اکه ظرفیت معادل بخش a از مداری که بطور سری با بخش b بسته شده کمتر باشه چون هر دو بخش a و b بار یکسانی دارن(بخشهای a و b سری هستن) پس ولتاژ بخش a بشتر از بخش b ه.
ادعا میکنم باید حد اقل 5 بخش سری توی مدار باشه. فرض کنیم اینجوری نباشه. فرض کنیم بخش x کمترین ظرفیت معادل رو بین بخشهای دیگه داره.پس بخش x بیشترین ولتاژ رو داره. پس ولتاژ بخش x باید 250 ولت باشه وگرنه جمع ولتاژ بخشهای مدار به 1000 نمیرسه. اما ولتاژ 250 ولت تمام خازنها بخش x رو میسوزنه. پس اقلا 5 بخش سری با منبع باید داشته باشیم. اضافه کردن هر بخش سری با این 5 بخش ظرفیت معادل رو کاهش میده، پس در این صورت به ظرفیت معادل بیست نمیرسیم. پس برای رسیدن به ظرفیت 20 باید ظرفیت این 5 بخش سری رو افزایش بدیم. دو جز x1 و x2 از این 5 جز سری در نطر بگیرید. چون معکوس ظرفیت معادل این دو بخش برابر با مجموع معکوس ظرفیت این دو بخشه و پس اضافه کردنی ی بخش موازی به بخشی که ظرفیت کمتری داره طرفیت معادل بین x1 و x2 ب مقدار بیشتری افزایش میده. پس اول باید همه بخش های ساده سری رو به دو بخش موازی تبدیل کنیم تا ظرفیت معادل رو با بکار بردن خازنهای کمتری افزایش بدیم تا به 20 برسم. دو شاخه موازی در هر پنج بخش سری طرفیت معادل رو به 2 میرسونه. سه شاخه موازی در هر 5 بخش سری ظرفیت معادل رو به 3 میرسونه. پس برای داشتن ظرفیت معادل 20، به 20 شاخه موازی در هر 5 بخش سری نیاز داریم. مس جواب میشه 100 خازن.
با این مجموعه از خازنها نه خازنها میسوزنه چون ولتاژ هر خازن میشه 200 ن ظرفیت معادل 20 نیست
میدونی چرا انقت جواب عجیب ب نظر میرسه؟ واسه اینکه خازنها رو حورب ببندی که طرفیت معادل سریع رشد کنه باید موازی ببندیشون. ولی موازی بستن خازنها با 20 تا خازن 5 که موازی بسته شدن به طرفیت 100 میرسی ولی همه میسوزن. به محزه اینکه ی خازن سری میبندی با این 20 خازن موازی که ولتاژ روی20 خازن موازی رو کم کنی طرفیت معادلت یهو از 100 به زیر 5 افت میکنه. توی صورت مسلهدو تا جیز هست که شدید همدیگه رو محکوم میکنن.
1. برای افزایش طرفیت باید موازی ببندی
2. برای جلوگیری از سوختن باید سری ببندی و سری بستن سریع طرفیت معادل رو سقوط میده.
ویرایش توسط Phenotype_2 : 30 آبان 1394 در ساعت 12:12
من که از خودت صورت سوال فهمیدم به زاویه مربوط میشه. شما اگه نفهمیدید گزینه 1و2 رو نگاه کن. یا 3و4 رو. این دو جفت نشون میدن که زاویه مهمه... وگرنه چ دلیلی داره بین 1 و 2 گزینه 1 درست باشه و 2 غلط؟
بزار رسما بگم چ ربطی به زاویه داره.
طول اضلاع مربع برابره. بنابراین دو بار q1 و q2 شدت میدانهای یکسانی در A و B ایجاد میکنن. اگه دقت کنی میبینی بردار میدونهای ناشی از q1 و q2 در نقاط A و B جابجا شدن. ینی بردار میدان q1 در A عمودی و در B افقیه. بردار میدان ناشی از q2 در A و B هم همینط. پس زوایای بردار برایند نسبت ب افق در A و B متمم هم هستن.
این باعث میشه گزینه دو درست باشه ن یک. بعدشم شما از روی گزینه ها هم ک شده باید شک کنی به ربط نداشتن ب زاویه. چ چیز باعث شد 1 رو صحیح بدونین و دو رو غلط؟
ویرایش توسط Phenotype_2 : 30 آبان 1394 در ساعت 17:04
ویرایش توسط amir.h : 30 آبان 1394 در ساعت 16:51
اونجایش علطه ک شما بیشتر به اندازه میدان برایند توجه میکنی ن ب راستاش.
فرض کن بردار برایند q1 و q2 در A با افق زاویه a میسازه. حالا بگو بردار میدان برایندq1 و q2 در نقطه B با افق چه زاویه ای میسازه.
من چند بار گفتم واسه چی... ولی شما با میگی ی بار دیگه بگو.
اقا زاویه برداری که میدان برایند در آ ایجاد کرده اگه آلفا باشه، زاویه بردار میدان برابند در ر میشه 90 منهای الفا. رو شکلایی که میکشی واضعه. اصلا میدونی چیه؟ یکی از بردار ها 10 سانتی بکش یکی رو 1 سانتی تا بفهمی چی میگم.
ویرایش توسط Phenotype_2 : 30 آبان 1394 در ساعت 17:06
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)