برخورد کن و گفتن همو ببینیم و ... بگو نمیتونم، کار دارم، یه جورایی با اخلاقت بهشون بفهمون که نمیخوای باهاشون در ارتباط باشی!!
      برای اینکه دوستای درسخون پیدا کنی برو کتابخونه!! بری کتابخونه کلی رفیق پیدا میکنی، کسایی رو پیدا میکنی که اهل درس هستن!! نمیگم قوی هستن اما اهل درس هستن!!
      اون دوست متاهلت چشم دیدن موفقیتت رو نداره و میخواد تو رو هم مثل خودش کنه!!!
      خیلی جاها حرفای بچه های انجمن هم مث نصیحت های مادرم میمونه
      مامانمم همین حرفو میزنه.میگه با اون دوستات قطع رابطه کن ولشون کن و فقط بچسب به درس خودت.میگه اونا وقتی زنگم میزنن کلی از درسات میمونی تازه انرژی مثبت هم که بهت نمیدن
      اونم میگه برم کتابخونه و به هیچی فک نکنم میگه به منم فک نکن فقط و فقط درسات
      من همینم امتحان کردم.رفتم کتابخونه ولی اونجا یجوریه.هم هییییییییچکی نیس هر چن ساعت یه نفر میاد اونم نمیمونه تا یه ربع 20 دیقه میره.منم میترسم.هم کتابدارا سروصداشون زیاده بلند حرف میزنن حواسم پرت میشه.قبلا فک میکردم کتابخونه خوبه ولی فقط یبار رفتم کلا نظرم عوض شد گفتم دیگه نمیرم.اونجا اصن حس درس خوندن نمیاد بهم
      ولی قطع رابطه با اونارو حتما میکنم
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    11. Top | #41
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط gole yas نمایش پست ها
      سلام من تو چندتا نکته براتون میگم اومیدوارم بدردتون بخوره اول اینکه شما باید تفکر را درون خودتون موتورشا روشن کنی یعنی چی؟؟ یعنی اینکه بشینی فک کنی چطور شد که این رفتار در درون شما هستش مثلا میتونه پدر و مادر باشه که به شما از کودکی مسئولیت نداده و ... باید خودتون شناسایی کنی و سریع رد بشی تا اگه تو زندگی این چیزی که شناسایی کردی بر خورد کردی سریع بدونی برات خطر داره و دوری ازش کنی دومین نکته ی بزرگی میگف بیشتر ثروت های جهان دسته انسانی های پرو از جنبه مثبت هستش یعنی اینکه خجالت مساوی هستش با از دست دادن بیشتر ه ثروت هاااااا این جمله ها و تفکر کردن رو این جمله های کوتاه یک حالت اضطرار براتون پیش میاره اگه صحیح تفکر کنید که باعث میشه جرات پیدا کنید و انگیزه بگیرد سومین نکته اقای احمدی منش یک کلیپ کوتاه داره تو نت سرچ کنی پیداش میکنی تو زمان کوتاه خیلی حرف های پخته میزنه به این هم توجه کن و چهارمین نکته این هستش که باید خودتو باور کن باید اندیشه ها تا بسازی یعنی چی ؟؟؟؟؟؟ یعنی اینکه با همون تفکره بیشتر به خودت روحیه بدی ن اینکه روحیه ی الکی واقعی جملات تاکیدی هستش و فکر کردن به اون ها فک کردن به روزهای موفقیتی که داشتی همیشه مرور کردن این ها حس خلی خوبی بهت میده و در تشکیل یک انسان که خجالتی نباشه موثر هستش برای این کار من منبعی بهتون معرفی میکنم وقت داشتی میتونی روزی یک ساعتشو گوش کنی تکنو لوژی فکر دکتر علیرضا ازمندیان پنجمین نکته باید برا خودت ی عبارت های را پیدا کنی برای مبارزه با کسایی که میخان اذیتت کنند مثلا ی نفره خیلی چاقی بود بهش میگفت تو چقد چاقی در جواب گفت مدله ایرانیه با این دو کلمه زبون طرفو بست و تو ذهنش دنبالشا نگرف که بعد بیاد از همه متنفر بشه و یا بصورت شما بره خونه گریه کنه فعلا اینا به ذهنم رسید تو پرانتز ی توضیح کوچیکی هم بهتون بدم که دوست عزیز اینا همش خجالت نیس بعضی وقتا حیا و متانت و روحیه ظریف که شما دارید باعث میشه کسیا ناراحت نکید و این را به جون میخرید که تو دلتون نگه دارید و بیاید خونه خالیش کنید این خودش یک نقطه قوت هس که شاید منه نوعی نداشته باشم و دله کسی را همون جا با حرف هام بشکنم ولی شما این کار را نمیکنید فقط روشتون ی کم مشکل داره وگرنه کاره خیلی بزرگی میکنید ک اونم با بردن ظریفتتون ان شا الله درست میشه و ن تنها جواب دیگران را نمیدید و احترامشو با اینکه مقصر اون بوده نگه میدارید بلکه خودتون هم اذیت نمیشید بلکه خوشحال میشید که جوابشو ندادید و این از اخلاق بزرگان بوده پس ببینید شما فکر میکنید که اخلاقتون بده ولی انطورا هم نیس ی جایشا اشتباه میکنید خیلی حرف زدم اومیدوارم موفق باشید
      واقعا حرفاتون خیلی قشنگ و آموزنده بودن و باعث شد من برم تو فکر
      ممنون بابت کمکتون
      کلیپ هارو هم میرم میبینم
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    12. Top | #42
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ali_reza_sbt نمایش پست ها
      بشورشون بزار رو بند
      چشاتو ببند هرچی تو دهنت هست بگو
      اگه از حرفاشونم ناراحت میشی انقدر سریع حرف بزن که اصلا نتونن حرف بزنن
      خخخخخ چه راه حل آسونی
      این یکی واقعا شدنیه ها
      امتحانش میکنم
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    13. Top | #43
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      احتمالا توی اجتماع نیستی زیاد
      بری خوابگاه و دانشگاه حله
      خوابگاه کم رو میگیره پر رو میده بیرون
      به چشم خودم دیدم!

    14. Top | #44
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط tower نمایش پست ها
      دوست عزیز این رفتار شما ممکنه ناشی از کم بیرون رفتن و توی اجتماع کم رفتن باشه!
      منم دقیقا تا چند سال پیش خیلی خجالتی بودم.از حق خودم هم دفاع نمیکردم.در واقع میترسیدم از حقم دفاع کنم!
      ولی دوستام منو به زور آودرن تو محله و جامعه!خانوادم هم تشویقم میکردن و نمیگفتن نرو!میگتن بزار بره خجالتش بریزه.الان بیا و ببین چه طور زبون میریزم!
      از طرفی هم کسی الان جرئت نداره بهم بگه بالا چشت ابرو ئه
      یا کتک میخوره!یا فحش میخوره!قشنگ میشورمش،میروفمش،میچلونمش، خشکش میکنم،میندازمش رو بند تا خشک شه و هر هر بهش پوزخند میزنم.
      حالا حدسم درسته؟خیلی بیرون نمیرید و بیتر اوقات رو تو خونه سپری میکنید؟
      خب بیرون مثلا مهمونی و عروسی که میرم.ولی هیچوقت با دوستام مثلا کافی شاپ و اینا نمیرم.تا حالا نرفتم.و یه اخلاقیم دارم هرجا برم باید با مامانم برم.مثلا بخام خریدم کنم باید مامانم باشه.خودم نمیتونم چیزی انتخاب کنم.هرجا برم مامانم پیشم نباشه یه خلا ی حس میکنم.اصلا خیالم راحت نیس.
      و اینم بگم با دوستای صمیمیم که خیییییلی راحت میگم میخندما و با فامیلای خیلی نزدیک.ولی با اونایی که یکم غریبه ترن خیلی خیلی خجالتیم و اصلا حرف نمیزنم تو جمعشون.فقط گهگاهی یه لبخند کوچولو میزنم از خجالتم.
      و اگه اون دوستای خیلی صمیمیم هم ناراحتم کنن جوابشونو نمیدما.اونام حرفی بزنن من ناراحت شم.من نمیتونم حرفی بزنم که اونا ناراحت شن.با همه خیلی رودرواسی دارم.اونام منو اینجوری شناختن که میگن اینکه هرچی بگی میخنده پس هرچی دلمون بخاد بهش میگیم.خیلی با جنبه هستما ولی بعضی وقتا شعور طرف انقد پایینه که حرفی که نباید بزنه هم میزنه.یعنی شوخی های بیجا و مزخرف.یکی دو ساعت بخاطر حرفش ناراحت میشما خیلیم میشم ولی زود یادم میره اصن کینه ای به دل نمیگیرمو انگار چیزیم نشده خیلیم خوب باهاش رفتارمیکنم.ولی بنظر من خوبه با همون دوستای صمیمیتم سنگین طی کنی و سیاست داشته باشی تا ازت حساب ببرن
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    15. Top | #45
      کاربر انجمن

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط matrooke نمایش پست ها
      احتمالا توی اجتماع نیستی زیاد
      بری خوابگاه و دانشگاه حله
      خوابگاه کم رو میگیره پر رو میده بیرون
      به چشم خودم دیدم!
      وای دانشگاهو که از الان نگرانشم چجوری بین اون همه دخترا و پسرا و استاد حرف بزنم؟امکان نداره بتونم.
      قبلنم امتحان کردم.یه ماه دانشگاه رشته کامپیوتر رفته بودم بعدا انصراف دادم .تو اون یه ماه تو کلاس یه کلمه هم حرف نزدم
      دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
      راه آسمان باز است ، پر بکش
      او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
      اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .


    صفحه 3 از 6 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن