دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم؟
دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم؟
من زنده به عشق تو ام ای دوست ولیک
از آرزوی روی تو مردم چه کنم؟!
سیف فرغانی
دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم؟
دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم؟
من زنده به عشق تو ام ای دوست ولیک
از آرزوی روی تو مردم چه کنم؟!
سیف فرغانی
همه لطف خداست.
عشقت که بدل گرفته ام چون جانش
در دست و بصبر می کنم درمانش
وز غایت عزت که خیالت دارد
در خانه چشم کرده ام پنهانش
یک روز رسد غمی به اندازه کوهیک روز رسد نشاط اندازه دشتافسانه زندگی چنین است گلمدر سایه کوه باید از دشت گذشت
ویرایش توسط MajnOOn : 12 مرداد 1394 در ساعت 10:15
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)